نویسنده: دکتر علی زاده محمدی
معمولاً هنردرمانی را با تخلیه و پالایش روانی یا به اصطلاح کاتارسیس می شناسند. اگر مفهوم کاتارسیس را پالایش روانی و نه صرفاً تخلیه ی هیجانات در نظر بگیریم فرایندی است که ضمن ابراز و برون ریزی احساسات، بهسازی و بازسازی آن را به همراه دارد؛ درواقع تعارضات و مشکلات و هیجان های بیمار به گونه ای سازنده، تصفیه و بازیافت می شوند و مکانیزم های مفیدتر و درک سالم تری پیدا می شود. چنین وصفی بخشی از فرایند روان تحلیلی است که در هنردرمانی اتفاق می افتد.
پالایش روانی بخشی از اثرات سازنده ی هنردرمانی است، اما همه ی آثار و اهداف آن نیست. در هنردرمانی تکنیک ها و روش هایی وجود دارد که فرد را با شیوه های مختلف برای مقابله و رویارویی با مشکلات توانا می کند. بیان احساسات یا تخلیه ی آن وجه ابتدایی و اولیه ی هنردرمانی است که در این مرحله برون ریزی به راحتی صورت می گیرد. مهم ترین هدف هنردرمانی کمک به اداره ی بیشتر رفتار و به کارگیری انگیزه های مثبت و خلاق فردی است. هنردرمانی به مفهوم واقعی می تواند وجوه مختلف ذهنی مانند احساس، تفکر، شهود و ارتباط را در بیمار برانگیزد و پاره های جداشده ی احساس و ذهن را یکپارچه کند و ظرفیت های راکد ذهن را فعال کند. بنابراین هنردرمانی برخلاف تصور عامه صرفاً روشی احساسی و عاطفی نیست بلکه فرصت ها و فعالیت های خلاقی را فراهم می کند که در اثر آن ذهن برای حل مشکلات فعال می شود.
آیا می توان گفت روان تحلیلی سبب شد تا هنر به حوزه ی روان شناسی کلاسیک راه یابد؟
همه ی رویکردهای بالینی- فرافکنی معاصر در هنردرمانی براساس نظریه ی روان تحلیلی فروید شکل گرفت، چون در این نظریه، رؤیاها و خیالات را تصاویر امیال و خواست ها می داند که تغییر شکل پیدا کرده است و هنر این رؤیاها و نمادهای آن را فرافکنی می کند.روان تحلیلی اصلی ترین گرایش در شکل گیری هنر درمانی و ورود آن به حوزه ی روان شناسی معاصر بود، زیرا بخش گسترده ای از هنر با ناخودآگاه و زمینه های غیرکلامی ذهن سروکار دارد. در آغاز، هنر وسیله ای برای روان تحلیلی شد تا روان تحلیلگران افکار ناخودآگاه را بهتر تشخیص دهند و آن را راحت تر برون ریزند و بسیاری از افکار و تعارضات درونی را فرافکنی کنند. ایجاد بیانگری و پالایش، انعکاس شگرفی در روان تحلیلی به همراه داشت؛ بعدها رفتارگرایان و شناخت درمانگران هنر را به کار گرفتند و برای تغییر باورها و راه حل های مسئله و تقویت رفتار، فضایی سقراطی به وجود آوردند.
هنردرمانی ابتدا با نقاشی کار خود را آغاز کرد اما امروزه از هنرهای دیگر مانند مجسمه سازی، کولاژ، سفالگری بهره می گیرد و هنر روان درمانگری شیوع فراوانی یافته است و هریک از مکاتب روان شناسی متناسب با نظریه ی خود از هنر استفاده می کند.
منبع مقاله :
زاده محمدی، علی؛ (1388)، هنردرمانی: مقدمه ای بر هنردرمانی ویژه ی گروه ها، تهران: نشر قطره، چاپ اول