اي شيوه‌ي تو کرشمه و ناز

اي شيوه‌ي تو کرشمه و ناز شاعر : عطار تا چند کني کرشمه آغاز اي شيوه‌ي تو کرشمه و ناز بر روي تو ديده کي کنم باز بستي در ديده از جهانم وي ديده در انتظار مي‌ساز اي جان تو در اشتياق مي‌سوز بر آتش غم چو شمع بگداز تا روز وصال در شب هجر در صف مقامران جانباز در باز به عشق هرچه داري يعني که دو کون را برانداز پيمانه‌ي هر دو کون درکش بازآي به دست شه چو شهباز اي باز چو صيد کون کردي بر پر سوي آشيانه شو باز اي نوپر آشيان علوي گيتي زنکي...
شنبه، 6 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اي شيوه‌ي تو کرشمه و ناز
اي شيوه‌ي تو کرشمه و ناز
اي شيوه‌ي تو کرشمه و ناز

شاعر : عطار

تا چند کني کرشمه آغازاي شيوه‌ي تو کرشمه و ناز
بر روي تو ديده کي کنم بازبستي در ديده از جهانم
وي ديده در انتظار مي‌سازاي جان تو در اشتياق مي‌سوز
بر آتش غم چو شمع بگدازتا روز وصال در شب هجر
در صف مقامران جانبازدر باز به عشق هرچه داري
يعني که دو کون را براندازپيمانه‌ي هر دو کون درکش
بازآي به دست شه چو شهبازاي باز چو صيد کون کردي
بر پر سوي آشيانه شو بازاي نوپر آشيان علوي
گيتي زنکي است بس فسون سازگردون خرفي است بس زبون گير
زين باديه تازيان برون تازبر مرکب روح گرد راکب
با غمزه مگو که هست غمازچون غمزده قصه‌ي غم خويش
در خلوت عاشقان طرب سازدر مجلس کم زنان قدح نوش
چون شمع سر آور از دم گازمقراض اجل گرت برد سر
مانند نبات شو سرافرازخون خوار زمين گرت خورد خون
از خلق زمانه باش ممتازچون جوهر فرد باش يعني
تا چند چو غافلان پر آزتا کي چون مقلدان غافل
بيرون مده از درون دل رازتا جان ندهي تو همچو عطار


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط