اي دل به ميان جان فرو شو شاعر : عطار در حضرت بينشان فرو شو اي دل به ميان جان فرو شو يک بار به قعر جان فرو شو تا کي گردي به گرد عالم کلي به دل جهان فرو شو گر ميخواهي که کل شود دل نعرهزن و جان فشان فرو شو دريا که تو را به خويشتن خواند صد سال به يک زمان فرو شو چون نيست بجز فرو شدن روي تو نيز درين ميان فرو شو چون جمله فرو شدند اينجا سر بر سر آستان فرو شو گر بر تو فشاند آستين يار مردانه در امتحان فرو شو گر هيچ در امتحان کشيدت...