اهمیت بازی در هنر

هنر همان بازی خلاق و فرایند ذهنی است که در دوره های رشد پدید می آید. ظهور هنر از آغاز کودکی به شکل بازی از درون فعالیت های نمادین و شهودی کودکانه می جوشد و به همراه رشد ذهنی متحول می شود. بازی تفکر کودک است. پیاژه در
جمعه، 26 ارديبهشت 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اهمیت بازی در هنر
 اهمیت بازی در هنر

 

نویسنده: دکتر علی زاده محمدی




 

بازی را منشأ هنر می دانند.

هنر همان بازی خلاق و فرایند ذهنی است که در دوره های رشد پدید می آید. ظهور هنر از آغاز کودکی به شکل بازی از درون فعالیت های نمادین و شهودی کودکانه می جوشد و به همراه رشد ذهنی متحول می شود. بازی تفکر کودک است. پیاژه در جمله ی معروفی می گوید در واقع تفکر در شکل بازی قدم به قدم کودک را با منطق و قواعد و واقعیت ها سازگار می کند. خیال ورزی ها در اشکال بازی، به تدریج کودک را به سمت قاعده گرایی و آفرینندگی و هنرمندی سوق می دهد و راه تفکر و تجسم و قدرت پیش بینی را هموار می کند. بازی تا دوره های بزرگ سالی و پیری با همه ی مردم همراه است. همه ی خالقان و کاشفان از راه بازی های خلاق، ذهن خود را گرم می کردند و به اکتشاف دست می یافتند. رؤیاهای فعال همیشه دستمایه ی خلاقیت است.
پیاژه می گوید بازی تفکر کودک است، در واقع اساس رشد ذهنی کودک براساس بازی است و بازی ذهن خیال ورزی و رمزگذاری کودک در رابطه با اشیا را قوی می کند و هنر هم با جنبه های نمادین کار می کند؛ هنر کمک می کند تا نمادهای متضاد با سرعتی فوق العاده بدون توجه به زمان و مکان در بازی رشد کند.
اساساً هنر همان بازی با نمادهای ذهنی، رؤیا و خیال ورزی های سازنده است. هرکس که بازی نکند چه کودک و چه بزرگ سال باشد خیال ورزی هنری را از دست می دهد و به سمت خیال بافی می رود.
از تکنیک بازی نقش که به رُل پلینگ معروف است برای حل مشکلات خانواده استفاده می شود.
جامعه و افراد با هم ارتباط متقابل و نقش های تعاملی دارند. در هنردرمانی روابط و عملکرد و اجتماعی شدن اعضا، بازسازی می شود و اعضا با ایفای نقش هم دیگر در قالب نقاشی و ماسک به هم دلی و درک وضعیت خود و دیگران می رسند. این تکنیک به آن ها کمک می کند تا مسائل مابین خود را از نگاه هم دیگر حس کنند. در هنردرمانی هرکس نقش خود را با نقاشی و نمایش تمرین می کند و هم چنین آن را به صورت معکوس اجرا می کند تا مشکلات و انتظارات خود و سایر اعضای خانواده را درک کند و مهارت های لازم برای تقویت احساس مسئولیت شخصی را پیدا کند.
در ایفای نقش، بازنمایی تصویری و نمایشی از مشکل به بهترین وجه شکل می گیرد. ناراحتی ها فرافکنی و با تمام وجود و با حرکات بدنی لمس می شوند و درمانگر می تواند با ترفندهای مختلف، بیمار را با مشکل خود رو به رو کند. با ناراحتی خود صحبت کند، نقش را جا به جا کند و نگرانی و ترس بیمار را از مشکل کم کند.
منبع مقاله :
زاده محمدی، علی؛ (1388)، هنردرمانی: مقدمه ای بر هنردرمانی ویژه ی گروه ها، تهران: نشر قطره، چاپ اول



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط