نویسنده: دکتر نیلوفر مهدوی
برای همه ی ما پیش آمده که در شرایط غم، خشم و حتی شادی خواسته باشیم احساسات مان را با دیگری در میان بگذاریم و قطعاً واکنش های مختلفی را در این موارد تجربه کرده ایم، کدام یک دلچسب تر و آرامش بخش تر بوده است؟
بعضی افراد بدون توجه به تفاوت مسائل مطرح شده می گویند: «بهش فکر نکن، مهم نیست.»
بعضی اوقات این عبارات می تواند یک آدم عصبانی را منفجر کند.
بعضی افراد این فرصت را برای پند و نصیحت و یا یادآوری خطاهای مان مغتنم می شمردند:
«دیدی گفتم این سرمایه گذاری ها سود ندارد، تو هیچ وقت جوانب کار را نمی سنجی و به حرف دیگران گوش نمی دهی.»
البته که در این موارد، غالباً می دانیم اشتباه کرده ایم ولی معمولاً این عبارت باعث می شود، توجیهاتی بیاوریم که حتی خود نیز در شرایط عادی زیاد قبول شان نداریم. به هر حال کمکی به بهتر شدن حال ما نمی کند.
بعضی افراد هم شدیدتر از ما درگیر واکنش هیجانی می شوند، خیلی عصبانی، خیلی غمگین یا خیلی دستپاچه و نگران:
«وای این که وحشتناکه، چه مصیبتی، دیگه هیچ کار نمی شود کرد.» در این موارد ما باید به ایشان کمک کنیم تا آرام شوند.
نکته ی مشترک در برخوردهای مختلفی که ذکر شد این است که تقریباً هیچ کدام در شرایطی که درگیر هیجانات شدید منفی هستیم، به ما کمکی نمی کند و به همین دلیل دفعات بعد که در چنین شرایطی قرار گرفتیم آن را با افراد فوق مطرح نمی کنیم. اما اگر فکر کنیم حتماً واکنش های سازنده ای را به یاد می آوریم که در شرایط دشوار به ما کمک کرده اند.
هم دلی تشخیص احساس دیگران و توجه به اوضاع و احوال از نقطه نظر آنان و یکی از ویژگی های انسانی متعالی است که علاوه بر بهبود ارتباطات بین فردی، باعث کاهش خشونت و افزایش همبستگی و همکاری اجتماعی می شود. علاوه بر پیامدهای ارتباطی ارزشمند، هم دلی می تواند توانمندی فرد را برای تحمل شرایط دشوار افزایش دهد.
توانایی همدلی با دیگران به طور مستقیم به توانایی ما در درک احساسات خودمان و تشخیص آن ها بستگی دارد. هر چه درک احساسات مان قوی تر باشیم، راحت تر می توانیم افراد رادر موقعیت های هیجانی شدید درک کنیم و شرایط را از دید آن ها ببینیم. باید توجه داشته باشیم که هم دلی با هم حسی یا هم دردی متفاوت است. در هم دلی متوجهیم که طرف مقابل در چه شرایط حسی قرار دارد، در حالی که ما خود درگیر آن حس نیستیم. به طور مثال درک می کنیم که دوست مان چه قدر برای از دست دادن پدرش متاثر است و شرایط سختی را تجربه می کند، در حالی که ما مشابه حس او را نداریم.
هم دلی با آگاهی از احساسات دیگری آغاز می شود. گاه خودِ فرد ما را در جریان احساساتش قرار می دهد. مثلاً می گوید چه قدر به خاطر مکالمه ای که ساعتی پیش داشته، خشمگین است. اما گاه افراد به راحتی احساسات شان را بروز نمی دهند. ممکن است لازم شود از ایشان در مورد احساسات شان سؤال کنیم، آن ها را در لابه لای جملات شان بیابیم، یا از روی نشانه های غیر کلامی حدس بزنیم. پس از شناسایی احساسات، قدم بعدی برای هم دلی، پذیرش احساسات وی است. یعنی به او نشان دهیم که متوجه شرایط وی هستیم. می توان این مسئله را با بیان عباراتی نظیر: «می فهمم که خیلی از این موضوع عصبانی هستی» یا «درک می کنم که باید شرایط غم انگیزی باشد»مطرح کرد. ممکن است به نظر ما عصبانیت وی بیش از حد و نامتناسب باشد یا در شرایط مشابه ما از موضوعی که برای وی پیش آمده، آن قدر غمگین نشویم، ولی در هم دلی مهم پذیرش حس طرف مقابل است. او اکنون عصبانی و غمگین است و نیاز به هم دلی دارد ولی این الزاماً به معنی موافقت ما با افکار و احساسات وی نیست، فقط سعی می کنیم از دید او و با نیات و ملاک های او به موضوع نگاه کنیم. اگر احساس می کنیم او نیاز به راهنمایی دارد، پس از هم دلی و تخفیف هیجاناتش در فرصتی مناسب که آرامش دارد، می توانیم نکاتی را که به نظرمان لازم می رسد به او بگوییم، ولی بیان این موارد هنگامی که او به شدت درگیر هیجاناتش است نه تنها سودمند نیست، بلکه فاصله ی ما را بیش تر می کن و به ارتباط بین فردی ما لطمه می زند.
شاید یک مورد ملموس ارتباط والدین با نوجوان ناراحت و عصبانی باشد که به دلیل اشتباه فردی مثلاً انتخاب یک دوست نامناسب دچار مشکلات و بالطبع ناراحتی و خشم شده است. در چنین مواردی سرزنش نوجوان و یادآوری این که قبلاً به او گفته شده که فرد مناسبی را برای دوستی انتخاب نکرده، یا بیان این که او همیشه دوستان نامناسبی انتخاب می کند، منجر به فاصله گرفتن نوجوان از والدین می شود و شاید او در آینده ترجیح دهد احساسات خود را با فرد دیگری که ممکن است انتخاب مناسبی نیز نباشد، در میان بگذارد. با پذیرش احساس خشم و عصبانیت نوجوان، او راحت تر می تواند درباره ی احساساتش صحبت کند و ضمن این که از شدت احساسات منفی وی کاسته می شود، احساس می کند از طرف والدین درک شده و مورد حمایت قرار گرفته است که خود می تواند به بهبود ارتباط ایشان کمک کند و بستر مناسبی برای پذیرش راهنمایی های والدین در یک فرصت مناسب آتی ایجاد کند.
منبع مقاله: مهدوی، نیلوفر؛ (1388)، مهارت های زندگی، تهران: نشر قطره، چاپ دوم
/م