معاشران گره از زلف یار باز کنید

ای دوستان!حلقه های پر پیچ و تاب زلف یار را باز کنید و با قصّه ی باز کردن زلف یار، شب خوش عاشقان را طولانی تر کنید.ای عاشقان!بیایید امشب را در کنار معشوق آسوده بنشینیم.امشب شب خوبی است، بیایید تا دیرگاه از قصّه ی زلف
يکشنبه، 24 فروردين 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
معاشران گره از زلف یار باز کنید
 معاشران گره از زلف یار باز کنید

 

به کوشش: رضا باقریان موحد




 

معاشران گره از زلف یار باز کنید *** شبی خوش است بدین قصّه اش دراز کنید
حضور خلوت انس است و دوستان جمعند *** و ان یکاد بخوانید و در فراز کنید
رباب و چنگ به بانگ بلند می گویند *** که گوش هوش به پیغام اهل راز کنید
به جان دوست که غم پرده بر شما نَدَرد *** گر اعتماد بر الطاف کار ساز کنید
میان عاشق و معشوق فرق بسیار است *** چو یار ناز نماید شما نیاز کنید
نخست موعظه پیر صحبت این حرف است *** که از مصاحب ناجنس احتراز کنید
هر آن کسی که درین حلقه نیست زنده به عشق *** بر او نمرده به فتوی من نماز کنید
و گر طلب کند انعامی از شما حافظ *** حوالتش به لب یار دلنواز کنید

تفسیر عرفانی
1.ای دوستان!حلقه های پر پیچ و تاب زلف یار را باز کنید و با قصّه ی باز کردن زلف یار، شب خوش عاشقان را طولانی تر کنید.ای عاشقان!بیایید امشب را در کنار معشوق آسوده بنشینیم.امشب شب خوبی است، بیایید تا دیرگاه از قصّه ی زلف معشوق و از عشق، سخن بگوییم.
2.محفل انس و صفای دوستان همدل و یکرنگ مهیّا است و یاران همگی جمعند، «و اِنْ یکاد»بخوانی و در را ببندید تا کسانی که همدل و همزبان نیستند و با محفل عاشقان بیگانه می باشند، وارد نشوند و به این خلوت انس را نیابند.
3.چنگ و رباب با آواز بلند و دلسوزانه می گویند که پیام و سخن عارفان و صاحبدلان را با گوش دل بشنوید و به آن عمل کنید.بانگ سازها آشکارا به حاضران خلوت انس می گویند:به صخن صاحبدلان و آزادگان گوش بسپارید تا سعادتمند شوید.
4.سوگند به جان دوست که اگر به لطف و عنایت پروردگار تکیه کنید، به یقین غم عشق، شما را به فریاد نخواهد آورد و راز شما برملا نخواهد شد و قابل تحمل خواهد گردید.
5.میان عاشق و معشوق فاصله و تفاوت بسیاری است.اقتضای عاشقی این است که هرگاه معشوق ناز کرد، شما ناز و غرور او را تحمل کنید و با تمام وجود آن را بخرید و به او ابراز نیاز و تمنّا کنید.
6.نخستین پند و اندرز پیر مجلس انس و یک دوست با تجربه و خیرخواه این است که از همنشین بد و ناباب که با شما همدل و همزبان نمی شود و به خلوت انس راهی ندارد، دوری کنید.
7.هر کس که در این مجلس به راستی عاشق نیست و عشق را نمی فهمد، اگرچه زنده است، او را مرده به حساب آرید و به فتوای من بر او نماز میّت بخوانید.
8.حافظ بابت این غزل زیبای خود صله و انعامی می خواهد و اگر از شما آن را طلب کرد، او را به لب شیرین معشوق دلربا حواله کنید، چراکه انعام مورد انتظار او، بوسه ای از لب یار مهربان است.

منبع مقاله :
باقریان موحد، رضا؛ (1390)، شرح عرفانی دیوان حافظ بر اساس نسخه دکتر قاسم غنی و محمد قزوینی، قم: کومه، چاپ اول



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط