پولدارها دلسوزترند يا فقرا؟
ترجمه: سيد حسين علوي لنگرودي
زندگي براي طبقات فرودست جامعه، دشوار و پر رنج است و شايد به همين دليل است که برخي بر اين اعتقادند که افراد فقير و کم درآمد جامعه، بيشتر در پي منافع خود هستند و توجه کمي به رفاه ديگران دارند. طرفداران اين ايده معتقدند که ثروتمندان و افراد متعلق به طبقات بالا و مرفه جامعه، با فقرا و بيچارگان، همدردي بيشتري ابراز مي کنند.
با اين حال، تحقيقات و بررسي هاي اخير دانشمندان نشان داده که چنين ايده اي تا حد زيادي نادرست است و واقعيت امر، عکس اين نظر را اثبات مي کند. مطالعه دکتر "پاول پيف" (1) و همکارانش در دانشگاه برکلي (2) که چندي پيش در نشريه شخصيت و روانشناسي اجتماعي (3) به چاپ رسيده نشان مي دهد که اين فقرا هستند که تمايل بيشتري براي بخشش و کمک به بيچارگان و نيازمندان دارند. دکتر پيف در يکي از تحقيقاتش در اين زمينه از 115 نفر داوطلب استفاده کرد و براي اين که اهداف اصلي اين تحقيقات را از آنها پنهان دارد، از آنها خواست تا در يک سري فعاليت هاي حاشيه اي و انحرافي شرکت کنند. در مرحله بعد به هر کدام از داوطلبان گفته شد که يک فرد نيازمند به عنوان شريک آنها در اتاقي ديگر حضور دارد و به کمک آنها نياز دارد. در همين مرحله، به داوطلبان ده کارت اعتباري داده شد و از آنها خواسته شد که تصميم بگيرند چه تعداد از اين کارت ها را براي خود بردارند و چه تعداد را به شريک خود خواهند بخشيد.
يک هفته پيش از آغاز اين آزمايش از همه شرکت کنندگان خواسته شد تا در مورد پيشينه قومي، جنسيت، سن، ميزان پايبندي به اعتقادات مذهبي و وضعيت اجتماعي ـ اقتصادي خود اطلاع رساني کنند. علاوه بر اين، از داوطلبان خواسته شد تا نردباني با ده پله بکشند که هر کدام از پله ها، نماينده يک طبقه از جامعه با در اختيار داشتن سطح خاصي از تحصيلات و درآمد و وضعيت شغلي است و پس از آن، طبقه اي که خود به آن تعلق دارند را با علامت X مشخص کنند.
پس از انجام اين آزمايش مشخص شد که ميانگين تعداد کارت اعتباري که داوطلبان به شرکاي خود بخشيدند، 4/1 کارت بود. نکته جالب و کليدي در اين ميان اين که تمايل به بخشش کارت هاي اعتباري در داوطلباني که خود را در سطح پايين تر نردبان طبقاتي ارزيابي کرده بودند، بيشتر و در ميان داوطلبان متعلق به رده هاي بالاتر، کمتر بود! به عنوان نمونه، تمايل به کمک به نيازمندان در ميان پايين ترين پله نردبان 44 درصد بيشتر از تمايل افراد قرار گرفته در بالاترين پله نردبان بود.
در بخش ديگري از اين پژوهش، دکتر پيف و همکارانش از شرکت کنندگان خواستند تا به طور صادقانه اعلام کنند که حاضرند چند درصد از درآمد خود را به صورت خيرخواهانه به نيازمندان ببخشند که پس از جمع آوري نتايج، باز هم مشخص شد افراد متعلق به رده هاي پايين تر، درصد بالاتري از درآمدشان را به فعاليت هاي خيرخواهانه اختصاص مي دادند: شرکت کنندگان غني تر به طور متوسط حاضر بودند فقط 2/1 درصد از درآمدشان را در راه هاي خيرخواهانه مصرف کنند حال آن که اين رقم در مورد فقيرترها، 5/6 درصد بود!
در مرحله آخر تحقيق، شرايط واقعي تري براي شرکت کنندگان به وجود آمد به اين صورت که آنها از طريق ويديو کنفرانس و به صورت زنده، از مناطق فقيرنشين آمريکا ديدن کردند و اين اختيار را داشتند تا هر ميزان که مايل هستند، پول براي نيازمندان بفرستند. نتايج جمع آوري شده مرتبط با واکنش افراد متعلق به رده هاي بالا و پايين نردبان تفاوت چنداني با هم نداشت و اينجا تنها بخشي از تحقيق بود که ثروتمندترها به اندازه فقيرترها به نيازمندان کمک کردند و به مانند آنها تحت تاثير قرار گرفتند.
اين واکنش متفاوت ثروتمندها حکايت از آن داشت که آنها اگر در موقعيت واقعي کمک به فقرا قرار بگيرند، تمايل بيشتري به کارهاي خيرخواهانه نشان مي دهند، اما اگر از اين موقعيت ها دور باشند، کار مثبت چنداني انجام نخواهند داد.
منبع: دانشمند شماره 567
با اين حال، تحقيقات و بررسي هاي اخير دانشمندان نشان داده که چنين ايده اي تا حد زيادي نادرست است و واقعيت امر، عکس اين نظر را اثبات مي کند. مطالعه دکتر "پاول پيف" (1) و همکارانش در دانشگاه برکلي (2) که چندي پيش در نشريه شخصيت و روانشناسي اجتماعي (3) به چاپ رسيده نشان مي دهد که اين فقرا هستند که تمايل بيشتري براي بخشش و کمک به بيچارگان و نيازمندان دارند. دکتر پيف در يکي از تحقيقاتش در اين زمينه از 115 نفر داوطلب استفاده کرد و براي اين که اهداف اصلي اين تحقيقات را از آنها پنهان دارد، از آنها خواست تا در يک سري فعاليت هاي حاشيه اي و انحرافي شرکت کنند. در مرحله بعد به هر کدام از داوطلبان گفته شد که يک فرد نيازمند به عنوان شريک آنها در اتاقي ديگر حضور دارد و به کمک آنها نياز دارد. در همين مرحله، به داوطلبان ده کارت اعتباري داده شد و از آنها خواسته شد که تصميم بگيرند چه تعداد از اين کارت ها را براي خود بردارند و چه تعداد را به شريک خود خواهند بخشيد.
يک هفته پيش از آغاز اين آزمايش از همه شرکت کنندگان خواسته شد تا در مورد پيشينه قومي، جنسيت، سن، ميزان پايبندي به اعتقادات مذهبي و وضعيت اجتماعي ـ اقتصادي خود اطلاع رساني کنند. علاوه بر اين، از داوطلبان خواسته شد تا نردباني با ده پله بکشند که هر کدام از پله ها، نماينده يک طبقه از جامعه با در اختيار داشتن سطح خاصي از تحصيلات و درآمد و وضعيت شغلي است و پس از آن، طبقه اي که خود به آن تعلق دارند را با علامت X مشخص کنند.
پس از انجام اين آزمايش مشخص شد که ميانگين تعداد کارت اعتباري که داوطلبان به شرکاي خود بخشيدند، 4/1 کارت بود. نکته جالب و کليدي در اين ميان اين که تمايل به بخشش کارت هاي اعتباري در داوطلباني که خود را در سطح پايين تر نردبان طبقاتي ارزيابي کرده بودند، بيشتر و در ميان داوطلبان متعلق به رده هاي بالاتر، کمتر بود! به عنوان نمونه، تمايل به کمک به نيازمندان در ميان پايين ترين پله نردبان 44 درصد بيشتر از تمايل افراد قرار گرفته در بالاترين پله نردبان بود.
شاهزاده و گدا
در بخش ديگري از اين پژوهش، دکتر پيف و همکارانش از شرکت کنندگان خواستند تا به طور صادقانه اعلام کنند که حاضرند چند درصد از درآمد خود را به صورت خيرخواهانه به نيازمندان ببخشند که پس از جمع آوري نتايج، باز هم مشخص شد افراد متعلق به رده هاي پايين تر، درصد بالاتري از درآمدشان را به فعاليت هاي خيرخواهانه اختصاص مي دادند: شرکت کنندگان غني تر به طور متوسط حاضر بودند فقط 2/1 درصد از درآمدشان را در راه هاي خيرخواهانه مصرف کنند حال آن که اين رقم در مورد فقيرترها، 5/6 درصد بود!
در مرحله آخر تحقيق، شرايط واقعي تري براي شرکت کنندگان به وجود آمد به اين صورت که آنها از طريق ويديو کنفرانس و به صورت زنده، از مناطق فقيرنشين آمريکا ديدن کردند و اين اختيار را داشتند تا هر ميزان که مايل هستند، پول براي نيازمندان بفرستند. نتايج جمع آوري شده مرتبط با واکنش افراد متعلق به رده هاي بالا و پايين نردبان تفاوت چنداني با هم نداشت و اينجا تنها بخشي از تحقيق بود که ثروتمندترها به اندازه فقيرترها به نيازمندان کمک کردند و به مانند آنها تحت تاثير قرار گرفتند.
اين واکنش متفاوت ثروتمندها حکايت از آن داشت که آنها اگر در موقعيت واقعي کمک به فقرا قرار بگيرند، تمايل بيشتري به کارهاي خيرخواهانه نشان مي دهند، اما اگر از اين موقعيت ها دور باشند، کار مثبت چنداني انجام نخواهند داد.
ثروت و نخوت
پي نوشت ها :
1- Paul piff
2- Berkeley
3- Gournal of personality and social psycology
منبع: دانشمند شماره 567