تا دل من راه جانان بازيافت شاعر : عطار گوهري در پردهي جان بازيافت تا دل من راه جانان بازيافت خويش را گم کرد ره زان بازيافت دل که ره ميجست در وادي عشق آنچه مقصود است آسان بازيافت هر که از دشوراي هستي برست راه آن زلف پريشان بازيافت يک شبي درتاخت دل مست و خراب زنده گشت و آب حيوان بازيافت چون به تاريکي زلفش راه برد زير زلف دوست پنهان بازيافت آفتاب هر دو عالم آشکار او نهان سر در گريبان بازيافت آنچه خلق از دامن آفاق جست آنکه روي...