يوتوپياي توماس مور

توماس مور جامعه ي آرماني خود را در کتاب يوتوپيا ارائه کرده است؛ اين کتاب شامل دو بخش است: بخش يکم تحليلي خرده بينانه و داد خواستي است پر شور بر ضد وضع اجتماعي و اقتصادي حاکم بر اروپا و به ويژه انگلستان.
چهارشنبه، 30 مهر 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
يوتوپياي توماس مور
يوتوپياي توماس مور

 

نويسنده: علي محمدي آشناني




 

توماس مور (1) جامعه ي آرماني خود را در کتاب يوتوپيا ارائه کرده است؛ اين کتاب شامل دو بخش است:
بخش يکم تحليلي خرده بينانه و داد خواستي است پر شور بر ضد وضع اجتماعي و اقتصادي حاکم بر اروپا و به ويژه انگلستان. بخش دوم آن کتاب روايتگر جامعه ي آرماني يا بهترين وضع اجتماعي مورد نظر اوست.
اين آرمان شهر در جزيره اي در کرانه ي جهان نو، به نام « يوتوپيا » به معناي نيست در جهان يا هيچستان و در شهر « آمائورت » به معناي مکاني خيالي و در کنار رودِ « آنيدر » به معناي بي آب از زبان شخصي به نام رافائل به معناي « ياوه سرا » ترسيم شده است. مور، آرمان شهر خود را به خوبي وصف کرده و ويژگي هاي آن را بدين گونه شرح داده است:

الف) مکان و جغرافيا

جزيره يوتوپيا جزيره اي است در خليجي بزرگ در اقيانوس اطلس در محلي نزديک به نيم کُره غربي، با شکلي هلالي که ميان دو سر هلال آن، حدود يازده ميل فاصله وجود دارد. تنها مردم يوتوپيا، آبراه هاي اطراف آن را مي شناسند؛ چنان که اگر بيگانه اي بدون راهنمايي آنان با تکيه بر بخت خويش، به اين خليج وارد شود، سخت در خطر کشتي شکستگي مي افتد.
در اين جزيره ي خيالي، 54 شهر است که همگي بزرگ، نيک ساخت و با زبان راه، روش، نهاد و قانون هاي يک سان؛ همگي را تا جايي که وضع مکان اجازه مي دهد با يک نقشه ساخته اند. آمائورت شهر اصلي جزيره است که نزديک مرکز جزيره جاي گرفته و بر تپه اي با شيب ملايم قرار دارد و دو ميل تا کرانه ي رود آنيدر فرود مي آيد.
افزون بر شهر، اين آرمان شهر داراي روستاهايي است؛ هيچ روستايي کمتر از چهل خانوار زن و مرد به اضافه دو بنده خدمتکار ندارد. هر خانوار را يک کدخدا و يک بانوي سخت کوش و کار آزموده سرپرستي مي کنند. هر سي خانوار زير نظر يک داروغه است. هر سال از هر خانوار، بيست نفر پس از گذراندن دو سال در روستا به شهر باز مي گردند و به جاي آنان، بيست نفر ديگر از شهر به روستا مي فرستند. هر شهر سالي يک بار سه تن از خردمندترين پيرانش را به « آمائورت » مي فرستد تا در باب امور مشترکشان رأي زنند.
هر سي خانوار در سال، کارگزاري بر مي گزينند که « سيفوگرانت » ناميده مي شود. بر سر هر دو، سيفوگرانت و خانواري فرمان گزارشان کارگزار ديگري است که روزگاري او را « ترانيبور » مي ناميدند اما اکنون « سر فيلارک » مي نامند. از فهرست چهار نفري مرداني که مردم چهار محله ي شهر نامزد کرده اند، شهريار را بر مي گزينند. شهريار براي همه ي عمر برگزيده مي شود مگر آن که گمان برند خيال يکه تازي در سر دارد.

ب) دين، اخلاق و فرهنگ

مردم يوتوپيا، مردمي مذهبي هستند؛ اصول دينشان، اعتقاد به خداوند و معاد است. آنان اعتقاد دارند روح انساني نمي ميرد و با عنايت خداوندي براي شادکامي سرشته شده است ولي هر پژوهشي در باب شادکامي را که بر پايه ي دين نباشد، سست و زيان بخش مي انگارند. پس از اين زندگي، براي فضيلت هاي ما، پاداش معيّن شده است و براي گناهانمان کيفر، چنين مي انديشند که اين باورها اگر چه به دين تعلق دارند، با عقل نيز سازگارند و آن را در نظر داشته و به رسميت مي شناسند.
پرستش گاه هاي باشکوهي دارند. اگر چه در ميان ايشان، دين هاي گوناگون بسيار است همگي صرف نظر از تفاوت هايي که با يکديگر دارند، در باب يک نکته ي اصلي هم رأي هستند و آن پرستش خداي يگانه طبيعت است چنان که گويي همگي از راه هاي گوناگون رهسپار يک سرمنزلند، نيايش همگاني را چنان انجام مي دهند که مزاحم آيين هاي ويژه نباشند. در پرستش گاه، مردان و زنان را از يکديگر جدا مي کنند مردان در سمت راست و زنان در سمت چپ حضور مي يابند.
اهل يوتوپيا باور دارند پس از اين زندگي براي گناه کاران کيفري هست و براي نيکوکاران پاداشي. پس از آن که جنازه را با اندوه تشييع و زير لب دعا کردند که خدا بر ضعف آن انسان رحمت آورد، به خاکش مي سپارند، هنگامي که کسي شادمانه و سرشار از اميد بميرد بر او زاري نمي کنند، بلکه سرود خوانان به دنبال جنازه مي روند و روح آن انسان را به پيشگاه خداوند هديه مي کنند.
فضيلت را زيستن بر حسب طبيعت تعريف مي کنند و مي گويند که خداوند ما را در اين جهت، سرشته است؛ پي گيري طبيعت يعني سازگاري رفتار با احکام عقل در روي آوردن به چيزها و روي گرداندن از آن هاست. برتر نهادن خير همگاني بر خير خويش را پارسايي مي شمرند. آنان قمار و شکار را در شمار لذت هاي ابلهانه مي نهند. تنشان چالاک و شاداب است و نيرومندتر از آنند که قامتشان مي نماياند.
لذت دانش آموزي ايشان چنان است که در پي گيري امور عقلي خستگي ناپذيرند. از نظر آموزش و پرورش، در يوتوپيا، همه ي پسران را آموزش مي دهند ولي در هر شهر تنها تني چند خويشتن را وقف آموزش کرده، از کارهاي ديگر معافند؛ اينان کساني هستند که در نوجواني، توانايي و اشتياق بي اندازه براي آموزش نشان مي دهند. بخش بزرگي از مردم چه زن چه مرد، ساعت هاي فراغت خويش را در سراسر زندگي به خواندن کتاب مي گذرانند. تمام مطالعه ي آن ها به زبان خويش است که زباني است غني، خوش آهنگ و در بيانِ انديشه، رسا.
مردم همگي در سراسر جزيره يک گونه جامه مي پوشند؛ البته جامه هاي آنان که زناشويي کرده اند با آنان که نکرده اند، ناهمگون است.
از بيماران به دقت پرستاري مي کنند و از هيچ دارو و خوراکي براي بهبود ايشان دريغ نمي کنند. اما اگر کسي از بيماريي در رنج باشد که هم درمان ناپذير باشد هم پيوسته دردناک، کشيشان و فرمان روايان مي آيند و او را وامي دارند که بيش از اين، زندگي با اين بيماري دردناک را ادامه ندهد. کساني که با اين استدلال قانع شوند يا خود را به رضاي خويش از گرسنگي مي کشند يا با کمک ترياک، مرگي بي درد خواهند داشت، اما کسي را که بي اجازه ي کاهنان، جان خويش را بگيرد، نکوهش مي کنند.

ج) طبقات اجتماعي

مردم به دو دسته ي اساسي تقسيم مي شوند؛ آزادگان و بردگان. اکثريت مردم آزاده اند. بردگان تعداد کمي هستند که يا از شهرونداني هستند که به سبب بزهکاري محکوم به بردگي شده اند يا از ديگر ملت هايند که محکوم به مرگ شده اند؛ آنان زندانيان جنگي را برده نمي کنند مگر آن هايي را که خود اسير کرده باشند. فرزندان بردگان و نيز کساني را که در ميان ديگر ملت ها برده بوده اند نيز برده نمي کنند.

د) روابط اجتماعي و شغلي

اهل يوتوپيا همگي از زن و مرد به کشاورزي مي پردازند. افزون بر کار در کشتزار، هر کس پيشه ي ويژه اي دارد از جمله پشم بافي يا کتان بافي، بنايي، آهنگري يا درودگري! جز اين ها پيشه ي ديگري نيست که شمار زيادي از ايشان بدان بپردازند. هيچ گونه کاهلي را بر نمي تابند و زمينه يا فرصتي براي تنبلي وجود ندارد، ميخانه و روسپي خانه اي در کار نيست؛ فرصتي براي فساد و جايي براي پنهان شدن و ديدارهاي پنهاني نيست. کار عمده شايد تنها کار سيفوگرانت ها اين است که بپايند تا کسي بي کار ننشيند وهمه در حرفه ي خويش کوشا باشند، اما هيچ کس نمي بايد با زحمت بي پايان، خود را از پاي در اندازد. از آن جا که جمعيت نه بي کاره اند نه سرگرم کارهاي بيهوده؛ آنان از تاس بازي يا ديگر قمارهاي فاسد کننده ي احمقانه بي خبرند.
اهل يوتوپيا در 24 ساعت ، شش کار مي کنند؛ سه ساعت پيش از ناهار، پس از ناهار دو ساعت مي آسايند و سپس سه ساعت ديگر کار مي کنند، آن گاه شام مي خورند و هشت ساعت پس از نيمروز به بستر مي روند و هشت ساعت مي خوابند.
در وقت هاي آزاد خويش با جديت به کارهاي خوش آيند خويش مي پردازند؛ بسياري از آنان اين فاصله را با کتاب خواني پر مي کنند؛ رسمشان اين است که روزانه پيش از دست کشيدن از کار، سخنراني هاي عمومي برگزار مي کنند، اما جز کساني که براي دنبال کردن آموزش، برگزيده شده اند، هيچ کس ناگزير از حضور در آن ها نيست ولي گاه چنان مي شود که کارگري در وقت آزاد خويش، چنان با شور و شوق به آموزش مي پردازد و با سخت کوشي چنان پيشرفتي مي کند که از کار خويش معاف مي شود و به طبقه ي دانشوران فرا برده مي شود. از اين طبقه است که سفيران و کاهنان و ترانيبورها و نيز شهريار را بر مي گزينند. با اين وصف ها، به آساني مي توان فهميد که آنان چگونه در وقت کوتاه کار روزانه، اين همه توليد مي کنند.
اهل يوتوپيا نخستين و آخرين روزهاي هر ماه را به عنوان روز تعطيل جشن مي گيرند.
آنان نمي گذارند هيچ شهي بيش از شش هزار خانوار داشته باشد و هيچ خانواري کمتر از ده يا بيش از شانزده فرد رشيد ندارد که شمار بچه ها محدود نيست؛ اما با انتقال بچه هاي يک خانوار پر بچه به خانوار کم بچه، شمار آن ها را به آساني زير نظر دارند. هر شهر به چهار پاره برابر، بخش شده است و در ميانه هر بخش بازاري براي همه گونه کالا هست؛ فرآورده هاي هر خانوار را به اين جا مي آورند و در انبارها مي انبازند.
بندگان به کار کشتزار و پاک کردن مشغولند؛ به شهروندان اجازه ي کشتار نمي دهند، زيرا اهل يوتوپيا برآنند که کشتار، حسّ هم دردي را که انساني ترين حس در طبع ماست، از بين مي برد. هر خيابان تالار همگاني بزرگي براي خود دارد.

ه) آيين و رسم هاي زناشويي

هيچ زني پيش از هجده سالگي و هيچ مردي پيش از 21 سالگي پيمان زناشويي نمي بندد. اگر کشف شود مردي پيش از زناشويي، ماجرايي پنهاني داشته، به سختي کيفر داده و همه ي عمر از زناشويي محروم مي شود مگر آن که بخشايش شاهانه او را از کيفر معاف دارد.
پيش از زناشويي، نخست زني شايسته و محترم، دختر باکره يا بيوه را برهنه بر خواستگارش مي نماياند و پس از آن مردي شريف، خواستار را عريان بر زن مي نماياند. در اين بخش از جهان، تنها اينان رسم تک همسري دارند و ازدواجشان تنها با مرگ گسسته مي شود؛ طلاق را روا نمي دانند مگر در مورد زنا يا بدرفتاري تاب نياوردني هر يک از زن و شوهر.
زنان از ياد بردن زيبايي طبيعي خويش را نشانه ي تنبلي فطري مي دانند، اما از به کار بردن سرخاب و لوازم آرايشي سخت بيزارند؛ به تجربه مي دانند که هيچ زيبايي جسماني به اندازه ي عفت و فرمان بري، زن را براي شوهر خوش آيند نمي کند. اگر چه مي توان دل برخي را با زيبايي برد هيچ کس را نمي توان جز با اخلاق نيک و خوش خويي نگاه داشت.

و) پول و تجارت

نزد آنان، آهن البته بسيار برتر از زر و سيم است، ولي گلدان هاي اتاق و نيمکت هاي تالار عمومي و خانه هاشان از زر و سيم است. تا کودکند از اين دو زيور لذت مي برند و بدان ها مي بالند اما چون بزرگ تر شوند از کنار سيم و زر مي گذرند. هم چنين براي تحقير جايگاه زر و سيم، زنجيرها و بندهاي بندگانشان، نيز به گوش و انگشتان بزهکارانشان، حلقه هاي زرين مي کنند.
در مورد سفر و بازرگاني خارجي نيز پس از ذخيره کردن کالا به اندازه ي کافي براي جزيره، باقي مانده را به کشورهاي ديگر صادر مي کنند. (2)

تحليل و بررسي

به يوتوپياي مور، ايرادهايي وارد شده است:

1 . خيالي بودن:

جزيره ي يوتوپياي مور، پيش از آن که جامعه اي قابل تحقق و عملي باشد، همانند جمهوري افلاطون رؤيايي است تأمّل انگيز و به گفته اي، آزمايش گاه و پرورش گاهي است براي بذرهاي انديشه و تعقل که مي بايد برگزيد و آزمود. (3)

2. اشتراک اموال و نبودن مالکيت خصوصي در آن:

کارل کائوتسکي، مور را پيش رو انديشه ي کمونيسم ( اقتصادي ) شمرده است؛ البته جامعه ي کمونيستي مور، رنگ و بوي ديني نيز دارد و برخلاف بسياري از يوتوپياهاي کمونيستي، خانواده را اساس جامعه قرار مي دهد.

3. خانواده ي تک همسري، پدرسالارانه، گسترده و زاد و ولدآور و توليدگر، سنگ بناي هرم اجتماعي يوتوپيا است:

او هر خانواده را يک واحد اقتصادي و زيستي مي داند.

پي نوشت ها :

1. (thomas more ) متولد 1477 در لندن؛ وي در زمان صدراعظمي هِنري هشتم به جرم پشتيباني از پاپ در سال 1936 کشته شد، بدين رو کليساي کاتوليک وي را در شمار قديسان بر شمرد.
2. مور، آرمان شهر ( يوتوپيا )، ص 21-22.
3. همان.

منبع مقاله :
محمدي آشناني، علي؛ (1392)، جامعه آرماني قرآن کريم، قم: مؤسسه بوستان کتاب، ( مرکز چاپ و نشر دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، چاپ اول



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط