راکت انداز خودکششي M-270 MLRS

يک دستگاه M-270 که به راکت هاي DPLCM مجهز شده مي تواند در کمتر از يک دقيقه زميني به مساحت يک کيلومتر مربع که در فاصله 40 کيلومتري قرار گرفته را به خاک و خون بکشد! نيروهاي ارتش عراق که در جريان جنگ او خيلج...
سه‌شنبه، 27 تير 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
راکت انداز خودکششي M-270 MLRS

 راکت انداز خودکششي M-270 MLRS
راکت انداز خودکششي M-270 MLRS


 

ترجمه و نوشته: حميدرضا هدايت پناه




 
يک دستگاه M-270 که به راکت هاي DPLCM مجهز شده مي تواند در کمتر از يک دقيقه زميني به مساحت يک کيلومتر مربع که در فاصله 40 کيلومتري قرار گرفته را به خاک و خون بکشد! نيروهاي ارتش عراق که در جريان جنگ او خيلج فارس در کويت به وسيله اين سامانه ها مورد تهاجم قرار گرفته بودند، به اين بلاي آسماني نام «رگبار ادامه دارد» را داده بودند که به خوبي نشان دهنده قدرت خرد کننده MLRS است. گذشته از توان کوبنده، راکت انداز خود کششي Multiple Launch Rocket System توان تحرک بالايي دارد، به خوبي در شبکه رزمي يکپارچه مي گردد و براي کارکرد مناسب خود به کمترين خدمه و نيروي کمکي خارجي نياز دارد. در زمينه بهره گيري از فناوري هاي پيشرفته نيز کمپاني لاکهيد مارتين با به روز رساني مداوم محصول خود در طي 20 سال گذشته آن را کاملا پيشرفته و پيشرو نگاه داشته، به گونه اي که هيچ سامانه مشابهي در دنيا نمي تواند در زمينه تجهيزات رايانه اي خود را برتر از M-270 بداند.

ساختار شاسي و بدنه
 

لاکهيد مارتين اولين نمونه راکت انداز خودکششي M-270 MLRS را در سال 1983 به ارتش ايالات متحده آمريکا تحويل داد. اين بدان معناست که تمام مراحل ساخت و طراحي اين محصول کمي بيش از 3 سال به طول انجاميده که واقعا زمان کوتاهي است. براي رسيدن به اين زمان، سازنده تصميم گرفت توپخانه موشکي قدرتمند خود را روي شاسي خودروي زرهي M-2 Bradly توسعه دهد. با اين رويکرد علاوه بر کاهش هزينه هاي توليد، نگهداري از M-270 در خط مقدم نيز ساده تر مي شد که نکته مثبت مهمي براي اين انتخاب به شمار مي آيد.
بخش پشتي MLRS محل قرار گيري راکت هاي مورد استفاده در آن است. اين بخش که توسط لاکهيد مارتين روي يک برجک چرخان با قابليت حرکت 360درجه اي ساخته شده، به فرمانده اجازه مي دهد تا جهت شليک موشک ها را در حالت سکون M-270 نيز تغيير دهد و حتي شليک هاي پشت سر هم را در جهت هاي مختلف بدون به حرکت در آوردن کشنده به نمايش بگذارد. همچنين دو بازوي هيدورليک که در کناره هاي بخش نگهدارنده راکت ها قرار گرفته، براي تغيير زاويه شليک به کار مي رود. اين ساختار همچنين به يک جرثقيل دروني نيز مجهز شده که به سه نفر خدمه M-270 اجازه مي دهد به صورت مستقل نسبت به بارگذاري مهمات در اين توپخانه موشکي بدون نياز به کمک از خارج اقدام کنند.

توانايي هاي حرکتي
 

استفاده از شني در اين پلت فرم، امکان تحرک M-270 در زمين هاي ناهموار و خارج جاده را به شکل معناداري افزايش مي دهد که بدون شک خبر بسيار خوبي براي فرماندهان واحدهايي است که از اين توپخانه در خط مقدم براي زير آتش گرفتن مواضع دشمن استفاده مي کنند.
ولي نکته مهمتر از اين شني ها، پيشرانه قدرتمند اين موشک انداز 24950 کيلوگرمي است.
درست مانند شاسي، لاکهيد مارتين که از تخصص لازم براي ساخت پيشرانه هاي ديزلي برخوردار نيست و از شرکت Cummins Diesel کمک گرفته و با استفاده از موتور 8 سيلندرVTA903 قادر به توليد بيش از 500 اسب بخار نيروي محرکه است که حداکثر سرعت اين آتشبار قدرتمند را به 65 کيلومتر در ساعت رسانده، سرعتي که به M-270 اجازه مي دهد تا پس از روانه کردن محموله کشنده خود به سمت دشمن، به سرعت از منطقه خارج کرد.
راکت انداز خودکششي M-270 MLRS

راکت هاي پر قدرت
 

هر دستگاه از توپخانه موشکي خود کششي M-270 داراي دو جايگاه جداگانه در بخش مهمات است که بنا بر نوع مأموريت، مي توان از ماجول هاي مخصوص حمل راکت با گنجايش 6 فروند راکت و يا ماجول موشک هاي رزمي تاکتيکي (ATACMS) براي مسلح کردن آنها استفاده کرد.
در نمونه هاي اوليه که در جنگ اول خليج فارس نيز توسط امريکايي ها به کار گرفته مي شد، از راکت هاي هدايت ناپذير با سر جنگي DPLOM براي حملات راکتي به وسيله MLRS استفاده مي شد. اين راکت ها که از بردي در حدود 32 کيلومتر برخوردارند، داراي سر جنگي خوشه اي بوده و با استفاده از آنها يک M-270 با آتشبار 12 تايي مي تواند زميني به مساحت يک کيلومتر مربع را به خاک و خون بکشد.
 
البته استفاده از راکت هاي DPLOM خالي از اشکال هم نيست. بمب هاي خوشه اي رها شده از قدرت بالايي برخوردار نيستند و اکثر سنگرها و خودروهاي زرهي سنگين مي توانند در برابر آنها از خود مقاومت نشان دهند. ضعف مهم ديگر، دقت پايين اين نوع آتشبار است، به گونه اي که عملا استفاده از آنها در مناطق شهري را که امروزه تبديل به ميدان اصلي نبرد گشته اند غير ممکن مي کند. براي حل اين مشکل متخصصان لا کهيد مارتين از سال 2002 دست به کار شده اند و با توليد راکت هاي M-31 که در سال 2006 به صورت رسمي در خدمت ارتش هاي مختلف ناتو قرار گرفته، تا اندازه زيادي در اين راه موفق بوده اند.
راکت هاي M-31 براي هدايت دقيق تر خود در هنگام پرواز، به چهار بالچه کوچک در بخش جلويي خود مجهز شده که مسير پروازي را با توجه به سامانه هدايت دروني خودکار راکت تصحيح مي کنند. اين سامانه که داده هاي خود را از يک GPS دروني به دست مي آورد قادر است تا فاصله 90کيلومتري با دقت فوق العاده يک متر هدف مورد نظر را نابود کند. سر جنگي در اين راکت به شکل يک تکه در آمده و از اين رهگذر به 81/6 کيلوگرم بالغ شده که براي نابودي بيشتر اهداف کافي به نظر مي رسد، نوآوري ديگر در سر جنگي جديد، فيوز انفجاري آن است. اين فيوز قابل تنظيم در دو حالت مختلف هواسوز و تأخيري است. در حالت هواسوز راکت در فاصله 5 متري بالاي هدف منفجر مي شود و با توليد موجي از ترکش هاي کشنده بر ضد اهداف سبک که در محوطه کوچي متمرکز گشته، آنها را از سر راه بر مي دارد. در حالت فيوز تأخيري نيز سر جنگي پس از 0/2 ثانيه از برخورد و نفوذ به عمق هدف منفجر مي گردد که براي نابودي اهداف پر قدرت مانند سنگرها و ساختمان ها کارآيي بالايي دارد.

موشک انداز تاکتيکي
 

M-270 MLRS در نمونه هاي جديد خود به کمتر از 15 ثانيه زمان براي آغاز فرايند شليک احتياج دارد و با توجه به توان آتش بار خرد کننده خود، ايده آل تمام فرماندهان توپخانه براي خردکردن نيروهاي دشمن حاضر در منطقه به شمار مي آيد. اما توانايي مهم ديگر اين سامانه امکان شليک موشک هاي برد کوتاه ATACMS به وسيله آن است که براي در هم شکستن اهدافي مانند سايت هاي پدافند هوايي، مراکز فرماندهي، مراکز تدارکات و سوخت رساني و اهداف تاکتيکي موجود در منطقه کارآيي بسيار بالايي دارد. آخرين نمونه اين موشک ها که با استاندارد Block 1A شناخته مي شوند. بردي بالغ بر 300 کيلومتر دارند و با بهره گيري از آخرين فناوري هاي موجود، دايره خطاي آن به کمتر از 10 متر کاهش يافته است.

افق هاي پيش رو
 

علاوه بر ارتش ايالات متحده آمريکا، توپخانه ارتش هاي بريتانيا، فرانسه، آلمان و چندين کشور ديگر در مجموع حدود 1300 دستگاه از راکت انداز خود کششي M-270 را به خدمت گرفته اند که نشان از توانايي رزمي بالاي اين وسيله دارد. MLRS تاکنون علاوه بر عراق در افغانستان نيز تجربيات رزمي قابل قبولي را به ثبت رسانده و لاکهيد مارتين همچنان به توسعه استاندارهاي جديدتر و پيشرفته تر از آن مشغول است. علاوه بر موشک و راکت ها، سامانه کنترل آتش و سامانه ارتباطي نيز به روز رساني شده و لاکهيد مارتين اميدوار است بتواند تا پايان سال 2013 با معرفي استاندارد GM-270 که از توانايي بالاتري در استفاده از موشک هاي هدايت شونده برخوردار است، توپخانه جهنمي خود را براي حداقل يک دهه ديگر در خط مقدم نگه دارد.
منبع: ماهنامه نوآور-شماره 89.



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط