نويسنده: علي محمدي آشناني
بنيان ديدگاه ابن سينا درباره ي جامعه با اين انديشه استوار گرديده است که جامعه ي بشري محصول تقسيم کار اجتماعي است، او اعتقاد دارد که زندگي انسان با حيوان تفاوت داشته و انسان مانند حيوان تسليم غرايز خود نيست؛ بلکه براي برآوردن نيازهايش به درک و انديشه نيازمند است. تشکيل جامعه تنها براي تأمين و برطرف ساختن نيازهاي مادي و سامان دادن به آن نيست، بلکه در جامعه و زندگي اجتماعي، نيازهاي معنوي انسان نيز تأمين مي گردد.
بوعلي، هدف نهايي و آرماني مدنيت را رسيدن به سعادت دانسته و سعادت را دست يابي به چهار نوع التذاذ عقلي، حسي، عالي و پَست مي داند.
الف) طبقات اجتماعي
برابرِ الهيات کتاب شفاء، الاشارات و التنبيهات و النبوه، جامعه، محصول تقسيم کار اجتماعي است؛ طبقات اجتماعي بوعلي همانند مدينه ي فاضله ي فارابي، سه طبقه است:1. رهبران و مديران؛ 2. صنعت گران و پيشه وران؛ 3. نگهبانان و پاسداران که هر يک از اين طبقات، وظيفه خاصي دارند که به وسيله ي آن شناخته مي شوند و به وسيله ي همين گروه ها، امور جامعه از انسجام خاصي برخوردار مي شود. (1)
نيازهاي مالي دولت از سه منبع تأمين مي گردد؛ ماليات، غرامت و غنايم که دولت بايد درآمدهاي فوق را در جهت حفظ امنيت و تماميت ارضي کشور، پرداخت حقوق نگهبانان و مصالح عمومي هزينه کند. (2)
ب) مديريت و رهبري
جامعه ي آرماني ابن سينا هم چون مدينه ي فاضله ي فارابي، جامعه اي آسماني، وحي محور و تحت رياست پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) مي باشد و هم چون افلاطون به حکومت فيلسوفان اعتقادي ندارد. از نظر او، پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) به عنوان رئيس جامعه، داراي دو وظيفه است: 1. برقراري نظم و سامان دهي زندگي دنيوي مردم يعني اداره ي امور جامعه به وسيله ي ساختار و سازمان سياسي مناسب؛ 2. تأمين سعادت اخروي مردم.پس از پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) نيز، خليفه ي او بايد داراي چهار فضيلت باشد: 1. دليري؛ 2. اعتدال؛ 3. حسن تدبير؛ 4. خردمندي و فصاحت و قانون مداري. بر اين اساس آرمان شهر ابن سينا برابر اسوه ي اسلامي است.
ج) انواع حکومت
ابن سينا چند شکل از اشکال حکومت ها را بر شمرده است:1. حکومت دموکراسي؛
2. جامعه ي خسيسه که رياست آن با پست ترين مردم است؛
3. حکومت استبدادي يا وحدانيه الرياسه که هدف، اطاعت محض از رئيس است؛
4. حکومت اَشرافي يا آريستوکراسي که آن را حکومت فاضله نام نهاده است که رئيس اوّل آن افضل امت است و طبقات و مراتب به وسيله ي فضيلت و کمال اخلاقي يا تبحر در صنعت، معيّن مي شود. (3)
پي نوشت ها :
1. علي اصغر حلبي، تاريخ فلاسفه ايراني، ص244.
2. اصيل، آرمان شهر در انديشه ي ايراني، ص 111.
3. کتاب المجموع، ص 37-45؛ به نقل از: انديشه هاي مدينه ي فاضله، ص39.
محمدي آشناني، علي؛ (1392)، جامعه آرماني قرآن کريم، قم: مؤسسه بوستان کتاب، ( مرکز چاپ و نشر دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، چاپ اول