اي دل و جان کاملان، گم شده در کمال تو شاعر : عطار عقل همه مقربان، بي خبر از وصال تو اي دل و جان کاملان، گم شده در کمال تو هجده هزار عالم است آينهي جمال تو جمله تويي به خود نگر جمله ببين که دايما هرچه که هست در جهان هست همه مثال تو تا دل طالبانت را از تو دلالتي بود نيست مجال نکتهاي در صفت کمال تو جملهي اهل ديده را از تو زبان ز کار شد پشت خميده ميرود در غم گوشمال تو چرخ رونده قرنها بي سر و پاي در رهت هر که دمي جلاب خورد از قدح جلال تو...