ما چو بيماييم از ما ايمنيم شاعر : عطار از تولا و تبرا ايمنيم ما چو بيماييم از ما ايمنيم وز تغير همچو دريا ايمنيم از تفاخر همچو گردون فارغيم هم ز پستي هم ز بالا ايمنيم چون گذر کرديم از بالا و پست هم ز نادان هم ز دانا ايمنيم چون نه نادان و نه دانا ماندهايم هم ز شنوا هم ز گويا ايمنيم چون زبان از نيک و بد دربستهايم لاجرم ز امروز و فردا ايمنيم چون قرار کار ما رفتست دي گر نهان شد ور هويدا ايمنيم نام و ننگ ما در اقصاي جهان زانکه...