گذر و نظري بر زندگي و شخصيت فيض كاشاني(3)
نويسنده:خادم حسين فاضلي(*)
آثارگرانبهاي فيض
فيض مانند مجلسي اول و دوم با هدف نشر آثار اهل بيت(ع) در ميان فارسي زبان ها، تأليفات خود را به دو زبان عربي و فارسي نگاشته و البته قسمت عمده آثار وي عربي است؛ چرا كه مربوط به اهل علم است. در مجموع فيض در نشر فرهنگ شيعه به زبان فارسي در كنار زبان عربي اقدامات جدي كرده است.
فيض كه عمر خود را براي تعليم، تربيت و تأليف صرف كرد، نوشتن كتاب و رساله را از هيجده سالگي آغاز نمود. برابر فهرست اديب وشاعر، مصطفي فيض، تعداد كتابها و رساله هاي فيض به يكصد و چهل مجلد مي رسد.(1) ولي محدث نامدار سيدنعمت الله جزائري در مقامات كتاب هاي فيض را بالغ بر دويست جلد دانسته است كه در طي 65سال در علوم و فنون گوناگون تأليف كرد(2) و حقيقت نيز همين است.
فيض در اوايل زندگي يد طولاني در تأليف داشته و آثار مهم خويش را در چهل سال نخستين حيات، پديد آورده است. كار مهم وي تأليف كتاب صافي، معتصم الشيعه، مفاتيح الشرايع، علم اليقين و عين اليقين وآنگاه كتاب وافي را نگاشته و سپس رساله هاي گوناگوني را به يادگار گذاشته است به همراه برخي آثار بزرگتر همانند الحقايق.
عادت فيض براين بوده است كه آنچه را به تفصيل مي نوشته، پس از مدتي گزيده آن را تأليف مي كرده تا در سطحي ديگر به كار آيد و خواننده زود به مقصد وي پي ببرد؛ كاري شايان تقدير كه اثر مفصل را به صورت خلاصه در اختيار پويندگان قرار داده است. فيض افزون بر تلخيص آثار خودش، دركار تهذيب وتلخيص كتابهاي مفيد ديگر نيز تلاش ورزيده است. او همان گونه كه احياء العلوم غزالي را تهذيب نموده و به صورت اثر گران سنگ المحجه البيضاء درآورده و تلخيصي نيز از كشف المحجه ابن طاووس با نام تسهيل السبيل يا المحجه في انتخاب كشف المحجه ازخود به يادگار گذاشته است.
فيض در بعضي آثار خود كوشيده تا فكر خود را به گونه صريح بشناساند و بدون مجامله، اصولي را كه بدان معتقد بوده بيان كند؛ يعني او سيرتاريخي انديشه خويش و تحولات آن را به خوبي ترسيم نموده به گونه اي كه بخوبي مي توان شخصيت فكري فيض را از ميان آثارش كشف كرد. افزون برآن، فيض اطلاعاتي را از اوضاع فكري و ديني دوران خويش نيز رسانيده است و اين قبيل گزارش ها از رساله هاي المحاكمه و شرح او به دست ميآيد. چنان که فرزند دانشمندش علم الهدي نيز دو مجموعه غني از اطلاعات تاريخي- ديني زمانه خويش بنام مجموعه كبيره و مجموعه صغيره را به يادگار نهاده است و اين مجموعه به خط زيباي علم الهدي در كتابخانه آيت الله مرعشي نجفي نگهداري مي شود.
اكثر كتابهاي نفيس فيض به زيور طبع آراسته شده است. در اينجا از باب نمونه به چند تأليف مهم فيض كه در علوم گوناگون نگارش يافته، اشاره مي شود: تفسير صافي(تفسيرروايي قرآن)؛ 2. تفسير الاصفي؛ 3. الوافي در 15جلد چاپ شده است؛4. الشافي؛5. النوادر، شامل احاديثي كه در كتب اربعه نيامده است؛ 6. معتصم الشيعه في احكام الشريعه؛ 7. مفاتيح الشريعه؛ 8. النخبه؛ 9. التطهير؛ 10. علم اليقين في اصول الدين؛ 11. المعارف؛ 12. عين اليقين؛ 13. اصول المعارف؛ 14. المحجه البيضا في تهذيب الحياء؛(اين اثر تهذيب احيا علوم الدين غزالي است مطالب سخيف آن را حذف و مطالب درست آن را با احاديث اهل بيت تأييد كرده است)؛ 15. الحقائق في اخلاق الحسنه؛ 16. الكلمات المكنونه في بيان التوحيد؛ 17. الكلمات مخزونه؛ 18. اللئالي؛ 19. قره العيون في اهم الفنون؛ 20. الكلمات المضنونه؛ 21. الكلمات السريه العليه؛ 22. جلاء القلوب؛ 23. انوار الحكمه؛ 24. تشريح العالم في بيان هياه العالم؛ 25. اللباب؛ 26. اللب؛ 27. ميزان القيامه؛ 28. مراه الآخره؛ 29. تنوير المذاهب؛ 30. ضياء القلب؛ 31. شرح الصحيفه السجاديه؛ 32. الكلمات الطريقه و....
افزون بر آنچه گفته شد فيض كاشاني با هدف نشر آثار اهل بيت(ع) و معارف ديني در بين مردم، كتاب و رساله هايي به زبان فارسي نوشته است، از باب نمونه: 1. ترجمه الصلوه(اذكار، آداب و سنن نماز بازبان فارسي ذكر شده است)؛ 2. ترجمه الطهاره؛ 3. ترجمه الزكاه؛ 4. ترجمه الصيام؛ 5. ترجمه الحج؛ 6. ترجمه العقايد؛ 7. راه صواب؛ 8. ترجمه الشريعه؛ 9. آيينه شاهي؛10. الفت نامه؛ 11. و نيز كتابهاي شعر درمناجات با خدا و معاتبه با نفس و جز اينها همچون مثنوياتي كه سلسبيل نام دارد؛ 12. شراب طهور؛ 13. تسنيم؛ 14. ندبه العارف؛ 15. ندبه السمتغيث؛ 16. آب زلال؛ 17. شوق المهدي؛ 18. گلزار قدس؛ 19. شوق العشق؛ 20. شوق الجمال؛ 21. ده رساله فارسي؛ 22. انموذج اشعاراهل عرفان؛ 23. ديوان اشعار؛ 24. شرح صدر(رساله اي است كه درآن مؤلف شرح زندگاني خود را نوشته است نيز كتابها و رساله هاي ديگر كه مجال ذكر آنان نيست.(3)
بسياري ازآثار فيض به چاپ رسيده است و بخشي نيز متأسفانه هنوز چاپ نشده و آنهايي كه چاپ شده بعضي با تصحيح به چاپ رسيده و برخي بدون آن.(4)
تاملي درباره دو اثر فيض
1. اصل نگارش چنين موسوعه اي در علم اخلاق، براي عالمان و اسلام شناسان متأخر، با حضور پررنگ تر و اهميت و عنايت شايسته تر به مقوله اخلاق توأم بوده است وشايد بتوان ادعا كرد كه راه را براي عالمان بعدي و انديشيدن به تصنيفات مشروحي چون جامع السعادات گشوده است. حضور انديشه اخلاقي در ابعاد كنوني آن در ذهن عالمان شيعي و محافل علمي شيعه، تاحدودي وامدار اين واقعيت است كه كتابخانه تراث شيعي در خود، اثر مبسوطي را در علم اخلاق بنام المحجه البيضاء جاي داده است.
2. تأليف اين اثر، راه انتقالي براي حضور كتاب احياءالعلوم و انديشه اخلاقي غزالي در محافل علمي- فرهنگي شيعي شد. بي ترديد اگر فيض، اثر ابوحامد را احياء نمي كرد، درون مايه بسياري از نقاط مثبت احياءالعلوم به جهان شيعه منتقل نمي شد. ميوه هاي نهال غرس شده و آفت زدوده انديشه اخلاقي غزالي، با نگارش كتاب شريف المحجه البيضاء در درون جريان تفكر اخلاقي شيعي در سده هاي يازدهم به بعد آفت زدايي و جذب شد. البته فراتر از نقش المحجه البيضاء در خصوص انديشه اخلاقي شيعه، بايد خاطرنشان ساخت كه اصولاً تعامل آزادمنشأنه و حقيقت طلبانه با اثر علمي اصحاب ساير فرق و مذاهب و بهره گيري(5) توأم با دغدغه نقد و تنقيح و تهذيب آنها- هرچند در كارنامه علمي ساير علماي پيشين شيعه نيز سابقه داشته است- درس بزرگي بود كه نسلهاي بعدي دانشوران و دين پژوهان شيعي از مكتب علامه كاشاني به نيكي آموختند.
به طور كلي مي توان ويژگي هاي اين كتاب را چنين گزارش كرد:
1. كتاب المحجه از جهت گستره موضوعات و ترتيب ابواب و فصول كاملاً شبيه احياء العلوم است، چنان که از جهت الفاظ و عبارتها نيز حتي الامكان با آن مطابقت دارد. تنها تغيير عمده اي كه در اصل ترتيب با كتابهاي احياءالعلوم ديده مي شود حذف«كتاب آداب السماع و الوجد» و قرار دادن«كتاب اخلاق الائمه(ع) و آداب الشيعه» در آخر ربع عادات است.
2. در برخي موارد ابواب طولاني به فصل كوچكتري تقسيم شده تا دسترسي و استفاده از آنها آسانترباشد.
3. برخي از مباحث به نظم و نسق، آراسته و از حشو و زوايد، پيراسته گرديده اند.
4. برخي از ابواب با اضافه شدن اسرار و حكمي كه به اهل بيت(ع) و شيعيان ايشان اختصاص دارد كامل شده اند.
5. سعي شده كه مطالب صحيح كتاب احياءالعلوم، با حذف آيات غيرمتناسب مورد استشهاد و روايات ضعيف و اقوال و حكايات نامعقول و نامشروع، بر اصول صحيح و محكم مستفاد از قرآن و سنت و عقل سليم استوار گردد. احياءالعلوم ايرادهاي فراوان داشته كه به تعدادي ازآنها درجلد يازدهم الغدير، و همچنين در مقدمه المحجه البيضاء اشاره شده است. فيض با زحمت فراوان مطالب نادرست را از آن حذف كرده و احاديثي فراوان اهل بيت(ع) افزوده است تا كتابي جامعه در امور
اخلاقي و تربيتي به دست آمده است. شيخ آقا بزرگ تهراني در الذريعه، يك صفحه را به توضيح المحجه اختصاص مي دهد و مي گويد:«فيض ده سال به تهذيب و اختصار المحجه اشتغال داشته است.»(6)
6. كوشش گرديده كه متن احياء از اشكالات عبارتي از جهت قواعد ادب عربي پيراسته گردد و متن طولاني آن حتي الامكان مختصر شود.
7. مصنف در برخي موارد به نقد و بررسي كلام غزالي پرداخته و در مواردي كه محمل صحيحي براي توجيه آن پيدا نكرده، با استدلال زيبا به رد آن پرداخته است.
در يك چشم انداز كلي، در مورد تلاش فيض و دسترنج آن بايد چنين گفت: وي با اين هدف كه احياءالعلوم را در دسترس عموم شيعيان قرار دهد، بيش از انكه به افزودن مطالب نظر داشته باشد به حذف مطالب نادرست و به تهذيب آن نظر داشته است و حجم مباحث افزوده شده در جلد اول المحجه، به خصوص در كتابهاي العلم و قواعدالعقائد، بيشتر از جاهاي ديگر است.
يكي ديگر از كتابهاي مهم فيض در مورد علم اخلاق الحقايق است. مؤلف در مقدمه اثر خود را چنين توصيف مي كند: «من مطالب اين كتاب را از قرآن كريم و سنت پيامبر(ص) و روايات امامان معصوم (ع)گرفتم وبه آن، كلمات دانشمندان دين را- كه به شايستگي بيان مباني و تفسير معاني قرآن كريم و روايات است- افزودم. خصوصاً از كتاب احياءالعلوم غزالي بسيار بهره بردم.»
اين توصيف به روشني از روش كار فيض در اين كتاب حكايت دارد.
فيض كاشاني با وجود استفاده ازآثار غزالي و حكما، نه مانند غزالي شيفته روش سلوكي و باطني عارفان است و نه تحت تأثير شديد نگاه فيلسوفانه قرار گرفته. محورهاي بررسي هاي علمي در اين كتاب، آيات قرآن كريم و سخنان پيامبر اكرم (ص)و امامان معصوم(ع)است و هيچ يك از رويكردهاي فلسفي يا عرفاني بركتاب غلبه ندارد.
هدف ابتدايي مؤلف، تدوين يك دوره اخلاق اسلامي برگرفته از آيات و روايات است. اما در تبيين آيات و روايات آزادانه از تجربه و تحليل مفاهيم اخلاقي و دسته بندي و طيف شناسي ملكات نفساني و بررسي عقلاني مبادي و آثارآنان بهره مي گيرد و دراين هدف از نقل مستقيم آراي انديشوران بزرگ اخلاق، به ويژه غزالي امتناع نمي ورزد. فيض در مقام اصلاح مفاسد اخلاقي راهكارهاي تربيتي شناختي و رفتاري را كنار هم- با عنوان علاج علمي و عملي- ذكر مي كند.
كتاب الحقائق مانند ساير آثار مؤلف، قلمي روان و بيان شيوا دارد وبا اينكه فيض، با علوم معقول و منقول و اصطلاحات اختصاصي آنها آشنا بوده و از سوي ديگر بر لغات متداول زبان عربي نيز تسلط داشته است، اما هيچ يك از اين عوامل نتوانسته در طريقه نگارش كتاب اثر نامطلوب بگذارد، به طوري كه متن كتاب را تخصصي كند، بلكه برعكس، مؤلف در كمال سليقه و با احتراز از اطناب و ايجاز نابه جا، حجم وسيعي از معارف ناب اخلاقي اسلامي را در قالب الفاظ و عبارتهاي كوتاه و گويا بيان كرده است.
در مورد حجم منقولات كتاب بايد گفت: مؤلف به دليل احاطه فراوان برآيات قرآن كريم و روايات اهل بيت(ع) بيش از هر چيز از اين دو منبع نوراني در تبيين و القاي مطالب استفاده كرده است، به گونه اي كه كتاب بيش از هرچيز صبغه قرآني و روايي دارد و به نسبت بسيار كمتري از اشعار و حكايات در كل كتاب بهره گرفته است. گفتني است كه مؤلف در موارد زيادي، كلمات غزالي را از احياءالعلوم عيناً نقل كرده است.(7)
پي نوشت ها :
*كارشناس ارشد الهيات و معارف اسلامي، مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(قدس سره).
1- ملا محسن فيض كاشاني، ديوان فيض، 1، ص 75.
2- جمعي از پژوهشگران، همان، ص 227.
3- ملا محسن فيض كاشاني، ده رساله فيض، بخش مقدمه، ص 14-15.
4- ميرزا محمد علي مدرس در ريحانهًْ الادب، تأليفات فيض را برشمرده و درباره هر يك مطالب ارزنده و مفيدي را آورده است.
5- فيض در مقدمه المحجة، انگيزه خود را از نگارش اين اثر، بهرهمند شدن فرقهي ناجيه اماميه از نكات سودمند، غير قابل
چشمپوشي و ارزشمند كتاب احياء العلوم معرفي مي كند.
6 –ر.ك: شيخ آقابزرگ تهراني، الذريعه، ج 20، ص 145.
7- مهدي احمدپور و ديگران، كتاب شناخت اخلاق اسلامي، ص 392-393.