اصول اخوان المسلمین

آنچه که پیش از هر چیز در اصول اخوان المسلمین چشمگیر است، بالندگی و پویایی آن است. این اصول از مواضع مذهبی ناب آغاز شد و سپس چنان دامنه ای گرفت که هیچ کد قانونی نمی توانست
سه‌شنبه، 16 آبان 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اصول اخوان المسلمین
اصول اخوان المسلمین

نویسنده: اسحاق موسی الحسینی
مترجم: سیّد هادی خسروشاهی


 
آنچه که پیش از هر چیز در اصول اخوان المسلمین چشمگیر است، بالندگی و پویایی آن است. این اصول از مواضع مذهبی ناب آغاز شد و سپس چنان دامنه ای گرفت که هیچ کد قانونی نمی توانست آن را در برگیرد. در واقع تنها قانون بی تغییر و جامع شخص البنّا بود. هیچ بیانی بهتر از این سخن که به یکی از اخوان نسبت داده می شود، نیست:
«سازمان اخوان المسلمین نه قلمرو خشک قانون و نه مکان هرج و مرج طلبی است. پیشوای آن امور آن را با مشورت و مدیریت می گرداند و هر چیز و هر کس را در مکان مناسب خویش قرار می دهد.» (1)
البنّا در مناسبتهای مختلف خاطر نشان می ساخت، جنبش او جنبشی بالنده است. او در اساسنامه ی تشکیلاتی کمیته که در 1945 در اجلاس همگانی اخوان تصویب شد، تصریح کرده است:
«اخوان المسلمین حرکت پیوسته و پیشرفت گام به گام را ترجیح خواهند داد.» (2)
به نظر او این حرکت گام به گام باید از سه مرحله اساسی بگذرد: مرحله اول:
آوازه گری و تبلیغ اندیشه های جنبش به توده های مردم. دوم: جذب و گزینش اعضاء و آموزش کسانی که به سازمان پاسخ مساعد می دهند و مرحله سوم: اجرا، عمل و آفرینش.
او در این مورد چنین می گوید:
«جای تردیدی نیست که اجرای مرحله سوم مستلزم آن است که تبلیغات به طور گسترده صورت گرفته، اعضا و حامیان حزب بیشمار گشته و حرکت ما نظام و قوام اصولی و منطقی یافته باشد.» (3)
این سخن نشان می دهد که اهداف سازمان در گرو شرایط هستند. البنّا خود این هدف را محدود می کرد و گاه به گاه به آن، درخور شرایط و وضعیت موجود، اشاره می کرد. امیدش را به شور و نشاط نسل جوان بسته بود و می گفت زمانی که آنان به آمادگی ذهنی و روحی لازمه برسند، قدر مسلم این که از آنان عقب نخواهد ماند و همراهشان «تا اعماق اقیانوسها خواهد رفت، در امواج غوطه خواهد خورد و تمامی موانع و سدّها را از جلو پا برخواهد داشت و با همه خودکامگان خود سر، در خواهد افتاد» (4).
بی مناسبت نیست خاطر نشان سازیم که البنّا در روزهای آخر عمر، در زمانی که حرکت گسترش یافته و جوانان مشتاق بی تاب از او می خواستند که حرکت علنی تر و پرشورتری از خود نشان دهند، به اندیشه حرکت به سوی این هدف واپسین، افتاده بود، او در جلسه ای در تاریخ 1945 که برای بحث درباره خواستهای ملی تشکیل گردیده بود، چنین بیان داشت:
«این برادران پر شور چنان شوقی در من بر می انگیزند که گویی راه دیگری جز آنچه آنان می خواهند برایم نمی ماند. گویی زمان آن رسیده است که ما این جانهای پرشور را به جانب راهی که برای آن قیام کرده ایم، راهنمایی کنیم.»
این پاسخ البنّا به شور و هیجان اعضای جوان بود که می پنداشت آمادگیهای لازم را به دست آورده اند و در مرحله نهایی آموزش قرار دارند. البنّا آنان را «ارتش رهایی بخش و گردانهای جهاد» می نامید. (5)
به هر حال آنچه از برنامه ها و عملکردهای اخوان المسلمین و رهبران آن به دست می آید، نشان می دهد که آنان همچون فردی بودند که مدتها برای آنکه بتواند جهشی عظیم انجام دهد، تمرین می کرد. در نتیجه اهداف آنان روز به روز جامع تر و کامل تر می شد. نکته دیگری که در اصول آنها چشمگیر است، شمول آن بر همه اصول و دکترین هاست، چه آنهایی که عملاً در دین وجود داشتند و چه آنهایی که از بیرون از آن آمده بودند. آنها در پی آن بودند که مردم بدانند: اصول آنها همه اصول بینشی شرق و غرب را در بردارد. یکی از اعضای فعال انجمن دانشجویان اخوان المسلمین نقل می کند که حسن البنّا روزی آنها را گردهم آورد و گفت:
«اگر کمونیستها در بحثهایشان با شما چنین اظهار دارند که اصول آنها مردم گرا و رهایی بخشند؛ و ضعفا و فقرا را کمک می کنند و اختلافات طبقاتی را از میان بر
می دارند؛ و آنها عدالت اجتماعی، اقتصادی و سیاسی را به ارمغان خواهند آورد؛ به آنها بگویید که: همچنان باشد! ولی اصول ما، اصول شما و افزون بر آن را در بردارد، هیچ اصلی را شما نمی توانید به رخ ما بکشید مگر آنکه ما اصلی همانند آن، آنهم در سطح گسترده تری، ارائه دهیم.»
این عقیده چندان در ذهن البنّا استوار شده بود و توسط او بازگو می شد که یکی از اصول بنیادی حزب گردید و دیگر اصول از آن سرچشمه می گرفتند. او در نامه ای که به ملک فاروق، النّحاس نخست وزیر وقت و پادشاهان و امرای عرب تحت عنوان «نحوالنّور»- به سوی روشنایی- فرستاد، این نقطه نظر خود را به طور واضح و آشکار بیان کرد:
«در جهان سیستم و روشی نمی توانید بیابید که بتواند همچون اسلام ملتها را برانگیزد، به آنان شکل و فرم و پایه دهد و حسّ همدردی و همکاری را در وجود آنان زنده سازد.» (6)
او همچنین خاطر نشان می سازد که قرآن توانسته است تمامی علوم جهان را آنهم در یک آیه بگنجاند. او آنان را به پیروی از قرآن ترغیب کرد. این پیام محمد عبده نیز بود. در نامه او خاطر نشان شده است که اسلام تمامی قوانین فردی، خانوادگی، ملی، حکومتی و بین المللی را در بر می گیرد و برای همه امور، از جمله رفاه عمومی، قوانینی مفصل و مبسوط و جامع دارد و کامل ترین و سودمندترین قانون مدوّن برای بشر است. او بر این اعتقاد بود که اسلام دینی فراگیر و جامع است و تمامی امور زندگی بشری را دقیقاً تفسیر می کند و برای آنها قوانین لازمه را تدوین می نماید: (7) او زندگی سعادتمندانه مسلمانان را، جز بر پایه اصول و قوانین اسلامی، غیر ممکن
می داند و تمام قوانین پیشرفته و مفید بشری را بخش ناقصی از قوانین اسلام
می شناسد. (8) او می گوید که «ناسیونالیسم» در اسلام مفهومی بسیار گسترده تر از آنچه اروپائیان ادعای آن را می کنند، دارد. (9) انترناسیو نالیسم، ناسیو نالیسم، سوسیالیسم، کاپیتالیسم، بلشویسم، جنگ، تقسیم ثروت، روابط تولید کننده و مصرف کننده و هر آنچه مربوط به این موضوعات است و جهان سیاست و اجتماعات گوناگون را نگران می کنند، در اسلام به روشنی و وضوح شرح و تفسیر شده و راه حلهای اصولی که متضمن منافع بسیاری برای جامعه بشری است، ارائه گردیده اند. (10)
او بر این اعتقاد است که اخوان المسلمین حرکتی جهانی است که ارزشهای تمام جنبشها را ارج می نهد و از کنار هیچ یک از آنها، بدون آنکه بهره ای ارزنده بگیرد، نمی گذرد. (11)
این گونه اشارات در تمام نوشته های البنّا و سایر اعضای سازمان بدون استثنا به چشم می خورند. این نکته نشان می دهد که اعضای اخوان المسلمین در واقع مبتکر و ایجاد کننده نظام جدیدی نیستند، بلکه فقط تقلیدکنندگان و تجدیدکنندگان نظامی دیرین هستند. (12) آنها فکر جدیدی نیاورده اند بلکه فلسفه ای دیرین را زنده کرده و به آن حیات جدید بخشیده اند، زیرا تمامی این رهنمودها در کتاب آسمانی ما قرآن به طور کامل و آشکار بیان گردیده است.
از همین قوانین کلی و جامع، اخوان المسلمین سایر خطوط اندیشه و برنامه خود را استخراج کرد؛ ابعاد گوناگون مذهبی، سیاسی و اجتماعی زندگی را مطرح ساخته، اصول و قوانین خود را ارائه داده اند. البنّا در یکی از سخنرانی هایش می گوید:
«شما می توانید بگویید و هیچ کس هم نمی تواند شما را باز دارد که اخوان المسلمین جنبشی است سلفی، شیوه ای است خاسته از سنت، حقیقتی است صوفیانه، سازمانی است سیاسی، گروهی است پهلوانی، انجمنی است علمی و فرهنگی، نهادی است اقتصادی و آرمانی است اجتماعی» (13)
اهداف اخوان المسلمین عمدتاً بر شش اصل زیر استوار است:
1. اصل علمی: تفسیر و توضیح کامل قرآن کریم با بازگشت به اسلام اصیل و زدودن غبار قرون از چهره آن و پاک کردن هر چه ناخالصی و دروغ و خرافات از ساحت مقدس آن. اخوان المسلمین دقیقاً راهی را که محمد عبده نیم قرن پیش شروع کرده و پاسخ گویی به تهمت هایی را که به اسلام زده بودند به عهده گرفته بود، دنبال
می کردند. عبده این وظیفه را به دوش گرفت که ثابت کند اسلام با علم منافاتی ندارد، ولی چیزی جدای از آن است، از این رو خود و مذهب را به مسائلی که به مذهب ارتباطی نداشتند، متعهد کرد.
2. اصل علمی: متّحد ساختن ملت مصر و ملل اسلامی بر پایه اصول قرآنی، بازگشت به اسلام اصیل و تربیت نسل جدید بر مبنای اصول آن، تا ملت آینده ملتی قرآنی باشد. نزدیک کردن نقطه نظرهای فرقه های مختلف اسلامی به یکدیگر. بنای جامعه اسلامی بر پایه اصول یکسان و به دور از اختلافات فرقه ای و گروهی. در ارتباط با این مسئله یکی از نویسندگان اخوان المسلمین می گوید:
«ما هیچگاه ساکت و بی اعتنا نخواهیم ماند. تا آن زمان که قواینن نافذ قرآن بر کل جامعه حکم نراند، لحظه ای آرام نخواهیم گرفت. ما برای این هدف زنده ایم و زندگی می کنیم و یا در راه رسیدن به آن، جان می بازیم.» (14)
3. اقتصادی: رشد ثروت ملی و حفاظت از آن. بالا بردن سطح زندگی، عدالت اجتماعی فردی و گروهی، تضمین فرصتهای برابر برای همگان ( این اصول در خدمت زحمت کشانی است که بنیانهای اصلی جنبش را در مراحل اولیه اش قوام بخشیدند) محدود کردن نفوذ خارجی در اقتصاد مصر، تشویق صنایع داخلی و تشکیل اتحادیه های کارگری به منظور ارتقای سطح زندگی اقتصادی و اجتماعی زحمت کشان. کشورهای غربی، فاشیستها و سوسیالیستها و دموکراتها هر یک به نوعی برخی از این اصول را در حکومتهای خویش پذیرفته اند.
4. اجتماعی نوع دوستانه: خدمات اجتماعی، تلاش برای محو جهل و بیسوادی، بیماری، فقر و تشویق به انجام کارهای مفید، عالم المنفعه و سود آور.
5. ناسیونالیستی و میهن دوستانه: آزادی دره نیل و تمامی کشورهای عربی و
سرزمین های اسلامی از چنگال خارجیان، کمک به اقلیتهای اسلامی در تمامی سرزمینها برای آنکه بتوانند حقوق از دست رفته خویش را به دست آورند، حمایت از اتحاد عرب، تلاش مستمر در راه تشکیل جامعه [بین المللی] اسلامی، تلاش در راه گسترش همکاریهای بین المللی در راه حفظ آزادی و حقوق بشر و دستگیری ضعفا توسط اقویا، بنای جامعه ای ایده آل بر اساس قوانین اسلام و حفظ آن در میهن و انتقال مفاهیم و ارزشهای آن به خارج- صدور انقلاب- .
6. انسانگرایانه و جهانی: ترغیب به ایجاد جامعه ای بر مبنای اصول اخلاقی- چه مادی و چه معنوی- از طریق قوانین جهانی اسلام. قوانینی که جهانِ تشنه تقوی و اخلاق را سیراب می سازند. (15)
در نوشته های گوناگون اخوان المسلمین اصول دیگری نیز به شرح زیر عنوان
شده اند:
1. اجتناب از جدلهای مذهبی- فرقه ای، (16) بدین معنی که اخوان به هیچ فرقه و گروه خاصی تعلق ندارد و تنها روح و جوهر اسلام را مبنای عمل قرار می دهد و بدین ترتیب می خواهد از درگیریهای غیر ضرور و در فروع خودداری کند و تمام فرقه های اسلامی را از جدالهای بی مورد برحذر دارد و آنان را حول محور اصول اساسی اسلام گرد آورد، همان اصولی که پیوسته موجب پیروزیشان بوده است، یعنی عشق و اتحاد!. تفاوتهای جزئی مذاهب غیر قابل اجتناب هستند، زیرا اتفاق نظر در کلیه امور غیر ممکن است و با روح واقعی اسلام هم سازگاری ندارد. این خواست خداست که قوانین اسلامی پیوسته بمانند و مطابق با زمان تغییرات جزئی بیابند، به همین دلیل است که می گوییم اسلام دینی عملی، سهل و به دور از محدودیتهای غیر اصولی و مطابق با شرایط زمان و مکان در همه اعصار است. (17) اسلام قوانین اساسی را ارائه داده و این مردم هستند که با فکر و اندیشه خویش آن را بنا به مقتضیات عصر به اجرا در می آوردند. - اجتهاد-
2. اجتناب از تسلط و حاکمیت مردان مهم و متشخص، و در حالی که جنبشهای پویا چنین کسانی را جذب می کنند و از وجودشان بهره می برند.
3.اجتناب از احزاب و گروههای سیاسی: اختلاف و چند دستگی در درون همه آنها نهفته است، آنچه که با اصل برادری در اسلام ناسازگار است. پیام اسلام عام و همه گیر است، برای وصل کردن است و نه فصل کردن. هیچ کس نمی تواند در راه پیام اسلام گام بردارد، مگر اینکه از هرگونه تمایلات گروه گرایانه پاک باشد و خود را تنها در راه خدا وقف کند.
4. سیاست گام به گام: جنبش قبل از آنکه به هدف غایی و نهایی خویش برسد می بایست مراحل گوناگونی را طی نماید. این مراحل عبارتند از تبلیغ، بیان و تفسیر ایدئولوژی، عمل و نتیجه گیری. (18)
5. استفاده از نیروهای مختلف برای تحقق اهداف: طیف این نیروها از عقیده و ایمان آغاز و به قدرت وحدت و یکپارچگی و سپس به قدرت اسلحه و مبارزه ختم می شوند (19) ولی آنها فقط زمانی از قدرت اسلحه استفاده می کنند که هیچ گونه راه دیگری نمانده باشد، زمانی که کاملاً اطمینان داشته باشند که همه گونه مقدمات از جمله ایمان و وحدت را فراهم ساخته اند، اما به طور کلی نه به قیام می اندیشند و نه به کارآیی، و به پیامدهای آن اعتقاد دارند. قیام، هر آیینه، اگر روی دهد، از فشار شرایط و ناتوانی در اجرای اصلاحات است.
به هر حال آنان زمانی دست به اسلحه خواهند برد که فشار شرایط امکان هرگونه اصلاح اجتماعی را غیر ممکن ساخته باشد.
6. برپایی حکومت اسلامی: برای اینکه حکومت زیربنای اسلام است. اسلام، خود نظام، قانون، آموزش، حقوق و قضاوت است و هیچ کدام از اینها در اسلام از همدیگر جدا نیستند. ولی اخوان المسلمین چنین حکومتی را برای خود نمی خواهند. اگر کسی باشد که بتواند چنین وظیفه ای را به عهده گیرد و قوانین قرآنی را اجرا نماید، آنها با کمال میل نقش سربازان، حامیان و یاران او را به عهده خواهند گرفت. اگر چنین فردی وجود نداشته باشد، تشکیل حکومت یکی از برنامه های آنان خواهد بود و تلاش عمده شان بازگرفتن حکومت از چنگال رژیم هایی است که به فرمان خداوند عمل نمی کنند. و این کار را به هیچ وجه، قبل از آنکه اصول و اندیشه هایشان بتوانند خود را در دل جامعه پابرجا سازند، انجام نخواهند داد. آنها به تجربه دریافته اند که حکومتهای معاصرشان به هیچ وجه این وظیفه را به عهده نگرفته اند و توان و شایستگی اجرای دستورات اسلام را ندارند. بنابراین، آنها هرگز وسیله ای در دست حکومتها نخواهند شد (20).
7. آنها به اتحاد عرب و اتحاد اسلام ایمان دارند. آنها نخستین را تنها در چارچوب «زبان عرب» می پذیرند، ولی به دومی ایمان دارند و در راه آن، تا تحقق وحدت و برادری میان مسلمانان، تلاش خواهند کرد. آنها معتقدند هر جا که مسلمانی وجود دارد «وطن» آنها همانجاست. آنها معتقدند که هر کس باید به سرزمین نیاکان خود خدمت کند و آن را بر هر جای دیگر برتر بداند، پس از آن باید از اتحاد عرب، چونان دومین حوزه، پشتیبانی کند، و سپس از وحدت اسلامی، به عنوان کاملترین و همه گیرترین مرزی که میهن اسلامی را در می گیرد. میان هیچ کدام از این پنداشتها و حوزه ها تضادی وجود ندارد. در واقع هر یک از آنها مقوّم دیگری است. اگر کسی بخواهد از هر یک از این دو اتحاد علیه دیگری سوء استفاده کند، اخوان المسلمین او را از جمع خویش طرد خواهند کرد. (21)
8. عقیده به خلافت و تلاش در راه احیای آن را در رأس برنامه هایشان قرار دارد، برای اینکه آنها خلافت را سمبل وحدت اسلامی و نشانه برجسته یکپارچگی ملل اسلامی، می دانند. ولی عقیده اخوان السلمین بر این است که رسیدن به چنین حکومتی مستلزم گذر از کلیه مراحل لازم برای بنای یک حکومت اسلامی است. نخست همکاری اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی کاملی میان مسلمانان باید پدید آید و در پی آن، اتحادیه ها و بلوک بندیهایی میان آنها ایجاد شود، تا سپس با دعوت به اجلاسها و نشستهایی، جامعه ملل اسلامی تشکیل شود، چنان که بتواند آنها را به گرد
«امام»، که کانون وحدت آنها خواهیم بود، فراهم آورد. (22)
9. موضع آنان در مقابل کشورهای اروپایی: آنها در مقابل هر کشوری که بخواهد به سرزمین اسلامی تجاوز نماید مقاومت خواهند کرد، تا آنجا که متجاوز به مجازات عمل خویش برسد. مسلمانان می باید خود را برای مقابله با ظلم آماده نمایند و متحد گردند. اسلام به هیچ وجه با چیزی کمتر از آزادی و استقلال و شرافت انسانی راضی نمی گردد و در راه احقاق آن «جهاد»را وظیفه اساسی هر مؤمن راستین می شناسد. در اسلام دادن خود و مرگ شرافتمندانه، صدها بار بر زندگی ننگین و توأم با ذلت استعمار برتری دارد. (23)

پی نوشت ها :

1. الحجاجی روح و ریحان ص 294.
2. بخش 2، هنر ص 4.
3. من خطب حسن البنّا، ص 20.
4. ایضاً، ص 24.
5. الحجاجی رجل الساعه، ص 93.
6. البنّا، نحو النور، ص 9.
7. الحجاجی، روح و ریحان، ص 381.
8. ایضاً، ص 374.
9. رجوه شود به دعوتنا، جزوه بدون تاریخ. از اولین جزوات جمعیت بدون امضاء و احتمالاً توسط خود حسن البنّا نوشته شده است.
10. البنّا، الی أی شیء ندعوا الناس.
11. دعوتنا، ص 11.
12. صفر، عبدالبادی السید، کیف ندعوا الناس (چگونه مردم را فرا می خوانیم) نوشته حسن البنّا، چاپ دوم 1946. ص 4. این نشان می دهد که آنها سلفیه هستند.
13. من خطب الحسن البنّا، ص 14.
14. الحجاج، روح و ریحان، ص 390.
15. این شش اصل، پاراگرافهای ماده دوم بخش دوم قوانین اصلی اخوان المسلمین هستند که در سال 1945 توسط مجمع عمومی ارائه شد.
16. من خطب حسن البنّا ص 17.
17. دعوتنا، ص 23.
18. من خطب حسن البنّا صص 18-20.
19. ایضاً، ص 37.
20. ایضاً، صص 42- 41.
21. ایضاً، صص 55- 50.
22. ایضاً، صص 57- 56 و الاخوان المسلمون 30 ژوئیه 1946.
23. من خطب حسن البنّا، جلد 1، صص 70- 66.

منبع: موسی الحسینی، اسحاق؛ اخوان المسلمین: بزرگترین حرکت اسلامی معاصر، تهران: اطلاعات، 1375.

 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط