نویسنده: دکتر محمد پارسا
روان شناسان نظرهای گوناگونی درباره ی حافظه بیان داشته اند که یکی از مهمترین آنها پردازش آگاهی (1) یا اطلاعات است. در واقع حافظه ی آدمی همانند یک دستگاه رایانه است که اطلاعات در آن رمزگردانی (2) می شوند و اندوزش انجام می گیرد. اطلاعات نخست به دستگاه اندوزش موقتی، سپس به دستگاه اندوزش پایدار وارد می شود. بازیافت مطالب زمانی صورت می گیرد و اطلاعات لازم دریافت می شود که نشانه بازیافت اعلام گردد، درست همان گونه که محرکی پاسخی را به وجود می آورد، شکل [1]
پژوهندگان پردازش آگاهی معتقدند که یادآوری از طریق حافظه ی حسی، کوتاه مدت و بلندمدت، انجام می گیرد؛ یعنی، اطلاعات نخست وارد حافظه حسی می شوند و با رمزگردانی به حافظه ی کوتاه مدت و از آنجا به وسیله ی تحریک، توجه، تکرار، همخوانی، معناداری و سازماندهی به حافظه بلندمدت راه می یابند [شکل 1].
با توجه به شناخت و اهمیت حافظه و گونه های مختلف آن در زیر به شناخت ابزارهای یادآوری می پردازیم.
شکل [1]: پردازش آگاهی شکل خلاصه شده ای از حافظه آدمی است. به طوری که ملاحظه می شود، رویدادهای محیطی وارد حافظه حسی می شوند و با توجه به محرکهای مهم و جدید، رمزگردانی و به حافظه ی کوتاه مدت و از آنجا به حافظه بلندمدت راه می یابند.
ابزارهای یادآوری
انسان به یاری پنج وسیله یا ابزار شناخت که عبارتند از حواس پنجگانه با جهان پیرامون خود رابطه برقرار می کند. از راه کاربرد حواس است که شناخت یا معرفت عینی به وسیله ی نگارنده های روانی (صورتهای ذهنی) شکل می گیرد. رویدادی را که در گذشته به چشم دیده ایم هر وقت در اندیشه ی خود مجسم کنیم ادراک حاصل از آن یک نگارنده ی دیداری (3) (تصویر بصری) است. وقتی آهنگ و صدایی را به خاطر آوریم که در گذشته شنیده ایم ادراکی که از این راه به دست می آید نگارنده ی شنیداری (تصویر سمعی) است. به همین سان، ادراکی که از راه بویایی، چشایی و بساوایی حاصل می شود به نگاره های بویایی، چشایی و بساوایی عنوان شده اند.برای آموختن مطالب درسی هر یک از حواسی را که به کار می بریم یک پیوند حسی برقرار می کنیم. هرچه این پیوندها بیشتر باشند دوام و پایندگی آموخته ها در ذهن یادگیرندگان زیادتر خواهد بود. بنابراین، اگر بخواهیم نگاره های روانی را آسانتر به یادآوریم باید آنها را با نوع صحیح همخوانیهای آنها همراه کنیم. برای نمونه شکل و رنگ حیوان یا هر موجود دیگری را با نام و نشان آن همراه بیاوریم. مطالب آموختنی هنگامی آسانتر به یادآورده می شوند که همخوانی میان آنها، خواه از راه تکرار و خواه از طریق پیوندهای حسی برقرار شده باشد. در واقع حافظه با همخوانی اندیشه ها ارتباط دارد و همخوانی اندیشه ها بر سه اصل مجاورت (4)، مشابهت (5) و تضاد (6) استوار است.
اصل مجاورت دارای دو جنبه است، مجاورت مکانی، مانند توس با فردوسی و چهارباغ با اصفهان؛ مجاورت زمانی مانند انقلاب کبیر فرانسه با سال 1789، روز جمعه با تعطیل سازمانها ارتباط پیدا می کند. هنگامی می توان از اصل مجاورت بهره جست که اجزاء به هم پیوسته را با دقت به ذهن بسپارند و چندین بار تکرار کنند.
اصل دیگر برای ایجاد همخوانیها مشابهت است. بر اثر مشابهت eyebrow با ابرو و better با بهتر می توان آنها را به آسانی به خاطر سپرد و در موقع لازم به یاد آورد.
اصل سوم برای ایجاد همخوانیها تضاد یا ناهمانندی است. بنابه این اصل موارد مخالف مانند غنی و فقیر، زشت و زیبا یکدیگر را به یاد می آورند.
توان یادآوری به هوش، پردازش و اندوزش درست و رغبت انگیز مطالبی که باید آموخته شوند نیز بستگی دارد.
انواع یادآوری
یادآوری به شکلهای گوناگون پدیدار می شود. ساده ترین نوع آن بازشناسی (7) است که در تشخیص صورت ظاهر اشیاء و افراد خلاصه می شود، مانند شناختن آشنایان و اشیایی که با آنها سروکار داریم. در واقع بازشناسی به اشخاص، اشیاء و اموری مربوط می شود که فرد آنها را از پیش تجربه کرده و می شناخته است.فراخوانی (8) اندکی پیچیده تر و دشوارتر از بازشناسی است. در فراخوانی، فرد بیشتر از تجربه های گذشته ی خود آگاهی می یابد. وقتی نام و نشان و موضوع کتابی را که در گذشته مطالعه شده به یاد بیاوریم فراخوانی رخ داده است.
بازسازی سومین نوع یادآوری است. در این گونه یادآوری فرد تجربه های گذشته خود را به یاد می آورد و می تواند آنها را با ترتیب تازه ای سازمان دهد. اگر در گذشته درباره ی تفاوتهای فردی مطالبی آموخته باشیم و در زمان حال بتوانیم آنها را به بیان خود شرح دهیم به بازسازی اقدام کرده ایم.
کارنمایی (9) چهارمین نوع یادآوری است. در این گونه یادآوری فرد آن چنان بر آموخته هایش چیرگی دارد که تجربه های گذشته را همچون یک عادت دیرینه با مهارت و به طور خودکار انجام می دهد، مانند سرعت عمل یک خیاط، آشپز یا یک مکانیک.
اگر بخواهیم مطالبی را که آموخته ایم آسان و سریع به یادآوریم نخستین گام در این راه آن است که آموختن به شیوه ای سنجیده انجام گیرد؛ چنانکه برای بازشناسی و فراخوانی ادراک، برای بازسازی بینش و برای کارنمایی یا عملکرد عادت لازم است.
پی نوشت ها :
1. information-processing
2. encoding
3. visual image
4. contiguity
5. similarity
6. contrast
7. recognition
8. recall
9. perfomance
پارسا، محمد؛ (1382)، بنیادهای روان شناسی، تهران: انتشارات سخن، چاپ دوم