خضر (ع) در باورهای ساکنان منطقه خلیج فارس (1)

خضر یکی از برجسته ترین قهرمانان فرهنگی - دینی در داستان های شفاهی مردم ایران است. این شخصیت نامی را با عنصر مقدس آب - که نماد حیات بخشی است - ارتباطی نزدیک دارد و نام او در نقاط مختلف ایران با آب و آیین های
سه‌شنبه، 26 دی 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
خضر (ع) در باورهای ساکنان منطقه خلیج فارس (1)
خضر (ع) در باورهای ساکنان منطقه خلیج فارس (1)

نویسنده: گلفام شریفی *



 

اشاره

خضر یکی از برجسته ترین قهرمانان فرهنگی - دینی در داستان های شفاهی مردم ایران است. این شخصیت نامی را با عنصر مقدس آب - که نماد حیات بخشی است - ارتباطی نزدیک دارد و نام او در نقاط مختلف ایران با آب و آیین های مربوط به آن پیوند دارد، از این رو بر بسیاری از چشمه ها نام خضر نهاده شده است. بسیاری از مردمان ایران معتقدند خضر بر روی دریاها سفر می کند و راهنمای دریانوردان، صیادان و مغروقان است؛ به همین دلیل در کناره های دریا، زیارتگاه ها و بناهای یادبودی از او ساخته اند، و ملوانان هنگامی که گرفتار طوفان می شوند به خضر پناه می برند. همچنین معتقدند که او گاه بر پوستینی سپید می نشیند، چون بر می خیزد سبزه در آنجا رسته است. از این رو، خضر دو نماد برجسته دارد: ماهی و سبزه، خضر و الیاس در داستان ها غالباً در کنار یکدیگر قرار می گیرند و کارکرد آیینی مشابهی دارند؛ از این رو، در بیشتر نقاط ایران، در کنار زیارتگاه های خضر، زیارتگاه الیاس نیز بنا شده است. در این پژوهش سعی شده است تا جایگاه خضر در میان باورهای ایرانیان ساکن منطقه خلیج فارس مورد بررسی قرار گیرد و به چند زیارتگاه که در این نواحی برای خضر و الیاس نبی ساخته شده اشاره شود.
کلید واژه ها: خضر، آب، الیاس، دریا، زیارتگاه، آب حیات

مقدمه

میل به جاودانه ماندن و هراس از نیستی، همواره آدمی را بر آن داشته است که در داستان ها راهی به سوی نامیرایی بگشاید. این اندیشه از دیرباز در ایران نیز وجود داشته است. پهلوانانی چون توس و فریبرز و گیو، و پادشاهی چون کیخسرو در اساطیر ایران نمی میرند و تنها از نظرها ناپدید می شوند (آموزگار، 1374: 65-67).
پیوند آب و حیات و بی مرگی از جمله مهم ترین باورهای مردم در حوزه فرهنگی ایران است و شاید بتوان این باور را در شمار فرهنگ جهانی انسان دانست (میرشکرایی، 1371: 223). در داستان بابلی گیلگمش گفت و گو از گیاهی است که با خوردن آن می توان به بی مرگی دست یافت. قضیه آب حیات نیز نخستین بار در قصه «اسکندر» آمده است که فنیقیان بدان پرداخته اند. به نظر می رسد اندیشه رویین تن شدن اسفندیار با آب نیز، در ارتباط با مسئله آب حیات و جاودانگی باشد (یاحقی، 1375: 30). زردشتیان بر این باورند که نطفه موعودهای زردشت در آب دریاچه کیانسه (هامون) نگهداری می شود و به ایزد اردویسور اناهیتا سپرده شده است (آموزگار، 1374: 76-81).
بدین ترتیب باور به نوشیدن آب حیات - که الگوی اصلی همه آب ها است - و جاودانه زیستن در فرهنگ ایرانی شکل گرفت و از شخصیت هایی سخن به میان آمد که از این آب نوشیدند و به بی مرگی دست یافتند. ایرانیان مسلمان بر این باورند که خضر نبی (ع) از آب حیات نوشیده و همیشه زنده است (یاحقی، 1375: 29 و نیز میرشکرایی، 1371: 223).
طبری روایت میکند که خضر در دوران فریدون شاه می زیست و به قولی جزو همراهان ذوالقرنین بزرگ بود که در ایام ابراهیم خلیل الله (ع) می زیست (طبری 1352: 256). ابن اثیر نیز همین قول را در کتاب الکامل فی التاریخ آورده است (ابن اثیر، 1385: 160-163). برخی گفته اند که خضر ایرانی است و پیر دریانوردان؛ او در هنگام طوفان بر دریا ظاهر می شود. گاه بر پوستینی سپید می نشیند، چون بر می خیزد سبزه در آنجا رسته است. وی پیری عارف است که بر باطن امور آگاه است و دو نماد برجسته دارد: ماهی و سبزه (کیا، 1375: 111).
در ابتدای این پژوهش به جایگاه خضر در روایات اسلامی و برخی حوزه های فرهنگی ایران اشاره می شود، اما در بخش اصلی، باورهای مردم منطقه خلیج فارس مورد بررسی قرار می گیرد.
خضر (ع) در باورهای ساکنان منطقه خلیج فارس (1)

خضر نبی در روایات اسلامی

خضر بر افراد خاصی ظاهر می شود. درباره ملاقات او با انبیا و اولیا روایاتی نقل شده است. هر چند نام خضر در قرآن مجید نیامده است اما بسیاری از مفسران آیات 65-82 سوره کهف را مربوط به او دانسته اند (سورآبادی، 1347: 211 و 220).
موسی (ع) از خداوند پرسید از وی عالم تر کیست؟ و خداوند پاسخ داد خضر از تو عالم تر است و در ساحل دریا به سر می برد و علامت او ماهی است. پس از آن، موسی (ع) و یوشع (ع) در جست و جوی خضر به مجمع البحرین رسیدند، قطره ای آب حیات بر لب ماهی بریان یوشع چکید و به فرمان خداوند زنده شد. موسی (ع) و یوشع (ع) به دنبال ماهی به دریا فرو رفتند و خضر را یافتند. هنگامی که موسی (ع) از مجمع البحرین بازگشت، خضر نبی را در حال نماز یافت و با وی هم سفر شد. خضر در این سفر با سوراخ کردن کشتی و کشتن یک کودک و تعمیر دیواری ویران، اعتراض موسی (ع) را برانگیخت و پس از آنکه علت کارهای خویش را برشمرد، از برابر دیدگان او پنهان گشت (ابوالفتوح رازی، 1313: 433-443).
حاج شیخ عباس قمی به نقل از شیخ بهایی روایت می کند روزی حارث بن عبدالله الاعور الهمدانی، حضرت علی (ع) را با خضر (ع) در نخلستانی مشاهده نمود که از آسمان طبق رطبی بر ایشان نازل شد و هر دو نفر از آن رطب خوردند (دانشور، 1375: 35-36).
شیخ حسن بن مثله جمکرانی در رمضان 393 ق در مکانی که اکنون مسجد جمکران است، حضرت مهدی صاحب الزمان (عج) را به شکل جوانی سی ساله بر روی تخت در کنار پیرمردی دیده است. آن پیرمرد که خضر نبی بوده شیخ را امر به نشستن کرده است (واحد تحقیقات مسجد مقدس جمکران، 1388).
بر اساس اعتقادات رایج میان مسلمانان، هر که از چشمه «آب حیات» بنوشد یا تن خود را در آن بشوید جاودانه خواهد گشت . اسکندر در پی این آب ناکام ماند، اما خضر نبی از آن نوشید و نامیرا گشت.
در عرفان اسلامی «آب حیات» نزد سالکان به چشمه عشق و محبت الاهی تعبیر شده که هر کس از آن بچشد فانی نخواهد شد. شاید به همین دلیل خضر نزد عارفان مرد کامل و ولی الله است و سخنان او به منزله «آب حیات» به شمار می آید (یاحقی، 29-30).
خضر (ع) در باورهای ساکنان منطقه خلیج فارس (1)

همراهی خضر و الیاس

در ادبیات و تاریخ نام های خضر و الیاس در کنار یکدیگر آمده اند. عرفا خضر و الیاس را از اولیا دانسته اند و بر این باورند که هر دو زنده اند. خضر راهبر مردمان در دریاها و الیاس رهبر ایشان در بیابان ها باشد. این دو، سالی یک بار در عرفات به هنگام حج یکدیگر را دیدار کنند (سورآبادی، 1347: 359-360). برخی الیاس را برادر خضر شمرده اند که همراه او موفق به نوشیدن آب حیات گشت (یاحقی، 1375: 102).
بارزترین وجه تشابه خضر و الیاس در ناپدید شدن و دستیابی به جاودانگی است. هر دو در فضا به پرواز در می آیند و دور کننده نیروهای شیطانی اند و به همه زبان های عالم تکلم می کنند و غذای آنان کرفس و دنبلان زمینی است.
گرچه الیاس همزاد خضر نیست اما در عمل زوج اوست. نام الیاس به «ال آس» تعبیر گشته یعنی گیاه مورد که نماد جاودانگی است. خضر در برخی نوشته ها به صورت «ایلیا»« ثبت شده است. شاید شباهت نام «ایلیا» با «الیا» و «الیاس» سبب شده است که شخصیت خضر و الیاس تداخل یابند.
نام این دو در قصه های عیاری غالباً کنار یکدیگرند. در اسکندرنامه ها، این دو پیر روشن بین با هم یا جداگانه در چند صحنه پیدا می شوند و اسکندر را در گم گشتگی راهبرند. خضر و الیاس در قصه های عیاری به نام دین حضور دارند که امری منطقی به نظر می آید. اما این پیران در داستانی غیر دینی مانند سمک عیار فرستادگان یزدان اند و چند بار سمک را از بند دشمن می رهانند (کیا، 1375: 111-113).
نگارنده خود مشاهده کرده در بیشتر نقاط ایران در کنار زیارتگاه های خضر، زیارتگاه الیاس بنا نهاده شده است. به احتمال زیاد دلیل این امر این است که هر دو کارکرد آیینی مشابهی دارند.
خضر (ع) در باورهای ساکنان منطقه خلیج فارس (1)

جایگاه خضر در ادبیات شفاهی مردم ایران

مهم ترین ویژگی خضر در تمام حوزه های فرهنگی ایران این است که نام او با آب و آیین های گوناگون مربوط به آن پیوند می یابد، به همین سبب بر بسیاری از چشمه ها نام خضر نهاده شده و بر سر در برخی آب انبارها نام خضر نقش بسته است (دانشور، 1375: 49). در برخی مناطق نیز باورهای خاصی درباره خضر نبی وجود دارد که در اینجا به برخی از این اعتقادات اشاره می کنیم:
تهران: بر ای احضار خواجه خضر، زن یائسه ای باید مدت چهل روز صبح زود دم کوچه را آب و جارو کند و تا بیست روز روزی دو رکعت نماز حاجت دم در بخواند، روز چهلم هنگام طلوع آفتاب که بیرون می رود ناگهان خضر را به شکل چوپان یا خرده فروش یا مرد سید یا پیرمرد ریش سفید خواهد دید و حاجتش برآورده خواهد شد (هدایت، 1356: 39).
کرمانشاه: در حوالی کرمانشاه در پارو (Parow) چشمه ای است که می گویند یک سوی آن سرد و سوی دیگرش گرم است. این چشمه در یک کوه قرار دارد و مردم بر این باورند که خضر نبی در این کوه پنهان شده است و تا روز قیامت در آنجا خواهد ماند (ماسه، 1357: 409).
گیلان: در حوزه سپید رود، گیاهانِ همیشه سبز و موجوداتی چون کلاغ که عمر زیادی دارند با خصوصیت بی مرگی نهفته در آب مربوط می شوند. مردم گیلان داستانی درباره کلاغ دارند که مضمون آن چنین است: خضر نبی آب حیات را به کلاغ می دهد تا برای امتش ببرد، او در راه روی یک درخت کیش (شمشاد اناری) می نشیند و آب را روی سرش می ریزد، به همین خاطر کلاغ عمر طولانی دارد و درخت کیش همیشه سرسبز است (میرشکرایی، 1373: 223).
خوزستان: قدمگاهی در روستای «طره خضر» بین راه آبادان - چوئبده واقع شده است که از مراکز مهم زیارتی منطقه به شمار می آید. خادمان زیارتگاه از روستای طره خضرند که به نوبت هر هفته در این محل خدمتگزاری می کنند (تصویر زیر).
حکایت این قدمگاه چنین است: پایینِ محل قدمگاه دریا بوده و بالای آن شهر بزرگی - شاید آبادان قدیم - قرار داشته است. خضر نبی، یک کشتی در حال غرق شدن را در نزدیکی این محل نجات می دهد. صاحب کشتی در این محل می خوابد. خضر به خوابش می آید. صاحب کشتی از او می پرسد که آیا او همان شخصی است که کشتی اش را نجات داد. خضر پاسخ مثبت می دهد و می گوید: من نگهدارنده و پاسبان دریاها هستم. هنگامی که صاحب کشتی از خواب بیدار می شود، کسی را در آن اطراف نمی بیند. او نذر می کند که در همان محلی که کشتی اش نجات یافته زیارتگاه بسازد؛ بنابراین کشتی اش را به آب می اندازد و به سوی عراق روانه می شود. تمام مصالح لازم را بار کشتی می کند و از چوب کشتی و مصالح دیگر قدمگاه فعلی را می سازد. خادمان می گویند در گذشته بر بالای قدمگاه، لنگری بود بدون آنکه به جایی آویزان باشد.
خضر نبی در باورهای مردم آبادان همیشه زنده است و در دریاها به سر می برد و ناجی غرق شوندگان است (فلسفی میاب با همکاری رضایی و رشنوادی، 1380: 31-32).
از دیگر اماکن متبرکه مربوط به خضر نبی در استان خوزستان می توان به بقعه خواجه خضر در رامهرمز (اتابکی، 1381: 36) و نیز قدمگاه خضر نبی در هویزه از شهرهای مهم دشت آزادگان اشاره کرد. مردم هویزه نیز خضر نبی را زنده و جاوید می پندارند و قدمگاهش را صاحب کرامات می دانند (طلائیان، 1379: 14).
چاه بهار: خواجه خضر نام قدمگاهی در جنوب غربی چاه بهار واقع در ساحل دریای عمان (1) است. مردم منطقه بر این باورند که «خواجه خضر» در سواحل و دریاها زندگی می کند و پاسدار دریاها و حامی لنج ها و کشتی هاست. مردم و به ویژه زنان حاجتمند جمعه هر هفته، پای پیاده با سبدی از خرما به زیارتش می شتابند و خیرات می دهند. ملاحان که از کشتی پیاده می شوند در آنجا شمع روشن می کنند و برای طلب رزق بیشتر در این محل دعا می کنند (گلدی ضمیر، 52-53).
کرمان: عشایر و مردم روستاهای کرمان معتقدند نظر خضر نبی موجب فراوانی گندم و برکت محصول می گردد. به جهت رعایت اختصار از ذکر تفصیلی این موارد می گذریم (برای اطلاع بیشتر نک به: دانشور، 1375: 48-49).

پی نوشت ها :

* عضو هیئت علمی پژوهشکده مردم شناسی سازمان میراث فرهنگی وگردشگری تهران.
1. ابوریحان در کتاب التفهیم دریای فارس را شامل دریای عمان و خلیج فارس می داند (دوازده امامی، 1387: 77).

منبع: نشریه هفت آسمان، شماره 46.

 

 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط