هراس و ترس در کودکان

هراس بسیار شدیدتر از ترس است، دوام دارد و سازش پذیر نیست. کودکانی که اختلال هراس دارند، کوشش دارند که از موقعیت یا چیزی که از آن می ترسند دوری جویند. هنگامی که با محرکی ترسناک برخورد می کنند، در جای خود
يکشنبه، 6 اسفند 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
هراس و ترس در کودکان
هراس و ترس در کودکان

 

نویسنده: حسین نجاتی




 

هراس (1)

هراس بسیار شدیدتر از ترس است، دوام دارد و سازش پذیر نیست. کودکانی که اختلال هراس دارند، کوشش دارند که از موقعیت یا چیزی که از آن می ترسند دوری جویند. هنگامی که با محرکی ترسناک برخورد می کنند، در جای خود میخکوب شده از حرکت باز می ایستند. کودک امکان دارد برای کمک خواستن از خود احساس های هیجانی شدید و یا حتی ترس از مرگ را نشان دهد و به تهوع، تپش شدید قلب، دل آشوب و نفس تنگی دچار شود. واکنش در برابر یک محرک تهدید کننده ی بی خطر نیز احتمال دارد هراس نامیده شود، که در این گونه موارد جایی برای ترس وجود نخواهد داشت.
در کودکان بیماری وسواس -اجبار و هراس از یکدیگر جدا نبوده و تا حدود شش سالگی بسیاری از حالات وسواس یا ترس های گوناگون در کودکان مشاهده می شود. به علت شیوع زیاد این گونه حالات در این سن، نبایستی آن را مرضی به حساب آورد. اگر چه افزایش زیاد از حد افکار وسواسی یا اعمال اجباری و ترس ها در کودکان زمینه ناراحتی های مهمتر و بزرگتری را فراهم می کند و باید به آن توجه کرد. مهمترین انواع هراس در کودکان را می توان بدین شرح نام برد.
1-هراس از اشیاء تیز و برنده
2-هراس از آلوده شدن به کثافت
3-هراس از کثیف کردن اشیاء مختلف
4-هراس از مردن
5-هراس از ترسیدن
6-هراس از زنده مدفون شدن
7-هراس از انتقاد
8-هراس از خیط شدن
9-هراس از مدرسه
«هراس از مدرسه» شایع و رایج ترین تس مرضی در کودکان است. برخی از محققین آن را ترس شدید، «جدایی » نام نهاده و برخی دیگر آن را جزء«فوبی ها» ذکر کرده اند. اضطراب شدید و سرگیجه، درد معده و تهوع، باعث می شود که کودک در منزل بماند. والدین که نگران سلامتی کودک خود هستند، غالباً تمایل ندارند که به زور متوسل شوند و کودک را وادار کنند که به مدرسه برود. به عقیده برخی از پژوهشگران، استفاده از واژه «هراس از مدرسه» برای شناساندن این اختلال رسا و جالب نیست. زیرا در واقع در همه موارد ترس کودک از مدرسه نیست. بلکه در بعضی مواقع یا بهتر بگوئیم در بیشتر موارد، این اختلال از بی میلی کودک به جدا شدن از مادر و خانه نشأت می گیرد. در این صورت، گریز از مدرسه تنها می تواند جلوه ای از ترس جدایی باشد به همین دلیل برخی از پژوهشگران واژه امتناع از مدرسه را بهتر و رساتر می دانند.
هراس از مدرسه در تمام سنین کودکی و در تمام سطوح هوشی وجود دارد و پیش بینی این اختلال در کودکان کمتر از 10 سال به واقعیت نزدیکتر است. مبتلایان به هراس از مدرسه همانند نیستند. هراس از مدرسه به دو نوع شناسایی شده است که عبارتند از:
1-اختلال حاد یا عصبی
2-اختلال مزمن یا ناشی از منش کودک
شواهد گوناگون نشان دهنده آن است که تفاوت انواع کودکانی که از مدرسه هراس دارند، از زمینه قبلی خانوادگی مایه می گیرند. هراس از مدرسه کودک با اختلال در عملکرد تحصیلی یا برخی از مشکلات کودک با محیط مدرسه ارتباط داشته و در موارد دیگر بیشتر ناشی از بی میلی کودک نسبت به جدایی از مادر و خانه می باشد.
هراس از مدرسه با فرار از مدرسه تفاوت دارد. کودکانی که از مدرسه رفتن هراس دارند، احتمال دارد که در دوره های متناوب و طولانی به مدرسه نروند، ولی والدین و خانواده در جریان نرفتن به مدرسه هستند، اما کودکانی که از مدرسه فرار می کنند و به تناوب از مدرسه غیبت دارند معمولاً دانش آموزانی درس نخوان، دروغگو، دزد و مبتلا به سایر اختلال های رفتاری هستند و خانواده از گریز آنها از مدرسه اطلاعی ندارد.
«میلر» و همکارانش (1974)، هراس های کودکان را به این شرح گروه بندی کرده اند:
الف)ترس از رویدادهای طبیعی، مانند ترس از زلزله، سیل، رعد و برق، طوفان و...
ب)-ترس از آسیب های جسمی، مانند ترس از مرگ، میکرب، غذای آلوده و...
ج)ترس از اجتماع، مانند ترس از شرکت در رویدادهای اجتماعی، ترس از مدرسه، ترس از انتقاد دیگران
د)ترس های متفرقه، مانند ترس از بلندی، صداهای شدید، اسباب بازی های ناآشنا و... .
هراس هایی که از نوع اول(حاد یا عصبی) هستند، معمولاً نسبت به درمان پاسخ مثبت تری می دهند و اختلال نوع دوم(اختلال مزمن یا ناشی از منش کودک) نسبت به درمان، واکنش خوبی نشان نمی دهد.
انواع هراس های بزرگسالان، مانند ترس از تاریکی، بلندی، مکانهای باز، زلزله و... در کودکان نیز مشاهده می شود.
برای درمان هراس از مدرسه، اکثریت درمانگران بر بازگشت سریع کودک به مدرسه اهمیت می دهند. در این راستا نگرش های تحلیل روانی بر تقویت «خود» کودک، بر بینش درمانی تاکید می کنند و همین طور بر ضرورت درمان مادر نیز تاکید می ورزند.
درمان هایی که از چشم انداز رفتاری مایه می گیرند، تاکیدشان بر کاهش اضطراب جدا شدن از مادر یا اضطراب محیط واقعی مدرسه و بر از بین رفتن وقوع رفتار روی گردانی تاکید می کنند. شیوه های حساسیت زدایی نظامدار نیز در درمان هراس از مدرسه بکار گرفته می شود.
همچنین علاوه بر بازی درمانی و روان درمانی مادر، روشهای شرطی سازی رفتار به کار برده می شود. به هر حال چون اکثر کودکان مبتلا به هراس متعلق به خانواده های وسواسی، عیب جو و کمال طلب هستند، لذا در جریان درمان ضروری است به شرایط و چگونگی زندگی خانوادگی این گونه کودکان رسیدگی و توجه کافی و لازم شود.

ترس(2)

ترس یکی از مسایل رایج میان کودکان است. بررسی های متعددی که صورت گرفته است نشان می دهد که کودکان بهنجار به نحو شگفت آوری دچار ترسهای مختلفی هستند. اگر چه در میان کودکان ترس، امری رایج است اما ترسهای شدید چندان متداول نیست.
به طوری که عده ای از روان شناسان اعتقاد دارند، ترس یک غریزه و میل باطنی است که بنا به حکم این غریزه، کودک دوست دارد که بترسد و از این ترس نوعی لذت می برد.
ترساندن کودک یک عامل مخرب است، لذا به جای اینکه برای جلوگیری از کار خلاف کودک از حربه ترساندن استفاده شود، بهتر است که از همان آغاز زندگی کودک یعنی از زمانی که کودک کم کم رشد می کند، به صورتی پرورش داده شود که بتواند با درک مفهوم خلاف از انجام دادن آن خودداری ورزد، نه اینکه از ترس تنبیه و دیگر عوامل ترس از آن دست بکشد. زیرا کودک زمانی که به زور ترس کاری را انجام دهد یا ندهد، همان کار خلاف خواسته ها و تمایلات والدین و بزرگترها را در خفا، چون زور و ترسی وجود ندارد با شدت وحدت بیشتری انجام می دهد و به انحرافات جنبی دیگر نیز کشیده می شود.
در کودکان، خردسال، گاهی به خاطر رفتارهای نادرست بزرگترها و والدین ترس چنان در کودک رخنه می کند که او از دیدن شکل های مشابه به عوامل ترس نیز شدیداً می ترسد.
در کودکان ترس هایی خاص ایجاد می شود که شاید علت آن، حافظه پویا و فرایندهای شناختی آنها باشد. عوامل نا آشنا ممکن است در شرایطی موجب شود که کودک از خود ترس بروز دهد(گریه کند). یکی از رایج ترین ترس ها در بین کودکان، غریبی کردن است. کودک وقتی با یک فرد غریبه روبرو می شود، بغض می کند، نگاهی به مادرش و نگاهی به غریبه می کند و ترس خود را با گریه بروز می دهد و زمان می خواهد تا غریبه بتواند با وی ارتباط عادی برقرار کند. یکی دیگر از ترس های دوران کودکی، ترس از جدایی می باشد. کودک اگر متوجه شود که مادرش می خواهد برود، بعد از چند لحظه گریه را سر می دهد و نسبت به رفتن مادر عکس العمل ترس آلود بروز می دهد. ترس از جدایی، معمولاً بین هفت تا دوازده ماهگی ظاهر می شود و اوج آن، در پانزده و هیجده ماهگی است. و به تدریج که سن کودک افزایش می یابد، این گونه ترس ها نیز کاهش پیدا می کند، زیرا کودک به مرور که بزرگ می شود، می تواند وقایع را درک کند و بازگشت مادرش را پیش بینی کند. تجارب کودک در سال دوم به وی کمک می کند تا بتواند مشکلات ترس زا را حل کند.
کودکان هر یک عکس العمل خاص خود را در مقابل موقعیت های ترسناک و ناراحت کننده بروز می دهند. ترس می تواند در شرایطی، از بسیاری حوادث نامطلوب جلوگیری کند و همین طور موجب تجربه ی مطبوع برای انسان شود. برای از بین بردن ترس در کودکان، بایستی سعی شود که محرک های ترس زا را از بین برد یا اینکه از محیط کودک دور کرد، زیرا کودک را به زور و اجبار نمی توان وادار کرد که در مقابل محرک های وحشت زا، از خود ترس بروز ندهد. زور و یا منطقه و استدلال نقش تعیین کننده ای در برطرف کردن ترس کودک ندارند، فقط پرورش برخی استعدادها و همین طور کارهای مثبت و آرامش اطرافیان می تواند در کاهش و عدم بروز ترس در کودک تأثیر مؤثری بگذارد.
به طور کلی دختران نسبت به پسران ترس بیشتری نشان می دهند. به نظر می رسد که با افزایش سن، ترسها کاهش پیدا می کند و باید انتظار داشت واکنشهای خفیف ترس و نیز آنهایی که به دوره ی بخصوصی از دوران رشد مربوط است به سرعت از میان بروند. اگر ترس- هرچند کوتاه مدت- در حد قابل ملاحظه آزار دهنده باشد، یا بر رفتار فرد تأثیر بگذارد و ضربه وارد کند، بایستی در پی چاره آن برآمد.
در تحلیل و ارزیابی ترسهای دوران کودکی، چشم انداز رشدی کاربرد بسیار دارد و هنگام قضاوتی درباره ی ترس کودکان دارای اهمیت فراوانی است. بسیاری از ترسها به سن خاصی مربوط می شوند و ناپایدار و موقتی هستند. اما با این وجود احتمال دارد ترسهای دوران کودکی پی آمدهای دراز مدتی داشته باشند. افرادی که در بزرگسالی دچار هراس نیستند به هراس دچار بوده اند.
«میلر»(3)و همکاران در تحقیقات خود ترس های متداول در سنین مختلف را به این شرح شناسایی کرده اند: به طور کلی می توان گفت که هر مرحله سنی ترس های خاص خود را دارد و فرار از محرک های ترس آور یک پاسخ طبیعی است. بهترین پاسخ به ترس های کودک این است که قبول کنیم که ترس های او در مجموع زیان آور نیست. ولی بایستی این نکته مهم را به خاطر سپرد ترس های کودکان معمولی اغلب کوتاه مدت است و پس از مدت کوتاهی برطرف می شود و کودک با عاملی که قبلاً باعث ترس وی شده بود رابطه ی نزدیکی برقرار می سازد. اغلب والدین و دست اندرکاران مسایل تربیتی با این سئوال مهم مواجه هستند که در مقابل ترس های کودک چه اعمالی را باید انجام داد و چه اعمالی را نباید انجام داد؟ به طور کلی می توان به این سئوال چنین پاسخ داد، اگر کودک می ترسد اعمال زیر را نباید انجام داد:

سن

ترس ها

6-0 ماهگی

صداهای شدید و بلند، عدم مراقبت

9-6ماهگی

غریبه ها

1سالگی

جدایی، آسیب دیدگی، توالت

2 سالگی

موجودات خیالی

3 سالگی

برخی از حیوانات مانند سگ و گربه، تنهایی تاریکی

4 سالگی

تاریکی

12-6 سالگی

آسیب بدنی، رویدادهای اجتماعی، مدرسه، رویدادهای طبیعی

18-13 سالگی

آسیب بدنی، آسیب اجتماعی

19 سالگی به بالا

آسیب بدنی، رویدادهای طبیعی و جنسی


1-به خاطر ترسیدن کودک او را در مقابل دیگران تحقیر و سرزنش نکنید و موجب خجالت او نشوید.
2-هرگز به ترس وی نخندید و او را مورد تمسخر قرار ندهید.
3-کودک را برای مقابله با ترس خود، تحت فشار قرار ندهید، مگر اینکه مطمئن باشید که او ظرفیت آن را دارد.
4-در مقابل ترس کودک از خود شکیبایی و بردباری نشان دهید.
5-با کودک به مهربانی رفتار کنید.
6-در رابطه با ترس کودک، نه خود را مقصر بدانید، نه کودک را.
7-هرگز تصور نکنید که ترس های کودک رفتاری ناپسند و نامعقول است.
همین طور وقتی کودک می ترسد اعمال زیر را انجام دهید:
1-به کودک این فرصت را بدهید که در زمان های مختلف با عامل ترس به تدریج آشنا شده و به آن عادت کند. مثلاً اگر از گربه می ترسد او را با یک بچه گربه آشنا کنید.
2-ترس کودک را بپذیرید و مطمئن باشید که به زودی او قادر می شود بر بسیاری از ترس ها غالب شود.
3-قبل از اینکه کودک را با عوامل ترس هماهنگ کنید، به او فرصت دهید که مدتی از آن فرار کند.
4-کودک را مورد توجه قرار دهید و او را در هر فرصتی تشویق کنید.
5-هنگامی که کودک می ترسد او را مورد حمایت قرار دهید.
6-در صورتی که کودک اجباراً به عامل یا وضعیت ترس آور نزدیک شد به او اجازه دهید که آن را تجربه کند، اما او را دراین شرایط زیر نظر داشته باشید.
7-ترس های کودک را با توجه به شخصیت او تجزیه تحلیل کنید و پس از شناسایی علت و ریشه ترس او، موقعیتهای ترس آور را از بین ببرید تا او کمتر دچار ترس شود.
8-سعی کنید که با انواع ترس ها و چگونگی مقابله با آن آشنا شوید.
9-به صورتی ساده و قابل فهم، علت ترس را برای کودک روشن کنید و در هر نوبت همان توضیح را تکرار کنید تا کودک به مرور قدرت و توانایی پیدا کند و پس از مدتی ترس او بریزد.
10-با کودک به گونه ای برخورد کنید که با واقعه های غیر حقیقی مسبب ترس عادت کند.
11-به کودک کارهایی که توان انجام آن را دارد محول کنید و به این وسیله اعتماد به نفس را در او افزایش دهید.
12-اگر کودک قبلاً از چیزی می ترسیده و حال مایل است به آن نزدیک شود، به او در این جهت کمک کنید.
13-اگر ترس کودک بیش از حد معمول است و سبب نگرانی شما می باشد، پیشنهاد می شود به متخصص مربوطه مراجعه کنید.

پی‌نوشت‌ها:

1-Phobia
2-Feir
3-Miller

منبع: نجاتی، حسین، (1388)، روانشناسی کودک، تهران، نشر بیکران، چاپ دهم.



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط