انسان و مسئولیت

امروز براى یارى انسان در پیکارش با توحش و شیئى‏شدگى در جنگل جهان گرد هم آمده‏ایم. امروزه گرد هم آمده‏ایم تا با امام موسى صدر گنجینه‏هاى اسلام را بار دیگر بگشاییم و معانى و
دوشنبه، 22 آبان 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
انسان و مسئولیت
انسان و مسئولیت

نویسنده : مجید مرادى



 

دکتر سعاد الحکیم

رئیس بخش تحصیلات تکمیلى دانشگاه لبنان

امروز براى یارى انسان در پیکارش با توحش و شیئى‏شدگى در جنگل جهان گرد هم آمده‏ایم. امروزه گرد هم آمده‏ایم تا با امام موسى صدر گنجینه‏هاى اسلام را بار دیگر بگشاییم و معانى و مفاهیمى را از انسان دوباره کشف کنیم که ایمان ما را به اصالت و ریشه‏دار بودن خیر و نیکى در وجود او نو مى‏کند؛ هرچند رفتارهایى را در منطقه امان و در سطح جهان مى‏نگریم که هر بیننده‏اى را به وحشت و حیرت مى‏افکند. دوباره گرد شخصیت فکرى امام صدر حلقه مى‏زنیم، با این باور که انسان در برابر کارهاى خود و دیگر انسان‏ها مسئولیت اخلاقى و دینى دارد. از آن امام از ماهیت و مرزهاى این مسئولیت مى‏پرسیم؛ از آغاز و پایان این مسئولیت؛ از آن مقامى که این مسئولیت را بر دوش انسان افکند؛ از این که آیا این مسئولیت، وظیفه‏اى الهى است یا اجتماعى و یا اخلاقى وجدانى؟ آیا این مسئولیت، الزامى است و یا اختیارى؟ و اگر انسان به مسئولیت‏هاى وجودى‏اش پاى‏بند نباشد، چه اتفاقى مى‏افتد؟
پرسش‏هاى فراوانى در این باب مطرح است که من مى‏کوشم تا در این مجال اندک با بهره‏گیرى از گفته‏ها و نوشته‏هاى امام صدر بدان‏ها پاسخ گویم. من بحثم را به چهار عنوان و بخش تقسیم مى‏کنم:
1. معنا و جوهر مسئولیت؛
2. حوزه‏هاى مسئولیت؛
3. تصویرهایى از مسئولیت‏شناسى امام صدر؛
4. اثر مسئولیت‏شناسى امام صدر بر انسان‏شناسى‏اش.

1. معنا و جوهر مسئولیت

امام صدر، مسئولیت جوهرى انسان را که دربردارنده همه مسئولیت‏هایش است، بر ایده خلافت مبتنى مى‏کند. زیرا انسان، در جوهر و حقیقت خویش، خلیفه‏اى است که بر روى زمین قرار گرفته است. چه بسا بتوان از این هم پیش‏تر رفت و گفت که تعبیر خلیفه روى زمین، مترادف واژه انسان است. زیرا نص قرآنى با واژه خلیفه، انسان را مراد کرده است. خداى تعالى در قرآن مى‏گوید: و اذ قال ربک للملائکة انى جاعل فى الارض خلیفة؛ و به یادآور زمانى را که پروردگارت به فرشتگان گفت: من بر روى زمین جانشینى قرار مى‏دهم«.(بقره / 30). از این که جانشینى انسان بر روى زمین مستلزم مسئولیت انسان باشد، نتایجى مى‏توان گرفت که مهم‏ترین آنها عبارتند از:

الف: استقلال انسان و آزادى رفتارى او

کسى که دیگرى را در کارى به جانشینى نصب مى‏کند، ناچار باید مساحتى از استقلال و آزادى عمل را براى او فراهم کند. زیرا جانشین (خلیفه) با صرف‏نظر از این که موضوع استخلاف چه چیزى باشد، نمى‏تواند نقش خود را ادا کند، مگر این که از حدى از استقلال اندیشه و عمل برخوردار باشد. امام صدر معتقد است که فرشتگان این معنا را از واژه خلیفه درک کرده بودند که به خون‏ریزى و تباه‏کارى انسان بر روى زمین اشاره کردند. از این رو قریب به این مضمون را بیان مى‏کند که خون‏ریزى و تباه‏کارى در روى زمین، دلیل استقلال عمل انسان است... زیرا اگر انسان از جنس فرشتگان بود، استقلال عمل نداشت و عصیان پروردگارش را نمى‏کرد. امام صدر مى‏گوید: من معتقدم، درک فرشتگان و آگاهى آنان از این انسان، استقلال عمل بر روى زمین دارد، سبب شد تا از خون‏ریزى و تباه‏کارى انسان سخن به میان آورند و با این حال مى‏بینیم که این خطر از مقام و کرامت انسان، هیچ نمى‏کاهد و بلکه آن را به مثابه شرط اساسى استقلال و آزادى عمل انسان نشان مى‏دهد.

ب: محاسبه: ثواب و عقاب

((خلیفه)) یا جانشین در عمل خود مستقل است ولى مالک حقیقى موضوع جانشینى خود نیست. از این رو او در مقابل کسى که او را به جانشینى برگزیده است، مسئول است.
اساساً واژه خلیفه دلالت بر عمل نیابتى از مالک حقیقى و کار کردن به حساب او یا نفع او مى‏کند و این به معناى آن است که خلیفه در برابر هر کار بزرگ و کوچکى که انجام مى‏دهد مسئولیت دارد. بنابراین انسان در برابر همه شئون خلافت خود بر روى زمین مسئول است و باید در برابر هر کارى که در این چارچوب انجام مى‏دهد پاسخگو باشد.
این جاست که خلافت معنایى مترادف امانت مى‏یابد که انسان بار آن را بر دوش کشید و در قرآن از آن سخن رفته است: ان عرضنا الامانة على السموات و الارض و الجبال فأبین ان یحملنها و اشفقن منها و حملها الانسان انه کان ظلوماً جهولاً؛ ما امانت را به آسمان‏ها و زمین و کوه‏ها عرضه کردیم، پس از این که آن را بردارند، ابا کردند و انسان آن را برداشت. به راستى که او ستمگر نادان است. (احزاب / 72)

ج: مسئولیت، افتخار انسان است

خداى سبحان آن گاه که مسئولیت زمین را به انسان سپرد، اراده کرد تا او را گرامى داشته و بر دیگر مخلوقات برترى دهد.
امام موسى صدر با نمادهایى که در سجده فرشتگان به آدم و مسخر شدن هر آنچه در زمین است براى انسان، استدلال مى‏کند و هم چنین به همه مقاماتى که به عنصر بشرى اختصاص داده شده است؛ مانند مقام نبوت، رسالت، خلیل خدا بودن و کلیم خدا بودن و برگزیده خدا بودن و محبت و مقام کلمه خدا بودن. این مقامات به تعبیر امام موسى صدر، شریف‏ترین مقامى است که مخلوق مى‏تواند بدان دست یابد.

د: ماهیت و جایگاه و کارکرد خلافت

چنان که دیدیم ماهیت انسانى و جایگاه جهانى انسان را »خلافت« تشکیل مى‏دهد. اما کار به این جا متوقف نمى‏شود، بلکه امام صدر معتقد است که خلافت، همچنین کارکرد وجودى و عمل انسان نیز هست. بنابراین وظیفه و کارکرد انسان این است که خلیفه خدا بر روى زمین باشد؛ در برابر کسى که او را به خلافت برگزیده است، مسئول باشد؛ کارها و رفتارهاى او در کتابى تدوین مى‏شود و او در برابر کارهاى نیکش ثواب و در برابر کارهاى بدش عقاب مى‏بیند. پرسش این است که این وظیفه کى آغاز مى‏شود و کى پایان مى‏یابد؟ چنان که دیدیم این مسئولیت با لحظه آفرینش آغاز مى‏شود و زمانى که نامه اعمال توزیع مى‏شود و بهشتیان وارد بهشت مى‏شود و دیگران به جاهایى دیگر... پایان مى‏یابد.

ه: مسئولیت دینى، اساس همه مسئولیت‏ها

امام صدر، از آن رو که مسئولیت‏هاى انسان را لازمه خلافت او مى‏بیند، مسئولیت دینى انسان را تعیین کننده همه مسئولیت‏هاى اخلاقى، اجتماعى، انسانى و این جهانى او مى‏بیند. به سخن دیگر پاى بندى انسان به آنچه که دین از او مى‏خواهد، در همان حال مبتنى بر همه پاى‏بندى‏هاى اخلاقى، اجتماعى و انسانى اوست.
از دیدگاه امام صدر، دین در این جا عالم معقول و عالم طبیعت را مصادره نمى‏کند، بلکه با آن دو تطابق دارد. زیرا عقل هم با دین تطابق دارد و آنچه را که دین تشریع کرده است، عقل نیز تشریع مى‏کند و آنچه را که دین قبیح مى‏داند، عقل نیز قبیح مى‏شمرد. چنان که طبیعت انسانى و طبیعى نیز با دین تطابق دارد. زیرا حلال و حرام براى در تنگنا گذاشتن انسان نیست، بلکه براى حفاظت و مصون نگه داشتن انسان و سلامت بدن و عقل و نفس اوست.

2. حوزه‏هاى مسئولیت

بسیار شگفت است که امام موسى صدر با توسعه دایره مسئولیت‏هاى انسان، آنچه را که غالب مردم، واجب کفایى مى‏دانند، واجب عینى مى‏شمرد. براى مثال برخى از مردم گمان مى‏برند که انسان تنها مسئول کارهاى خودش است و در برابر کارهاى دیگران مسئولیتى ندارد... وى این امر را مخالف با ماهیت و جایگاه و وظیفه خلافت مى‏داند. من در چهار پرده حوزه‏هاى مسئولیت انسان را آن گونه که آثار امام صدر بر مى‏آید، بازگو مى‏کنم.

پرده اول: مسئولیت آنان در برابر خویش؛

امام صدر اشاره لطیفى از کلمه مسئولیت برداشت کرده است. به بیان وى، انسان وقتى که محاسبه مى‏شود و از هر کار کوچک و بزرگى که انجام داده بازخواست مى‏شود، به معناى آن است که کارهاى او حتى اگر کوچک باشد، بى ارزش نیست و در هستى تأثیرى دارد. امام صدر مى‏گوید: زیرا مسئولیت در برابر هر کار کوچک و بزرگ، تأکیدى بر مقام بزرگ انسان در کارش است و تأثیر کارهایش را - هرچند کوچک باشد - بر جهان ثابت مى‏کند و فرقى نمى‏کند که خود او این تأثیرات را درک و احساس کند یا خیر. اینها تعابیرى است که معناى جدیدى به حساب و محاسبه مى‏دهد و موجب مى‏شود انسان به محاسبه برکارهایش ببالد. چرا که محاسبه تنها زمانى ساقط مى‏شود که عمل ناچیز باشد. در حالى که هیچ یک از کارهاى انسان ناچیز نیست و همه کارها چه کوچک و چه بزرگ، تأثیرگذار و با اهمیت است و مورد محاسبه قرار مى‏گیرد.
مسئولیت انسان در برابر خویش در دو امر خلاصه مى‏شود: نخست، حفظ نفس با پاى‏بندى به احکام اسلام و تحریم خودکشى و دوم: با تلاش براى تحقق کمال‏یابى فردى از راه شناسایى متقابل انسان.
امام صدر مى‏گوید: قرآن کریم ما را چنین دعوت مى‏کند: یا ایهاالناس انا خلقناکم من ذکر و انثى و جعلناکم شعوباً و قائل لتعارفوا اِنّ اکرمکم عندالله اتقیکم؛ اى مردم، ما شما را از مرد و زن آفریدیم و شما را ملت‏ها و قبیله‏ها قراردادیم تا شناسایى متقابل حاصل کنید [و بدانید] که گرامى‏ترین شما نزد خدا پرهیزگارترین شماست (حجرات / 13). برآیند این سخن، عدم وجود اختلاف میان ملت‏هاى مختلف است... تا این که یکدیگر را بشناسند و با هم تلاقى حاصل کنند. یعنى هر قبیله، قبیله دیگر را بشناسد، هرکدام دیگرى را بشناسد. نتیجه این شناسایى متقابل کمال است. زیرا زمانى که من شما را شناختم و برجستگى و ویژگى شما را دریافتم، از آن الگو مى‏گیرم و به عکس. بنابراین شناسایى متقابل، ابزار همکارى است؛ راه یارى رساندن و توانایى بخشیدن است. این داد و ستد و همکارى، ابزار به کمال رسیدن است .

پرده دوم: مسئولیت انسان در برابر دیگران

مسئولیت انسان در حد و مرز شخص او متوقف نمى‏شود، بلکه به دیگران هم امتداد مى‏یابد؛ به همسر و فرزند و پدر و مادر و اهل منطقه. این مسئولیت به شکل مستقیم و غیرمستقیم است. مسئولیت مستقیم، مقتضى اداى حقوق تمام کسانى است که اسلام، ما را به رعایت حقشان ملزم و به خوش‏رفتارى با آنان ترغیب کرده است؛ مانند پدر، مادر، همسر، فرزند، خویشان و همسایگان. اما مسئولیت غیرمستقیم مقتضى آگاهى بخشیدن و ارشاد و به عبارت دیگر زینت بخشیدن به کار نیک در عقل و اندیشه دیگران است، تا آنها به ضرورت انجام آن قانع شوند و در همان حال اراده‏اشان را به پاى‏بندى بر آن کار تشویق کند.
در پاسخ به این پرسش که آیا خداوند ما را به سبب اقدام نکردن به آگاهى بخشى و ارشاد دیگران محاسبه مى‏کند یا خیر؟ پاسخى که از آثار امام صدر استنباط مى‏کنیم این است که بله؛ زیرا عالم در برابر علمى که دارد مسئول است و غیرعالم هم به سبب جست‏وجو نکردن علم مسئولیت دارد.
شاید تأکید شدید امام صدر بر مسئولیت در برابر دیگران، باورى به وحدت جنس بشر است و این که فرد انسان در جامعه فاسد، نمى‏تواند صالح بماند.

پرده سوم: مسئولیت انسان در برابر زمین و طبیعت

امام صدر معتقد است، این مسئولیت هم از نص قرآن بر مى‏آید و نتیجه مى‏گیرد که انسان در برابر همه موجودات طبیعت مسئول است؛ درباره حیوانات و انقراض آنها، درباره آب و میانه‏روى در مصرف آن و درباره تنوع نباتى و حیوانى و محیطزیستى مسئولیت دارد.
خلاصه سخن این که اگر با منطق امام صدر تا نهایت آن همراه شویم باید بگوییم که بیمارى‏هاى مسرى و کشنده‏اى که امروزه بشر با آن دست به گریبان است، برساخته خود انسان است. و از این بیشتر، هر انسانى به اندازه سهمى که در ویرانى طبیعت و جهان داشته است مسئول و پاسخگو خواهد بود و در صورت اقدام نکردن به ارشاد و آگاهى‏بخشى به دیگران و منعشان در صورت امکان، مسئولیت دارد.

پرده چهارم: مسئولیت انسان از حرکت تاریخ

امام صدر، مسئولیت حرکت تاریخ را متوجه انسان مى‏داند. مى‏توان تصور کرد که هر مسلمانى مسئول عقب‏ماندگى مسلمانان از کاروان پیشرفت علمى و مادى است.
امام صدر در مقاله‏اى در باب علل عقب‏ماندگى مسلمانان، تک تک مسلمانان را مسئول این وضع مى‏داند و مسئولیت هر فرد را در برابر سه امر معین کرده است که عبارتند از تنبلىّ دروغ و تلاش نکردن براى تشکیل جامعه‏اى صالح .زیرا هر بار که مسلمانى در انجام کارش تنبلى مى‏کند و هر بار که مسلمانى - چه در سخن و چه در وعده و عهد و کارش با انجام سطحى آن، دروغ مى‏گوید و هرگاه که مسلمانى در برابر شکل‏دهى به جامعه‏اى صالح بى‏تفاوت است، در بخشى از عقب ماندگى مسلمانان سهیم شده است.

3. تصویرهایى از مسئولیت‏شناسى امام صدر

موفقیت امام صدر در مسئولیت‏شناسى‏اش در حوزه‏هاى چهارگانه یاد شده، نیازى به گواهى ندارد. کافى است به برخى عناوین اشاره کنیم:
امام صدر به آنچه مى‏دانست و مى‏آموخت عمل مى‏کرد و این به معناى انجام مسئولیت اخلاقى در برابر وجدان، بدون دوگانگى [سخن و رفتار] و اداى مسئولیت در برابر دیگران با ارائه تصویرى از الگو و اسوه نیک و تطابق گفتار و کردار است.
امام صدر مسئولیت تولید معرفت براى اصلاح را به لحاظ نظرى و عملى بر دوش کشید؛ مسئولیت اندیشه در اوضاع مسلمانان را شناخت و در تولید معرفت از باب احساس مسئولیت سهیم شد.
وى در کتابت، هم‏نشینى با مردم و سخنرانى و سخن و راهنمایى‏اشان به وظیفه آگاهى‏بخشى عمل کرد. دلش براى تمام نیازمندانى که کوبه‏اش را به صدا در مى‏آوردند، باز بود.
او به اندیشه و تفکر و ارشاد زبانى اکتفا نکرد و براى خیزش دست به کار شد و تجمع و سازمانى را تأسیس کرد تا اندیشه‏اش را در گستره‏اى اجتماعى تحقق بخشد. پذیرش مردم هم معیار واقع‏گرایى اندیشه و قابلیت اندیشه او براى دوام و استمرار است.

4. تأثیر مسئولیت‏شناسى امام صدر بر انسان‏شناسى او

نوع نگاهى که امام صدر به مسئولیت انسان در دایره خلافت بر روى زمین داشت، برنگره مثبت او از انسان تأثیر نهاد که به سه مورد از آن‏ها اشاره مى‏کنم:

الف: احترام به انسان و ایمان به امکانات شگرف او

از مسأله خلافت انسان و سجده فرشتگان به او و تسخیر کائنات براى انسان نتیجه مى‏گیریم که انسان موجودى است که در هر صورتى که تجلى کند، احترامش واجب است.
چنان که تعلیم اسماء به آدم، دلالت بر امکانات شگرف انسان و توانایى او به معرفت همه موجودات و نیروهاى کنش‏گر در دایره خلافتش که تحت تصرف او قرار داده شده است، مى‏کند.

ب: ایمان به توده‏ها و نقش آنان به جاى تمرکز صرف بر نخبگان

هر انسانى در حدود دایره مسئولیتش خلیفه خداست. »کلکم راع و کلکم مسئول عن رعیته«. از این رو آگاهى دادن به عموم مردم براى بر دوش کشیدن رضایت‏مندانه و مختارانه و نه قهرى مسئولیت‏هایشان جهت مشارکت در ترقى و اصلاح ضرورى است.
امام صدر معتقد بود که عامه مردم مى‏توانند بارشان را بر دوش بکشند. وى بر آن بود که مى‏توان سطح حیات انسانى را با فشار و تحمیل ارتقا داد و تلاش و کار را بر مردم تحمیل کرد، اما این راه را براى تکامل انسان راه درستى نمى‏شمرد و نتایج منفى و عقده‏هاى روانى و نقصان در نتایج را بر آن مترتب مى‏دید.

ج: خوش بینى به پیروزى خیر

فضاى خوش‏بینى بر آثار امام صدر درباره انسان حاکم است. او بقاء را از آن خیر مى‏داند و شرّ را فانى مى‏بیند. زیرا خیر، هماهنگى با حرکت هستى و امواج وجود است و شرّ، ضد جریان هستى است و در نگره‏اش ظلم ناپایدار است و همه مؤمنان با هر دینى باید به کمک هم بشتابند، زیرا حق یکى است. دارویى که براى صالحان و مصلحان تجویز مى‏کند، امید است. او مى‏گوید: غمگین نشوید اگر تلاش شما با دیگران نتیجه نداد. زیرا تلاشى که از نگاه انسان ضایع شده است، نزد خدا ضایع نیست.
منبع ماهنامه پگاه حوزه شماره 286

 

 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط