از صبا هر دم مشام جان ما خوش می شود *** آری آری طیب اَنفاس هواداران خوش است
ناگشوده گُل نقاب آهنگ رحلت ساز کرد *** ناله ی بلبل که گُلبانگ دل افگاران خوش است
مرغ خوشخوان را بشارت باد کاندر راه عشق *** دوست را با ناله ی شب های بیداران خوش است
نیست در بازار عالم خوشدلی ور زانکه هست *** شیوه ی رندیّ و خوش باشیّ عیّاران خوش است
از زبان سوسن آزاده ام آمد به گوش *** کاندرین دیر کُهن کار سبکباران خوش است
حافظا تَرک جهان گفتن طریق خوشدلی است *** تا نپنداری که احوال جهانداران خوش است
1. فضای باغ، نشاط آور است و تماشای آن لطفی دارد. هم نشینی و صحبت با دوستان نیز شادی آور است؛ در این بهار، عاشقان و میخواران حال خوشی دارند و این نتیجه ی حال خوشی و شادابی گل سرخ است.
2. باد صبا هر لحظه مشام جان عاشقان را از بوی خوش بهار و گل های زیبا می نوازد و خوش می کند. آری در این فصل زیبا صحبت با دوستان نیز لذت بخش است و بوی خوش نفس های آنان به مشام می رسد.
3. شکوفایی گل، چند روزی بیش نیست و هنوز شکفته نشده، آماده ی رفتن است؛ ای بلبل شیدا! آوازی غمگینانه سر بده زیرا که آهنگ دل شکستگان و عاشقان، خوش و دلپذیر است.
4. ای بلبل عاشق که در غم هجران معشوق، آواز می خوانی! غمگین و ناامید نباش؛ زیرا که معشوق، این ناله های شبانه را دوست دارد.
5. در این دنیای مادی، خوشی و آسایش وجود ندارد و اگر هم باشد، راه و رسم رندان و عاشقان بهترین نوع خوشی است که همان بی اعتنایی به خوشی ها و لذات این دنیای فانی است.
6. گل سوسن به گوش من گفت:در این دیر کهن -در این بازار عالم که خوشدلی در آن نیست -آنها که دل به دنیا نمی سپارند، خوش تر هستند.
7. ای حافظ! راه و رسم خوشدلی و شاد زیستن این است که به مادیات و تعلقات این دنیایی دل نبندی و مبادا گمان کنی که احوال پادشاهان و دنیاداران ماده پرست، خوب و خوشی است.
باقریان موحد، رضا؛ (1390)، شرح عرفانی دیوان حافظ بر اساس نسخه دکتر قاسم غنی و محمد قزوینی، قم: کومه، چاپ اول