راز ابوالهول
نگاهي به اسرار مجسمه مصري در آثار تاريخ نگاران، جغرافي دانان و جهانگردان مسلمان
مسلمانان پيشگام ابوالهول شناسي
نام ها
باني
اولاً: آيا آن که آن را طلسم قرار داده دلالت بر بنيان گذاري آن نيز دارد يا خير؟ که احتمالاً دلالت بر آن مي کند.
ثانياً: بلهيت نام يکي از قراء مصر نيز بوده است.(8)
ثالثاً: بلهيت نام يکي از ملوک هند بوده که برخي تاريخ نگاران معتقدند همو مبدع و واضع "شطرنج" بوده است.(9)
بت
طلسم رمل و ريگ
همسر و جفت ابوالهول
طلسم همسر ابوالهول
آسيب رساندن و دشمني با ابوالهول
از بين رفتن قدرت طلسم
پيکره زهره
... ديگر از اين شگفتي هاي ابوالهول در مصر است و آن "پيکره زهره" (18) است که به مصر مي نگرد. صابيان (19) مي پندارند اين پيکره بر زنان و مردان و جوانان و کودکان مصر شادماني و کامراني ارزاني مي دارد.(20)
صاحب "المواعظ" گويد: گفته شده است که: اتريب بن قبط بن مصر بن بيصر بن حام بن نوح به برادرش "صا" وصيت کرد که به هنگام مرگش او را در کشتي حمل کند و در جزيره اي در وسط دريا دفن نمايد. چون برادر فوت نمود، "صا" چنين کاري کرد غافل از اين که مردم مصر او را به قتل "اتريب" متهم کردند و نه سال با وي جنگيدند. هنگامي که پنج سال از جنگ و نبرد آنان گذشته بود مردم به قبر "اتريب" واقف شدند. پس آنجا را حفر کردند ولي چيزي درون قبر نيافتند زيرا شياطين جنازه اتريب را به مکان فعلي ابوالهول انتقال داده بودند و او را آنجا در جنب قبر پدرش و جدش "بيصر" دفن کردند.(21)
مدفن چند تن از اعقاب حضرت نوح (ع)
ابوالهول و رواج بت پرستي
عبارتگاه، قربانگاه و صومعه
شعر
تامل هيئه الهرمين واعجب
و بينهما ابوالهول العجيب (29)
شاهکار مجسمه سازي (لبخند ژوکوند باستاني)
صاحب "عجائب البنيان" گويد: چنين تصور مي کنند که قامت ابوالهول در زير زمين است. صورتش به گونه اي است که گويي تبسم مي کند. در صورتش سرخي است و روغني که باعث جلا و رونق طراوت آن است که باعث نيکويي صورت و بزرگي آن است. از يکي از اهل فضل سؤال شد که چه چيز عجيبي ديده است؟ او گفت: تناسب صورت ابوالهول! به درستي که اعضاي صورتش چون بيني، چشم و گوش با هم تناسب دراند چنان که در عالم طبيعيت صورت ها متناسب است. براي مثال بيني يک طفل براي او مناسب است و اگر اين بيني متعلق به يک مرد بود بسيار نامناسب و زشت بود و همين طور ساير اعضا صورت با يک مقياس و تناسب خاص در صورت تعبيه شده اند و بسيار جاي تعجب دارد که پيکر تراش اين مجسمه چه قدر در حفظ تناسب اعضا صورت با همه بزرگي آن دقت نموده است.(30)
بايد گفت: اين تناسبي که فضلا و اهل حکمت در قديم در مجسمه ابوالهول ذکر نموده اند بسيار جالب توجه و شايان ذکر است زيرا به اين تناسبات، نسبت طلايي گفته مي شود که در آثار، مجسمه ها و بناهاي تاريخي و حتي جديد وجود دارد. نسبت طلايي يا همان Golden ratio عبارت است از تقسيم پاره خط به دو قسمت به نحوي که نسبت طول قطعه بزرگ تر به طول تمام پاره خط مساوي و برابر با طول قطعه کوچک تر به قطعه بزرگ تر باشد که در عالم اعداد به آن "عدد في" اطلاق مي شود که برابر با 1/6180 است.
اين فرمول در مجسمه ابوالهول نيز رعايت شده و به همين علت مورد توجه فضلا واقع شده است. علاوه بر اين مجسمه، معبد "پارتنون" (31) در "آتن"، اهرام و اثر "موناليزا" از "داوينچي" (32) نيز در آنها عدد طلايي يا نسبت طلايي مراعات شده است.
به هر روي ما در اين مقال براي اولين بار مجسمه ابوالهول را که همانند موناليزا در آن نسبت طلايي و تبسمي مليح حس مي شود از آن به عنوان "لبخند ژوکوند باستان" ياد مي کنيم.
پي نوشت ها :
1ــ الحموي البغدادي، ياقوت (م. 626 هـ)، معجم البلدان، دارصادر، بيروت، لبنان، 1995 مي الطبعه الثانيه، ج 5، ص. 401
المقريزي، تقي الدين ابوالعباس احمد بن علي بن عبدالقادر العبيدي (م . 854 هـ)، المواعظ و الاعتبار بذکر الخط و الاثار، دارلکتب العلميه، بيروت، لبنان، 1418 هـ الطبعه الاولي، ج 1، ص 58 و ج 3، ص. 312
2ــ المواعظ و الاعتبار، ج 1، ص . 229
3ــ همان، ج 1، ص. 58
4ــ ابن جبير، ابوالحسن محمد بن احمد (م. 614 هـ )، رحله (ابن جبير)، دار و مکتبه الهلال، بيروت، لبنان، ص270
5 ــ القزويني، زکريا بن محمد بن محمود (م. 628 هـ)، آثار البلاد و اخبار العباد، امير کبير، اساطير، تهران، 1373 هـ.ش. ص 326./ الهروي، ابوالحسن علي بن ابوبکر (م. 611 هـ)، الاشارات الي معرفه الزيارات، مکتبه الثقافه الدينيه، قاهره، مصر، 1423 هـ، الطبعه الاولي، ص 41./ سيوطي، جلال الدين عبدالرحمن بن محمد بن عثمان (م. 911 ه)، حسن المحاضره في اخبار مصر و القاهره، دارالکتب العلميه، بيروت، لبنان، 1418 هـ الطبعه الاولي، ج 1، ص 68 و ج 1، ص 71./ قبادياني مروزي، ناصر خسرو (م. 481 هـ)، سفرنامه، زوار، تهران، 1381 ش. چ 7، ص 226./ ابن فضل الله العمري، شهاب الدين احمد بن يحيي بن فضل الله (م. 749 هـ)، مسالک الابصار في ممالک الامصار، المجمع الثقافي، ابوظبي، 1423 هـ، الطبعه الاولي، ج 3، ص 425./ معجم البلدان (ياقوت)، ج 5، ص 402./ المواعظ و الاثار (مقريزي)، ج 1 صص 229 ــ 231 و ج 3، ص 312./ ابن تغري بردي اتابکي، جمال الدين ابوالمحاسن يوسف (م. 874 هـ) النجوم الزاهره في ملوک المصر و القاهره، وزاره الثقافه و الارشاد القومي، مصر، ج 1، ص 42./ الانصاري الدمشقي، شمس الدين محمد بن ابي طالب (م. 727 هـ)، نخبه الدهر في عجائب البر و البحر، اساطير، تهران، 1382 ش، چ 1، ص 63./ المقري التلمساني، احمد بن محمد (م. 1041 هـ)، نفح الطيب من غصن الاندلس الرطيب، دارالفکر، بيروت، لبنان، 1419 هـ، الطبعه الاولي، ج 4 ، ص 144./ النويري، شهاب الدين (م. 733 هـ) نهايه الارب في فنون الادب، دارالکتب و الوثائق القوميه، قاهره، مصر، الطبعه الاولي، 1423 ه، ج 1، ص. 392
6ــ طلسم از کلمه يوناني طلسما اخذ شده است که عبارت است از شکل و علامتي که قابليت فوق العاده و جادويي دارد.
7ــ معجم البلدان، ج 5، ص. 401
8 ــ ابن جعفر، قدامه (م. 328 هـ )، الخراج و صناعه الکتابه، دارالرشيد للنشر، بغداد، عراق، 1981 ميـ ص. 340
9ــ المسعودي، ابوالحسن علي بن الحسين بن علي (م. 346 هـ) مروج الذهب و معادن الجوهر، تحقيق: اسعد داغر، قم، دارالهجره، الطبعه الثانيه، 1409 هـ ج 1، ص 960
10ــ در بيشتر منابعي که ياد شده آن را "صنم کبير" ياد کرده اند
11ــ در بيشتر منابع چنين گفته شده است مانند: معجم البلدان، ج 5، ص 401 و ...
12ــ همان، ج 5، ص. 401
13ــ از حکام مصر در قرن هشتم بوده است.
14ــ المواعظ و الاثار، ج 3، ص. 312
15ــ همان، ج 1، ص. 230
16ــ همان، ج 1، ص. 230
17ــ همان
18ــ از سيارات منظومه شمسي که مدارش بين زمين و عطارد است.
19ــ مقصود اقوام ستاره پرست و ستاره گرا در مصر باستان است.
20ــ نخبه الدهر، ص. 63
21ــ المواعظ و الاثار، ج 1، ص. 231
22ــ در دوازده ميلي فسطاط است که پايتخت قديم و مرکز علم مصر بود.(ممفيس)
23ــ الهرمين
24ــ المواعظ و الاثار، ج 1، ص. 231
25ــ الديکه الابيض
26ــ سندروس صمغ زردي است و آن را از درختي مخصوص در آفريقا استحصال مي کنند که چون در آتش نهند بويي چون شاخ سوخته مي دهد.
27ــ المواعظ، ج 1، ص. 231
28ــ ابن جبير، رحله، ص. 27
29ــ حسن المحاضره، ج 1، ص. 71
30ــ المواعظ، ج 1، ص 299 به بعد
31ــ نام معبدي در آکروپوليس آتن در کشور يونان
32ــ دانشمند و نقاش شهير ايتاليايي متوفاي 1519 ميلادي