فلسفه زيارت وعزاداري

سرّ اين که سفارش کرده اند هر روز زيارت عاشورا بخوانيد و نسبت به اهل بيت (عليهم السلام) تولّي داشته و بر آنان صلوات و درود بفرستيد و از دشمنانشان تبرّي بجوييد، براي آن است که طرز فکر معاندان ايشان منفور شود و گرنه هم اکنون سخن از معاويه و يزيد نيست تا آنها را لعنت کنيم. نام و ياد آنها رخت بربسته و قبرشان نيز زباله داني بيش نيست، الآن سخن از فکر و راه يزيد و يزيديان عصر است. زن فرعون وقتي که به درگاه الهي دعا کرد، نگفت خدايا مرا فقط از فرعون نجات بده بلکه
دوشنبه، 14 فروردين 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
فلسفه زيارت وعزاداري

 فلسفه زيارت وعزاداري
فلسفه زيارت وعزاداري


 

نويسنده: حضرت آية الله جوادي آملي




 
سرّ اين که سفارش کرده اند هر روز زيارت عاشورا بخوانيد و نسبت به اهل بيت (عليهم السلام) تولّي داشته و بر آنان صلوات و درود بفرستيد و از دشمنانشان تبرّي بجوييد، براي آن است که طرز فکر معاندان ايشان منفور شود و گرنه هم اکنون سخن از معاويه و يزيد نيست تا آنها را لعنت کنيم. نام و ياد آنها رخت بربسته و قبرشان نيز زباله داني بيش نيست، الآن سخن از فکر و راه يزيد و يزيديان عصر است. زن فرعون وقتي که به درگاه الهي دعا کرد، نگفت خدايا مرا فقط از فرعون نجات بده بلکه گفت: ربّ ابن لي عندک بيتاً في الجَنّة ونجنّي من فرعون و عمله و نجّني من القوم الظالمين(1) يعني مرا از فرعون و فرعونيان، که طرفداران سنّت سيّئه و رفتار ناپسند او هستند، نجات بده. تفکرّ براي هميشه باقي مي ماند هر چند که اسم و عنوانش تغيير پيدا کند.
‏بعد از تار و مار شدن خوارج در نهروان و خارج شدنشان از صحنه حيات و زندگي، به علي بن ابي طالب (عليها السلام) عرض شد: اين مقدس هاي خشک از بين رفتند. فرمود:« کلّا والله إنّهم نُطَف في أصلاب الرجال وقرارات النساء کلّما نَجَم منهم قرنٌ قُطِع، حتّي يَکون آخرهم لُصوصاً سلاّبين»(2)؛ اينها نطفه هايي هستند در پشت مردان و قرارگاه زنان. هرگاه مقداري از اينها از بين بروند، عده اي ديگر ظهور مي کنند تا اين که سرانجامِ کار، سارقانِ مسلّح و رهزنانِ غارتگر خواهند شد. اکنون نيز، هم راه سالار شهيدان زنده است و هم مرام و مسلک اموي و مرواني و عباسي وجود دارد. اين که سفارش فراوان به اشک ريختن و عزاداري کردن نموده اند براي آن است که اشک بر شهيد اشتياق به شهادت را به همراه دارد، خوي حماسه را در انسان زنده و طعم شهادت را در جان او گوارا مي گرداند. چون اشک رنگ کسي را مي گيرد که براي او ريخته مي شود و همين رنگ را به صاحب اشک نيز مي دهد. از اين رو انسان حسيني منش، نه ستم مي کند و نه ستم مي پذيرد. اين که عده اي به فکر ظلم کردن يا ظلم پذيري هستند براي آن است که خوي حسيني در آنها نيست و گرنه شيعه خاص حسين بن علي (عليهما السلام) نه ظلم مي کند و نه ظلم مي پذيرد. آن کسي که ظلم پذير است اموي مسلک است چنان که ظالم هم اموي صفت است، هر چند که زمزمه «يا حسين» بر لب داشته باشد. و در قيامت که هر کسي را به نام زمامدارش صدا مي زنند: يوم ندعوا کلَّ أناسٍ بإمامهم (3)، شخص ستمگر در صف امويان شرکت مي کند. لذا اگر انسان بخواهد بفهمد که راهي راه حضرت حسين بن علي (عليهما السلام) است يا راهي راه امويان، بايد ببيند که در او خوي ستم پذيري يا سلطه گري وجود دارد يا نه. اگر گرايش به اين خصلت هاي زشت را در خود ديد بايد در اخلاق خود تجديد نظر کند.(4)

پي نوشت ها :
 

1- سوره تحريم، آيه 11
2- نهج البلاغه، خطبه 60.
3- سوره اسرا، آيه ‏71.
4-حماسه و عرفان، ص 310.
منبع: نشريه نسيم وحي، شماره 25.



 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.