خستگان را چو طلب باشد و قوّت نَبُود

اگر به آزردگان و دلخستگان راه عشق که در جستجوی یار و در طلب دیدار هستند، اما توانایی طی کردن راه عشق و رسیدن به آرزوی خود را ندارند، ستم کنی و سخت بگیری، شرط جوانمردی و انصاف نیست.
چهارشنبه، 20 فروردين 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
خستگان را چو طلب باشد و قوّت نَبُود
خستگان را چو طلب باشد و قوّت نَبُود

 

به کوشش: رضا باقریان موحد




 
خستگان را چو طلب باشد و قوّت نَبُود*** گر تو بیداد کنی شرط مروّت نَبُود
ما جفا از تو ندیدیم و تو خود نپسندی*** آنچه در مذهب ارباب طریقت نبود
خیره آن دیده که آبش نبرد گریه ی عشق*** تیره آن دل که در و شمع محبت نبود
دولت از مرغ همایون طلب و سایه ی او*** زانکه با زاغ و زغن، شهپر دولت نبود
گر مدد خواستم از پیر مغان عیب مکن*** شیخ ما گفت که در صومعه همّت نبود
چون طهارت نبود کعبه و بتخانه یکی است*** نَبُود خیر در آن خانه که عصمت نبود
حافظا علم و ادب ورز که در مجلس شاه*** هر که را نیست ادب، لایق صحبت نبود

تفسیر عرفانی
1.اگر به آزردگان و دلخستگان راه عشق که در جستجوی یار و در طلب دیدار هستند، اما توانایی طی کردن راه عشق و رسیدن به آرزوی خود را ندارند، ستم کنی و سخت بگیری، شرط جوانمردی و انصاف نیست.
2.ما از تو هیچ گونه ظلم و بی وفایی ندیدیم و تو نیز بی گمان نمی پسندی که آنچه را در آیین و آداب صاحبدلان و سالکان و رهروان راه عشق نیست، در حق ما انجام دهی.
3.آن چشمی که عشق، آن را گریان و رسوا نکند، تیره و نابینا گردد و دلی که در آن شمع عشق روشن نباشد، تاریک و سیاه باد.
4.رسیدن به مقصود و دستیابی به سعادت و نیکبختی را در سایه ی عارفان و اولیای الهی که همچون مرغ هما، مظهر سعادت می باشند، جستجو کن، زیرا انسان پست و فرومایه ای که به دنیا دل خوش کرده، همچون زاغ و زغن، شهپر دولت ندارد و نمی تواند به سعادت و خوشبختی برساند.
5.اگر برای رسیدن به مقصود و طی راه حق از پیر میکده طلب یاری کردم، بر من خرده مگیر و مرا سرزنش مکن که مرشد ما گفت:در صومعه به دنبال کسانی که همّت داشته و راه حق را با توجه و عنایت باطنی طی کنند، نباش که پیدا نمی شود.زاهدان و صومعه نشینان ریاکار نمی توانند تو را به مقصد برسانند.
6.هنگامی که پاکی و طهارت دل از علائق دنیا نباشد، بین کعبه و بتخانه تفاوتی وجود ندارد و در خانه ای که پاکدامنی و عفّت یافت نشود، خیر و برکتی وجود ندارد.
7.ای حافظ!در آموختن علم و کسب ادب بکوش، زیرا در مجلس شاه و بزرگان معرفت، هر کسی که ادب نداشته و از راه و رسم و آیین درویشی آگاه نباشد، شایستگی حضور و مصاحبت و همنشینی با آنها را ندارد.

منبع مقاله: باقریان موحد، رضا؛ (1390)، شرح عرفانی دیوان حافظ بر اساس نسخه دکتر قاسم غنی و محمد قزوینی، قم: کومه، چاپ اول.



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط