سحر ز هاتف غیبم رسید مژده به گوش

هنگام سحر از فرشته ی عالم غیب مژده ای به گوشم رسید که روزگار شاه شجاع است، پس بی پروا و بی ملاحظه شراب بنوش.
سه‌شنبه، 9 ارديبهشت 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
سحر ز هاتف غیبم رسید مژده به گوش
سحر ز هاتف غیبم رسید مژده به گوش

 

به کوشش: رضا باقریان موحد




 

سحر ز هاتف غیبم رسید مژده به گوش *** که دور شاه شجاع است مِی دلیر بنوش
شد آنکه اهل نظر بر کناره می رفتند *** هزار گونه سخن در دهان و لب خاموش
به صورت چنگ بگوییم آن حکایت ها *** که از نهفتن آن دیگ سینه می زد جوش
شراب خانگی ترس محتسب خورده *** به روی یار بنوشیم و بانگ نوشا نوش
ز کوی میکده دوشش به دوش می بردند *** امام شهر که سجاده می کشید به دوش
دلا دلالت خیرت کنم به راه نجات *** مکن به فسق، مباهات و زهد هم مفروش
محلّ نور تجلی است رای انور شاه *** چو قرب او طلبی در صفای نیت کوش
به جز ثنای جلالش مساز ورد ضمیر *** که هست گوش دلش محرم پیام سروش
رموز مصلحت ملک خسروان دانند *** گدای گوشه نشینی تو حافظا مخروش

تفسیر عرفانی
1.هنگام سحر از فرشته ی عالم غیب مژده ای به گوشم رسید که روزگار شاه شجاع است، پس بی پروا و بی ملاحظه شراب بنوش.
2.آن زمان و روزگاری که صاحبدلان و عارفان جلوه ای نداشتند و از کارها گوشه گرفته بودند، در حالی که گفتنی های بسیاری داشتند و نمی توانستند آن را بیان کنند، سپری شد.
3.اکنون زمان آن فرا رسیده که با نوای خوش چنگ، حکایت ناگفته را بازگو کنم و سینه را از رنج نگفتن و فرو خوردن آن سخن ها آسوده سازم.
4.اکنون در مقابل یار و به سلامتی او شراب کهنه ی خانگی ای که ترس محتسب را خورده و مدت ها پنهان بوده، می نوشیم و به یکدیگر با صدای بلند می گوییم:نوش، گوارا باد.
5.امام جماعت شهر که در زمان محتسب، سجاده بر دوش می کشید و به مسجد می رفت و تظاهر به تقوی می کرد، از کوی میکده سردرآورد و دیشب او را در حالی که شراب زیادی نوشیده و مست لایعقل شده بود، بر روی دوش به خانه می بردند.
6.ای دل!تو را به راه صلاح و رستگاری راهنمایی می کنم و آن است که:نه به گناه و فسق افتخار کن و نه به زهد و تقوی خود و این همان راه اعتدال است؛ یعنی در هر حال از تظاهر و ریا بپرهیز.
7.اندیشه و تدبیر شاه جایگاه تجلی نور خداست، بنابراین آنچه در دل تو می گذرد، او می داند و واقعیت ها را نمی توان از او پنهان کرد.اگر خواهان نزدیکی به درگاه شاه هستی، در پاکی و صفای نیت، نهایت کوشش را داشته باش.
8.به جز ستایش عظمت و بزرگ شاه آزادمنش چیز دیگری بر زبان نیاور و به دل خود راه نده؛ زیرا گوش دل او جایگاه پیام فرشته است و پیام آور غیب آنچه در دل تو می گذرد، به او خواهد گفت.
9.ای حافظ!تو انسان فقیر و درویشی بیش نیستی، پس خاموش باش که پادشاهان، رمز و راز مصلحت کشور خود را بهتر می دانند و به وقت مصلحت به تو توجهی خواهند نمود.

منبع مقاله :
باقریان موحد، رضا؛ (1390)، شرح عرفانی دیوان حافظ بر اساس نسخه دکتر قاسم غنی و محمد قزوینی، قم: کومه، چاپ اول



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.