خطي از غاليه بر غاليه‌دان آوردي

خطي از غاليه بر غاليه‌دان آوردي شاعر : عطار دل اين سوخته را کار به جان آوردي خطي از غاليه بر غاليه‌دان آوردي رفتي از غاليه طغرا و نشان آوردي نه که منشور نکويي تو بي طغرا بود ماه را در زره مشک‌فشان آوردي تا به ماهت نرسد چشم بد هيچ کسي تو چرا بيهده از موي ميان آوردي نيست از جانب من تا به تو يک موي ميان با سر موي خودش موي کشان آوردي هرکه او از سر کوي تو به مويي سر تافت گفت آري شدي و زخم زبان آوردي گفتم از لعل لبت يک شکر آرم بر زخم جگرش...
شنبه، 6 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
خطي از غاليه بر غاليه‌دان آوردي
خطي از غاليه بر غاليه‌دان آوردي
خطي از غاليه بر غاليه‌دان آوردي

شاعر : عطار

دل اين سوخته را کار به جان آورديخطي از غاليه بر غاليه‌دان آوردي
رفتي از غاليه طغرا و نشان آوردينه که منشور نکويي تو بي طغرا بود
ماه را در زره مشک‌فشان آورديتا به ماهت نرسد چشم بد هيچ کسي
تو چرا بيهده از موي ميان آوردينيست از جانب من تا به تو يک موي ميان
با سر موي خودش موي کشان آورديهرکه او از سر کوي تو به مويي سر تافت
گفت آري شدي و زخم زبان آورديگفتم از لعل لبت يک شکر آرم بر زخم
جگرش خوردي و کارش به زيان آورديخواست از لعل تو عطار به عمري شکري


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط