شيوه هاي آموزش و جذب فرزندان به نماز با تأكيد بر نقش الگويى والدين
ضرورت آموختن نماز به فرزندان
زندگى پاكيزه هنگامى به دست خواهد آمد كه انسان دل خود را با ياد خدا زنده نگه دارد تا به كمك آن بتواند با همه جاذبههاي بدى و فساد مبارزه كند و دست شيطانهاي درونى و برونى را كوتاه كند. توفيق اين ذكر و حضور هميشگى، فقط به بركت نماز به دست مىآيد. «نماز در حقيقت، پشتوانه استوار و ذخيره تمام نشدنى است كه آدمى را در مبارزه با شيطان نفس كه همواره او را به پستى و زبونى مىكشاند و شيطانهاي قدرت كه با زر و زور و تزوير او را وادار به ذلت و تسليم مىكنند، يارى مىرساند و محكم ترين و كارسازترين وسيله اى است كه انسانهاي در آغاز راه رابطه خود را با خدا با آن استوار مىكنند و برجستهترين اولياى خدا نيز بهشت خلوت انس خود با محبوب را در آن مىجويند».
بدين ترتيب، لازم است براى روبه رو شدن با سردرگمىهاي زندگى و پيشگيرى از انحرافهاي اخلاقى و رفتارى خود و افراد خانواده به ويژه فرزندان، از اين سرچشمه رحمت الهى جام برداريم؛ زيرا فرزندان، امانتى الهى هستند كه به پدر و مادر سپرده شدهاند. قلب آنها در كودكى و نوجوانى پاك، ساده و بى پيرايه است، آن چنان كه پذيراى هر نقش و روكننده به هر سو هستند. پس چه بهتر كه از همان آغاز، نقش نماز را در دل و جان فرزند پديد آوريم و بدين گونه او را از گزند شيطان باز داريم.
امام سجاد عليه السلام مىفرمايد:
حق فرزند بر تو اين است كه بدانى وجود او از توست و بد و خوب او در اين دنيا به تو ارتباط دارد و بدانى كه در سرپرستى او مسؤوليت دارى و مسؤول تربيت او هستى و او را به خداوند بزرگ راهنمايى كنى.
و چه عملى نيكوتر از نماز كه مىتواند فرزندانمان را به سوى خدا راهنمايى كند و دل آنها را پيش از آنكه شيطان بربايد، در كف خدا نهد.
نقش الگويى والدين در تشويق فرزندان به نماز
---------------------------------------------------
براى آموزش و جذب فرزندان به نماز، روشهاي گوناگونى وجود دارد كه مىتوان به فراخور سن و وضع روحى ايشان آنها را به كار گرفت. در اين ميان، نقش الگويى ارشادگران اهميت ويژه اى دارد؛ زيرا از روشهاي بسيار راه گشايى است كه خداى تعالى در قرآن براى هدايت انسانها بارها به شكل مستقيم و غيرمستقيم بهره گرفته است. حكايتهاي وارد شده از پيامبران در قرآن جملگى از اين مقوله است. منظور از تربيت الگويى اين است كه: مربى بكوشد نمونه رفتار و كردار پسنديده خود را به طور عملى (مستقيم يا غيرمستقيم) در معرض ديد متربى قرار دهد و بدين گونه موقعيت اجتماعى او را دگرگون كند.
به يقين، در ميان الگوها نقش پدر و مادر از همه مؤثرتر است. والدين نخستين و اثرگذارترين الگوى عملى فرزندان هستند، بيشترين زمان را با آنان مىگذرانند و بيشترين نقش را در شكل گيرى شخصيت فرزندان دارند. به همين دليل، فرزندان همواره در حال همانندسازى از رفتار والدين خود هستند. شيوه رفتارى امام خمينى(ره) در تربيت دينى فرزندان، نمونه جالبى از تربيت الگويى است. فريده مصطفوى، دختر امام، مىگويد:
كارهاى دينى به ما ديكته نمى شد. در خانواده وقتى ما رفتار امام را مىديديم، خود به خود در ما تأثير مىگذاشت و هميشه سعى مىكرديم كه مثل ايشان باشيم، ولو اينكه مثل ايشان نمى شديم. از نظر تربيتى، خود ايشان براى ما يك الگو بودند. وقتى كارى را به ما مىگفتند انجام ندهيد و ما مىديديم ايشان در عمرشان آن كار را نمىكنند، به طور طبيعى ما هم انجام نمى داديم.
به هر حال، والدين براى آنكه الگوى شايسته و نيكوى فرزندان باشند، بايد عامل به نماز باشند؛ دانش و منش تربيتى داشته باشند و در آموزش احكام و معارف نماز كوشا باشند.
نقش نمازخوان بودن والدين در گرايش فرزندان به نماز «عامل بودن والدين به نماز، خود، روش مشاهدهاى و غيرمستقيم براى آموزش نماز به كودكان و نوجوانان است و منظور از آن اين است كه: اگر والدين كه الگوهاى عملى براى كودكان و نوجوانان خود هستند، براى نماز اهميت ويژه اى قائل شوند و در اين انديشه پايدار و ثابت قدم بمانند، فرزندان ايشان نيز به سوى نماز گرايش پيدا مىكنند و به آن رو مىآورند. وقتى كودك از همان آغاز كودكى خويش، بارها و بارها مشاهده كند كه پدر و مادر مهربان و دل سوز و محبوب او در خانه، سفر، گردش، ميهمانى، كار و در هر شرايط و موقعيتى به نداى اذان و اقامه نماز بيش از هر چيز ديگر اهميت مىدهند و بزرگ ترين رسالت خود را به هنگام اذان، تحت هر شرايطى نماز خواندن و سخن گفتن با خدا مىدانند، بدون ترديد، نگرش و روش برداشت آنها از نماز نيز چنين خواهد بود».
بى گمان، پدر و مادرى كه خود عامل به نماز نيست و امور مادى را بر نماز مقدم مىشمارد يا در اقامه نماز و يادگيرى آن سهل انگارى مىكند، نمى تواند الگوى مناسبى براى فرزندان خود باشد
و نبايد انتظار داشت كه فرزندانى نمازخوان داشته باشند.
بهره داشتن والدين از دانش و منش تربيتى
منظور از «دانش» تربيتى، آگاهى داشتن از روشهاي متعدد و گوناگون روان شناسى در امر تربيت به ويژه آموزش نماز است و مقصود از «منش» تربيتى، توانايى به كارگيرى اين روشها در قالبهاي نو، جذاب، ساده و هماهنگ با دنياى كودكان و نوجوانان است. البته بدين ترتيب، والدين بايد از آنها آگاهى كافى داشته باشند تا مناسب با سنين فرزندان خود بتوانند بهره گيرند. برخى از اين روشها و چگونگى به كارگيرى آنها عبارتند از:
الف. روش انگيزشى (ايجاد انگيزه در فرزندان)
روش انگيزشى، در مراحل ابتدايى نمازگزارى فرزندان بسيار كارساز است. تشويق، تأييد، پاداش و هديه دادن، از ابزارهاى اين روش محسوب ميشود كه والدين مىتوانند در تربيت دينى و جذب فرزندانشان به نماز از آن بهره گيرند.
«در مراحل اوليه نمازگزارى، وقتى كودك روى زمين دراز مىكشد و صورت خود را به سجاده و مُهر مىمالد، به جاى آنكه پاى او را گرفته، حالتش را به صورت سجده بزرگ سالان درآوريم، بهتر است همان رفتار كودكانه اش را تشويق و تأييد كنيم. تشويق سبب مىشود كه اين رفتار مطلوب بارها و بارها تكرار شود و به موازات رشد ذهنى و حركتى كودك زمينه يادگيرى (سجده كردن) هم فراهم مىشود. اگر كودك جمله اى و حتى كلمه اى از نماز را به زبان آورد، بايد او را تشويق كرد. هنگامى كه كودك كلمه «اللّه اكبر» يا «لا اله الا اللّه» را به زبان جارى كند، مستحق پاداش پدر و مادر است».
در اين باره نوع رفتار امام خمينى(ره) با نوه اش هنگام نماز بسيار آموزنده است. يكى از نوههاي امام مىگويد:
وقتى بچه بودم، يك بار كه امام مشغول نماز خواندن بود، من هم رفتم پشت سر ايشان ايستادم و همان كارهايى را كه ايشان انجام مىدادند، من هم تكرار مىكردم. [پس از اتمام نماز] امام چند جلد كتاب كودكان كه همان جا بود، برداشتند [بهعنوان هديه] به من دادند. بعدها هر موقع من به اتاق امام مىرفتم، يا ايشان مرا مىديد، از من مىپرسيد [آيا نمازت را خوانده اى يا نه؟] اگر مىگفتم بله، مىگفتند: آفرين.
در مرحلههاي بعدى همراه با رشد جسمى و ذهنى فرزند، مىتوان با خريد وسايل ويژه نماز همانند مهر، سجاده، تسبيح، لباس سفيد، گرفتن جشن تكليف با شركت گروه همسالان و بردن ايشان به پارك، سينما، مكانهاي مقدس، فرزند خود را به نماز علاقمند ساخت. بدين منظور، حتى بيان خاطره هايى درباره نماز اهل بيت عليهم السلام، عالمان دينى و بزرگان مذهبى، در جذب كودكان و نوجوانان به نماز بسيار تأثيرگذار است.
ب. روش عبادت جمعى و تأثير آن در نمازخوانى فرزندان
براى آنكه پدر و مادر از نقش الگويى و آموزشى خود به خوبى برآيند، بهتر است به همراه فرزندان و ديگر اعضاى خانواده فريضه نماز را به صورت دسته جمعى به جا آورند. بدين ترتيب، هم امكان سهل انگارى در نماز به كمترين اندازه مىرسد و هم فريضه دينى به شكل گروهى و منظم انجام مىگيرد.
اگر عبادت در خانه به شكل دسته جمعى به جاى آورده شود، افزون بر آنكه شوق به نماز در دلها پديد ميآيد، سبب افزايش ارتباط عاطفى و روحيه همدلى و همبستگى ميان اعضاى خانواده مىشود. در نتيجه، بنيان خانواده به نيكى و مطمئن تقويت مىشود.
منبع:http://www.farsnews.com
ارسال توسط کاربر محترم سایت : hasantaleb
زندگى پاكيزه هنگامى به دست خواهد آمد كه انسان دل خود را با ياد خدا زنده نگه دارد تا به كمك آن بتواند با همه جاذبههاي بدى و فساد مبارزه كند و دست شيطانهاي درونى و برونى را كوتاه كند. توفيق اين ذكر و حضور هميشگى، فقط به بركت نماز به دست مىآيد. «نماز در حقيقت، پشتوانه استوار و ذخيره تمام نشدنى است كه آدمى را در مبارزه با شيطان نفس كه همواره او را به پستى و زبونى مىكشاند و شيطانهاي قدرت كه با زر و زور و تزوير او را وادار به ذلت و تسليم مىكنند، يارى مىرساند و محكم ترين و كارسازترين وسيله اى است كه انسانهاي در آغاز راه رابطه خود را با خدا با آن استوار مىكنند و برجستهترين اولياى خدا نيز بهشت خلوت انس خود با محبوب را در آن مىجويند».
بدين ترتيب، لازم است براى روبه رو شدن با سردرگمىهاي زندگى و پيشگيرى از انحرافهاي اخلاقى و رفتارى خود و افراد خانواده به ويژه فرزندان، از اين سرچشمه رحمت الهى جام برداريم؛ زيرا فرزندان، امانتى الهى هستند كه به پدر و مادر سپرده شدهاند. قلب آنها در كودكى و نوجوانى پاك، ساده و بى پيرايه است، آن چنان كه پذيراى هر نقش و روكننده به هر سو هستند. پس چه بهتر كه از همان آغاز، نقش نماز را در دل و جان فرزند پديد آوريم و بدين گونه او را از گزند شيطان باز داريم.
امام سجاد عليه السلام مىفرمايد:
حق فرزند بر تو اين است كه بدانى وجود او از توست و بد و خوب او در اين دنيا به تو ارتباط دارد و بدانى كه در سرپرستى او مسؤوليت دارى و مسؤول تربيت او هستى و او را به خداوند بزرگ راهنمايى كنى.
و چه عملى نيكوتر از نماز كه مىتواند فرزندانمان را به سوى خدا راهنمايى كند و دل آنها را پيش از آنكه شيطان بربايد، در كف خدا نهد.
نقش الگويى والدين در تشويق فرزندان به نماز
---------------------------------------------------
براى آموزش و جذب فرزندان به نماز، روشهاي گوناگونى وجود دارد كه مىتوان به فراخور سن و وضع روحى ايشان آنها را به كار گرفت. در اين ميان، نقش الگويى ارشادگران اهميت ويژه اى دارد؛ زيرا از روشهاي بسيار راه گشايى است كه خداى تعالى در قرآن براى هدايت انسانها بارها به شكل مستقيم و غيرمستقيم بهره گرفته است. حكايتهاي وارد شده از پيامبران در قرآن جملگى از اين مقوله است. منظور از تربيت الگويى اين است كه: مربى بكوشد نمونه رفتار و كردار پسنديده خود را به طور عملى (مستقيم يا غيرمستقيم) در معرض ديد متربى قرار دهد و بدين گونه موقعيت اجتماعى او را دگرگون كند.
به يقين، در ميان الگوها نقش پدر و مادر از همه مؤثرتر است. والدين نخستين و اثرگذارترين الگوى عملى فرزندان هستند، بيشترين زمان را با آنان مىگذرانند و بيشترين نقش را در شكل گيرى شخصيت فرزندان دارند. به همين دليل، فرزندان همواره در حال همانندسازى از رفتار والدين خود هستند. شيوه رفتارى امام خمينى(ره) در تربيت دينى فرزندان، نمونه جالبى از تربيت الگويى است. فريده مصطفوى، دختر امام، مىگويد:
كارهاى دينى به ما ديكته نمى شد. در خانواده وقتى ما رفتار امام را مىديديم، خود به خود در ما تأثير مىگذاشت و هميشه سعى مىكرديم كه مثل ايشان باشيم، ولو اينكه مثل ايشان نمى شديم. از نظر تربيتى، خود ايشان براى ما يك الگو بودند. وقتى كارى را به ما مىگفتند انجام ندهيد و ما مىديديم ايشان در عمرشان آن كار را نمىكنند، به طور طبيعى ما هم انجام نمى داديم.
به هر حال، والدين براى آنكه الگوى شايسته و نيكوى فرزندان باشند، بايد عامل به نماز باشند؛ دانش و منش تربيتى داشته باشند و در آموزش احكام و معارف نماز كوشا باشند.
نقش نمازخوان بودن والدين در گرايش فرزندان به نماز «عامل بودن والدين به نماز، خود، روش مشاهدهاى و غيرمستقيم براى آموزش نماز به كودكان و نوجوانان است و منظور از آن اين است كه: اگر والدين كه الگوهاى عملى براى كودكان و نوجوانان خود هستند، براى نماز اهميت ويژه اى قائل شوند و در اين انديشه پايدار و ثابت قدم بمانند، فرزندان ايشان نيز به سوى نماز گرايش پيدا مىكنند و به آن رو مىآورند. وقتى كودك از همان آغاز كودكى خويش، بارها و بارها مشاهده كند كه پدر و مادر مهربان و دل سوز و محبوب او در خانه، سفر، گردش، ميهمانى، كار و در هر شرايط و موقعيتى به نداى اذان و اقامه نماز بيش از هر چيز ديگر اهميت مىدهند و بزرگ ترين رسالت خود را به هنگام اذان، تحت هر شرايطى نماز خواندن و سخن گفتن با خدا مىدانند، بدون ترديد، نگرش و روش برداشت آنها از نماز نيز چنين خواهد بود».
بى گمان، پدر و مادرى كه خود عامل به نماز نيست و امور مادى را بر نماز مقدم مىشمارد يا در اقامه نماز و يادگيرى آن سهل انگارى مىكند، نمى تواند الگوى مناسبى براى فرزندان خود باشد
و نبايد انتظار داشت كه فرزندانى نمازخوان داشته باشند.
بهره داشتن والدين از دانش و منش تربيتى
منظور از «دانش» تربيتى، آگاهى داشتن از روشهاي متعدد و گوناگون روان شناسى در امر تربيت به ويژه آموزش نماز است و مقصود از «منش» تربيتى، توانايى به كارگيرى اين روشها در قالبهاي نو، جذاب، ساده و هماهنگ با دنياى كودكان و نوجوانان است. البته بدين ترتيب، والدين بايد از آنها آگاهى كافى داشته باشند تا مناسب با سنين فرزندان خود بتوانند بهره گيرند. برخى از اين روشها و چگونگى به كارگيرى آنها عبارتند از:
الف. روش انگيزشى (ايجاد انگيزه در فرزندان)
روش انگيزشى، در مراحل ابتدايى نمازگزارى فرزندان بسيار كارساز است. تشويق، تأييد، پاداش و هديه دادن، از ابزارهاى اين روش محسوب ميشود كه والدين مىتوانند در تربيت دينى و جذب فرزندانشان به نماز از آن بهره گيرند.
«در مراحل اوليه نمازگزارى، وقتى كودك روى زمين دراز مىكشد و صورت خود را به سجاده و مُهر مىمالد، به جاى آنكه پاى او را گرفته، حالتش را به صورت سجده بزرگ سالان درآوريم، بهتر است همان رفتار كودكانه اش را تشويق و تأييد كنيم. تشويق سبب مىشود كه اين رفتار مطلوب بارها و بارها تكرار شود و به موازات رشد ذهنى و حركتى كودك زمينه يادگيرى (سجده كردن) هم فراهم مىشود. اگر كودك جمله اى و حتى كلمه اى از نماز را به زبان آورد، بايد او را تشويق كرد. هنگامى كه كودك كلمه «اللّه اكبر» يا «لا اله الا اللّه» را به زبان جارى كند، مستحق پاداش پدر و مادر است».
در اين باره نوع رفتار امام خمينى(ره) با نوه اش هنگام نماز بسيار آموزنده است. يكى از نوههاي امام مىگويد:
وقتى بچه بودم، يك بار كه امام مشغول نماز خواندن بود، من هم رفتم پشت سر ايشان ايستادم و همان كارهايى را كه ايشان انجام مىدادند، من هم تكرار مىكردم. [پس از اتمام نماز] امام چند جلد كتاب كودكان كه همان جا بود، برداشتند [بهعنوان هديه] به من دادند. بعدها هر موقع من به اتاق امام مىرفتم، يا ايشان مرا مىديد، از من مىپرسيد [آيا نمازت را خوانده اى يا نه؟] اگر مىگفتم بله، مىگفتند: آفرين.
در مرحلههاي بعدى همراه با رشد جسمى و ذهنى فرزند، مىتوان با خريد وسايل ويژه نماز همانند مهر، سجاده، تسبيح، لباس سفيد، گرفتن جشن تكليف با شركت گروه همسالان و بردن ايشان به پارك، سينما، مكانهاي مقدس، فرزند خود را به نماز علاقمند ساخت. بدين منظور، حتى بيان خاطره هايى درباره نماز اهل بيت عليهم السلام، عالمان دينى و بزرگان مذهبى، در جذب كودكان و نوجوانان به نماز بسيار تأثيرگذار است.
ب. روش عبادت جمعى و تأثير آن در نمازخوانى فرزندان
براى آنكه پدر و مادر از نقش الگويى و آموزشى خود به خوبى برآيند، بهتر است به همراه فرزندان و ديگر اعضاى خانواده فريضه نماز را به صورت دسته جمعى به جا آورند. بدين ترتيب، هم امكان سهل انگارى در نماز به كمترين اندازه مىرسد و هم فريضه دينى به شكل گروهى و منظم انجام مىگيرد.
اگر عبادت در خانه به شكل دسته جمعى به جاى آورده شود، افزون بر آنكه شوق به نماز در دلها پديد ميآيد، سبب افزايش ارتباط عاطفى و روحيه همدلى و همبستگى ميان اعضاى خانواده مىشود. در نتيجه، بنيان خانواده به نيكى و مطمئن تقويت مىشود.
منبع:http://www.farsnews.com
ارسال توسط کاربر محترم سایت : hasantaleb
/ج