تخریب شخصیت در جامعه

یکی از نشانه های جامعه سالم، حفظ شخصیت افراد است. بنابراین اگر در جامعه ای شخصیت افراد در امان نماند و برخی به ناحق ترور شخصیت شوند و افرادی بی گناه متهم گردند و آبروی آنان خدشه دار شود، چنین جامعه ای...
جمعه، 29 فروردين 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
تخریب شخصیت در جامعه
 تخریب شخصیت در جامعه

 






 

یکی از نشانه های جامعه سالم، حفظ شخصیت افراد است. بنابراین اگر در جامعه ای شخصیت افراد در امان نماند و برخی به ناحق ترور شخصیت شوند و افرادی بی گناه متهم گردند و آبروی آنان خدشه دار شود، چنین جامعه ای ناسالم بوده و آلوده به نوعی فساد اجتماعی است.
در دین اسلام، ضرورت رعایت حقوق مردم در تمام زمینه ها، امری مسلم فرض شده است و بر تقدم حقوق شخصی بر حقوق الهی تأکید شده است. امیر مؤمنان علی (علیه السلام) می فرمایند:
خداوند [رعایت] حقوق بندگانش را بر حقوق خودش مقدم قرار داد و هر کس [رعایت] حقوق بندگان خدا را بر عهده گیرد همین کار منجر به بر عهده گرفتن حقوق الهی نیز می شود.(1)
بنابراین در دین اسلام، رعایت وحفظ شخصیت افراد وظیفه ای اجتماعی و الهی است که تمام مسلمانان باید بدان اهتمام ورزند. از این سو عدم رعایت این مهم نیز نشانه انحراف و فساد اجتماعی است که در دین اسلام ریشه یابی کامل ومناسبی از این فساد اجتماعی صورت گرفته است. برای این آسیب شناسی می توان سه مرحله اصلی رابر شمرد که بدانها می پردازیم:

مراحل آسیب شناسی جامعه ناسالم و راه درمان آن

1. بدبینی

فرد بدبین همواره از رفتار دیگران برداشت منفی دارد که ناشی از بی اعتمادی به اطرافیان و دیگر افراد جامعه است. او همیشه در عذاب و رنج است و با مشکلات جسمی و روحی بسیاری روبه روست. روحیه بدبینی این افراد آسیب های اجتماعی فراوانی در پی دارد. اینان تنها با تصورات ذهنی خویش به قضاوت در باره دیگران می پردازند؛ تصوراتی که بی تردید از روح ناسالم آنان مایه می گیرد. از آنجا که آنها هماره به گونه ای بدبینانه درباره دیگران به قضاوت می نشینند، این ویژگی می تواند منشأ رواج بسیاری از صفات زشت مانند تهمت و دروغ شود.
قرآن کریم به صراحت بیان می دارد که بسیاری از بدگمانی ها ریشه واقعی ندارد و ساخته ذهن افراد است:
ای کسانی که ایمان آورده اید! از بسیاری از گمان ها بپرهیزید؛ زیرا برخی از آنها پندارهای غلط و گناه است.(2)
امیر مؤمنان(علیه السلام)می فرماید:
بدگمانی، آفت دین است.(3)
بدگمانی، دل ها را بیمار می گرداند و فرد مطمئن را متهم می سازد و شخص انس گیرنده را می راند و محبت [میان] دوستان را تغییر می دهد [و به دشمنی می کشاند](4).

پیش گیری و درمان بدبینی

اسلام در مرحله نخست، مسلمانان را از بدگمانی به دیگران باز می دارد؛ زیرا این بدبینی سبب می گردد که به شخصیت آنان تجاوز گردد. در آموزه های دینی، وجود روحیه بدبینی نشانه ی بیماری روحی دانسته شده است و سفارش گردیده که «خوش گمانی» جایگزین آن گردد؛ چنان که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمودند:
گمان [و حدس های] خودتان را نسبت به برادرانتان نیکو گردانید [و خوش گمان باشید] تا با آن، پاکی دل و نیکی سرشت نصیب شما گردد.(5)
امام صادق(ع) نیز می فرمایند:
اصل خوش گمانی [و خوش بینی] ناشی از ایمان شایسته فرد و سلامت روح وی است.(6)
راهکار دیگری به نام «حمل بر صحت» نیز برای پیش گیری از این روحیه بیمار گونه مطرح گردیده است؛ بدین بیان که اگر برای ظاهر رفتار و گفتار افراد می توان چندین تصور خوب و بد در نظر گرفت، فرد تلاش نماید بهترین تصور را برگزیند. بنابراین می باید درباره دیگران قضاوت مثبت داشته باشیم؛ آن گونه که اگر رفتار کسی به ظاهر منفی است، آن را با خوش بینی حمل بر صحت کنیم. امیر مؤمنان (علیه السلام) می فرماید:
کار [یعنی گفتار و رفتار] برادر دینی خودت را بر بهترین وجه آن قرار بده، مگر آنکه دلیلی به دست تو برسد [که حقیقت را روشن سازد] و راه توجیه را بر تو ببندد، و هرگز به سخن و کلامی که [از زبان] برادرت خارج شده، گمان بد مبر، درحالی که تو می توانی برای آن، احتمال نیکی بیابی.(7)
البته نباید از یاد برد که نمی توان نسبت به کارهای زشت ا جتماعی افراد و تجاوزگری آنان به حقوق دیگران بی اعتنا بود؛ چرا که ممکن است آنان بر ادامه ی رفتار ناشایست خود تشویق شوند. به سخنی دیگر، باید در برابر آنان در چارچوب موازین «امر به معروف و نهی از منکر» اقدام نمود.

2. تجسس

پس از مرحله بدگمانی ممکن است کار به تجسس در باره لغزش ها و عیوب دیگران بینجامد که برخی ریشه آن را در حس کنجکاوی بشر جستجو کرده اند. بی شک حس کنجکاوی را خداوند در وجود آدمی قرار داده تا مانند سایر حس های دیگر ارضای آن سبب شادابی انسان گردد. اما در چه مواردی می تواند کنجکاو بود؟ آیا می توانیم درباره همه چیزهایی که می بینیم، یا متوجه آنها می شویم کنجکاوی کنیم؟ آیا مجاز هستیم درباره همه آنچه می دانیم، با دیگران سخن بگوییم؟
اگر هر یک از ما خودمان را به خوبی می شناختیم، هیچ گاه به خود اجازه نمی دادیم به عیوب دیگران بپردازیم. بی تردید فرد عیب جو کسی است که خود را از هر گونه نقص و عیب به دور می داند و گمان می کند تمام عیوب در دیگران وجود دارد و او از هر گونه نقص و عیبی مبراست.
مشکل روان شناسی افراد عیب جو آن است که در خود احساس حقارت می کنند. آنان برای پوشاندن این کاستی تلاش می کنند از شخصیت و رفتار دیگران عیب جویی کنند و آن را برای دیگران بنمایانند. فرد عیب جو با بیان عیب دیگران درصدد است برای آنها نوعی انحراف ذهنی ایجاد نماید تا به گمان خود، آن افراد فرصت کافی برای تمرکز بر رفتار وی را نداشته باشند. به جای جستجو و دیدن عیوب و اشتباه دیگران می توان نیکی های آنان را دید و از آن سخن گفت، اما اینکه چرا بسیاری از مردم از این کار طفره می روند، جواب بسیار ساده است: پذیرفتن و تصدیق این کار، خوشایند افراد نیست؛ چرا که بیشتر به منافع خود می اندیشند و اغلب حقیقت را با برداشت های خود اشتباه میگیرند. البته این افراد تنها به این جستجو بسنده نمی کنند، بلکه عیوب دیگران را هم به خود آنان و هم به دیگران می گویند و بدین رو آبروی آنان را خدشه دار می کنند.
جالب آنکه اینان همواره می کوشند دیگران را متقاعد کنند که افرادی دلسوزند و می خواهند در رفع آن عیوب کمک کنند. از آنجا که تجسس و عیب جویی بر روابط اجتماعی فرد با دیگران اثر منفی خواهد گذاشت و حالت عاطفی در روابط اجتماعی را خدشه دار می سازد، از نظر عقل و شرع حرام شمرده شده است. بدیهی است در هر جامعه ای هستند افرادی که در زندگی شخصی خویش مخفیانه به کارهای ناشایست دست می زنند و خود نیز در پنهان سازی آن می کوشند، از این رو دیگران نباید با تجسس خویش از عیب این افراد آگاه گردند. خداوند در قرآن می فرماید:
ای کسانی که ایمان آورده اید! از بسیاری از گمان ها بپرهیزید؛ زیرا بعضی از آنها پندارهای غلط و گناه است، و نیز هرگز تجسس مکنید.(8)

امیر مؤمنان (علیه السلام) نیز می فرماید:

ای مردم! آن کس که بداند برادرش در دین ثابت قدم و استوار است و به راه راست می رود، البته نباید به بدگویی مردم درباره ی او گوش دهد. آگاه باشید! گاهی تیر انداز، تیر افکند و تیرها به خطا می رود. سخن نیز چنین است: درباره کسی چیزی می گویند که واقعیت ندارد، و گفتار باطل نابود خواهد شد و خدا شنوا و گواه است. بدانید که میان حق و باطل جز چهار انگشت(9) فاصله نیست.(10)
در هر حال زیر نظر گرفتن امور پنهانی مردم، اطلاع یابی یا افشای آن نوعی تعرض و دخالت در حریم دیگران است و سبب سلب امنیت روانی آنان می گردد. به همین دلیل، هم عقل و هم شرع به ناروا بودن آن حکم می دهند.
امیر مؤمنان (علیه السلام) یکی از صفات مؤمنان را پوشاندن عیوب دیگران و گذشت از لغزش های آنان می شمارد.(11) از سوی دیگر، حضرت می فرماید:
بدترین مردم کسی است که از لغزش ها گذشت نمی کند و عیب مردم را نمی پوشاند.(12)
هر کس اسرار دیگران را بکاود، خداوند اسرار او را فاش می نماید.(13)
در برخی از مردم عیوبی هست که حاکم به پوشاندن آنها سزاوارتر است. پس در صدد مباش که عیب پنهانی آنان را به دست آوری، بلکه وظیفه تو آن است که آنچه برای تو نمایان گشته، اصلاح کنی و آنچه از تو مخفی است، خداوند درباره ی آن حکم می کند. بنابراین تا آن جا که توانایی داری، عیوب مردم را پنهان ساز تا خداوند عیوبی را که دوست داری برای مردم فاش نشود، پوشیده نگه دارد.(14)
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نیز در این باره می فرماید:
ای کسانی که فقط با زبان اسلام آورده اید و هنوز ایمان خالص در قلب های شما راه نیافته است! افراد مسلمان را سرزنش نکنید و عیوب [وامور پنهانی] آنان را جستجو نکنید. پس هر کس چنین کند، به یقین خداوند عیوب [و امور پنهانی و زشتی های] او را آشکار سازد و رسوایش می کند، هر چند کار زشت را در گوشه ی خانه اش انجام داده باشد.(15)
هر کس کار زشتی را فاش و منتشر سازد، همانند کسی است که ابتدا آن کار زشت را انجام داده است و هر کس مؤمنی را به خاطر خطا و گناهی سرزنش کند، نمی میرد مگر آنکه آن خطا و گناه را مرتکب می شود(16)

ای بسا ظلمی که بینی از کسان ... خوی تو بادش در ایشان، ای فلان
اندر ایشان تافته هستی تو ... از نفاق و ظلم و بد مستی تو

آن تویی و آن زخم بر خود می زنی ... بر خود آن دم تار لعنت می تنی

در خود آن بد را نمی بینی عیان ... ورنه دشمن بودیی خود را به جان
حمله بر خود می کنی ای ساده مرد ... همچو آن شیری که بر خود حمله کرد

چون به قعر خوی خود اندر رسی ... پس بدانی کز تو بود آن ناکسی (17)

پیش گیری و درمان تجسس

راهکار پیشنهادی اسلام برای پیشگیری از ایجاد روحیه تجسس آن است که هر فرد به عیب یابی خویش بپردازد.
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) می فرماید:
ای مردم! هر کس در عیب خویش بنگرد، از عیب دیگران غافل می شود.(18)
آنچه از خویش می دانی، باید تو را از [عیوب] مردم بازدارد.(19)
امیر مؤمنان (علیه السلام) می فرماید:
هر کس می خواهد عیوب مردم را جستجو کند، باید ابتدا از عیب خودش شروع نماید.(20)
هر کس از عیب خویش آگاه گردد، به هیچ کس عیبی را نسبت نمی دهد.(21)

عیب باشد کاو نبیند جز که عیب ... عیب کی بیند روان پاک غیب(22)

ای خنک جانی که عیب خویش دید .... هر چه عیبی دید آن بر خود خرید(23)

با نگاهی واقع بینانه بدین نتیجه خواهیم رسید که اعضای جامعه در رفتار خویش معصوم نیستند و در زندگی خود دچار لغزش ها و کاستی هایند. بنابراین اگر قرار باشد هر کس خود سرانه خطاهای دیگران را بیابد و برای وی یا دیگران بازگو کند، هیچ اعتمادی بین افراد جامعه باقی نمی ماند و وحدت و همدلی میان آنان از بین می رود و فضای کینه توزی و انتقام جویی حاکمی می گردد. تجربه نیز به ما آموخته است که تا وقتی به کسی خوش بین هستیم، گرایش قلبی ما به سوی وی بیشتر خواهد بود واز این سو اگر از لغزش های وی آگاه شویم و بدانیم که مرتکب خطا و گناه شده است، بی شک علاقه ما به او کاسته خواهد شد. اگر این وضع در جامعه رواج یابد، افراد جامعه هرگز به یکدیگر محبتی نخواهند داشت و این بی محبتی سبب از هم گسیختگی جامعه می شود، تا جایی که در روایتی از امیر مؤمنان (علیه السلام) نقل شده است:
لو تکاشفتم ما تدافتنتم.(24)
اگر از اسرار هم آگاه می شدید، جنازه یکدیگر را هم دفن نمی کردید.

3. اجرای روش های تخریب و ترور شخصیت افراد

این مرحله شامل بسیاری از رفتارها و گفتارهایی است که شخصیت افراد جامعه را خدشه دار می کند واساس امنیت و آرامش روانی آنان را از بین می برد؛ پیوندهای اجتماعی را سست می کند و سرمایه اعتماد میان افراد را از بین می برد و در آخر نیز پایه های همیاری وهمکاری را متزلز می سازد و به جای آن، بذر کینه و دشمنی را در دل افراد می پاشاند.
به همین رو، دین اسلام از همه مردم خواسته است هرگاه بر عیب و نقص برادر دینی خود آگاهی یافتید، آن را به دیگری اعلام نکنید، بلکه آن را کتمان نمایید تا شخصیت فرد تخریب نگردد. دین اسلام هر گونه روش گفتاری و رفتاری را که به قصد تخریب صورت پذیرد، نهی نموده و آنها را گناهانی بزرگ بر شمرده است. امام صادق (علیه السلام) می فرماید:
کسی که بر ضدّ فرد مؤمن چیزی را نقل کنکد وهدف او این باشد که با آن گفتار، بدگویی وی را کرده باشد و وی را در نزد مردم بی اعتبار سازد و از چشم مردم بیندازد، خداوند چنین کسی را از ولایت خود خارج ساخته و به سوی ولایت شیطان رهسپار می سازد و شیطان هم او را تحت ولایت خود نمی پذیرد.(25)
در روایت دیگر، امام صادق(ع) به صراحت بیان می دارد که روش های تخریبی در جامعه تنها پیامد منفی برای فرد تخریب شده ندارد، بلکه خود افرادی که دست به تخریب دیگران می زنند، سرانجام خود نیز گرفتار خواهند شد. در جایی دیگر حضرت می فرماید:
هیچ مؤمنی برادی دینی خودش را خوار و ذلیل نمی کند، درحالی که میتوانست یار و مددکارش باشد، مگر آنکه خداوند در دنیا و آخرت، وی را خوار و ذلیل خواهد نمود.(26)

نگر تا ز کردار بد گوهرت ... چه آرد جهان آفرین بر سرت(27)

پی‌نوشت‌ها:

1- تمیمی آمدی، غرررالحکم و دررالکلم، ص 480، ح 11039.
2- حجرات (49): 12.
3- تمیمی آمدی، غررالحکم و دررالکلم، ص 263، ح 5669، از امام علی(علیه السلام).
4- ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج 20، ص 280.
5- مجلسی ، بحار الانوار، ج 72، ص196.
6- نوری طبرسی، مستدرک الوسایل، ج 9، ص 145، ح 10503.
7- کلینی، اصول کافی، ج2، ص 362، ح3.
8- حجرات(49): 12.
9- مراد فاصله میان چشم و گوش است؛ یعنی باطل آن است که بگویی شنیدم وحی این است که بگویی دیدم.
10- نهج البلاغه، خطبه 141.
11- کلینی، اصول کافی، ج2، ص 226، ح 1.
12- تمیمی آمدی، غررالحکم و دررالکلم، ص 245، ح 5016.
13- همان، ص 421، ح 9657.
14- نهج البلاغه، نامه 53، نامه به مالک اشتر.
15- کلینی، اصول کافی، ج 2، ص 354، ح 2.
16- همان، ص 356، ح 2.
17- مولوی، مثنوی معنوی، دفتر اول، ص 61.
18- کلینی، روضیه کافی، ج8، ص 18، ح 4.
19- ابوالقاسم پاینده، نهج الفصاحه، ح 2371.
20- تمیمی آمدی، غررالحکم و دررالکلم، ص 234، ح 4704.
21- همان، ح 4703.
22- مولوی، مثنوی معنوی، دفتر اول، ص 90.
23- همان، دفتر دوم، ص 306.
24- مجلسی، بحار الانوار، ج 74، ص 385، ح 10.
25- کلینی، اصول کافی، ج 2، ص 358، ج1.
26- حر عاملی، وسایل الشیعه، ج 12، ص 267، ح 16274.
27. فردوسی، شاهنامه، ص 900.

منبع مقاله: نورمحمدی، غلامرضا؛ (1390)، مهارت های زندگی اجتماعی، قم: نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها،دفتر نشر معارف، چاپ دوم



 

 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط