[لحن صحبت کردن کودک 9 ساله]
کودک ۹ ساله بسیار پر حرف است، بنابراین به او اجازه بدهید تا صحبت کند، بگذارید با دوستانش صحبت کند زیرا در این حالت حداقل یک احساس مقدماتی از اتحاد بدست می آورد. او طرح های سازماندهی اجتماعی انجام می دهد.
شناخت های خود را از دیگران و خودش تقویت می کند، نگفته ها و قضاوت ها را مبادله می نماید، در مورد استعدادهای آینده بحث می کند و صادقانه به دوستش می گوید: «تو استعداد پزشکی نداری» با وجود این چندین بحث و مذاکره و عدم توافق، به خوبی با همبازی هایش تفاهم پیدا می کند و دوستی هایی بسیار عمیق و طولانی بر قرار می نماید، فعالانه در آموزش و در پیشرفت و تحول کانون فرهنگی با تمام چند و چون آنها شرکت می کند، یاد می گیرد که سودهای شخصی و فردی اش را با توقعات و ظرفیت گروه هم آهنگ نماید و در کلاس درس با کمال میل با دیگران رقابت کرده و از طرف دیگر بیشتر به عنوان عضوی از گروه تا به عنوان یک فرد جدا، با دیگران رقابت کند.
در مدرسه، گروه ها می توانند از پسرها و دختران باشند، اما همکاری طبیعی همیشه تقریبا بین کودکان همجنس به وجود می آید. دختر بچه ها کانون های خاص خودشان را دارند که در آنجا وقت خود را به خنده و شادی و پچ پچ کردن می گذرانند حال آنکه پسرها دوست دارند که هیاهو و همهمه به راه بیاندازند.
پسرها غالبا بیشتر در معرض خشونت بچه های همسن و یا بزرگتر از خودشان قرار می گیرند و ترجیحا بچه های همجنس به میهمانی های جشن تولد دعوت می شوند. هر جنس، قلبا جنس مقابل را تحقیر می کند. این تحقیر یا اهانت متقابل از مکانیسم رشد نشأت و سرچشمه می گیرد. منطق وی شباهت بسیاری با گرایش های واپس زدگی دارد که این پسرها و دخترها را مجبور می کند که کمی از روابط خانوادگی فاصله بگیرند. علاقه به خانواده باید به وسیله یک عدم دلبستگی به حالت توازن درآید.
شناخت های خود را از دیگران و خودش تقویت می کند، نگفته ها و قضاوت ها را مبادله می نماید، در مورد استعدادهای آینده بحث می کند و صادقانه به دوستش می گوید: «تو استعداد پزشکی نداری» با وجود این چندین بحث و مذاکره و عدم توافق، به خوبی با همبازی هایش تفاهم پیدا می کند و دوستی هایی بسیار عمیق و طولانی بر قرار می نماید، فعالانه در آموزش و در پیشرفت و تحول کانون فرهنگی با تمام چند و چون آنها شرکت می کند، یاد می گیرد که سودهای شخصی و فردی اش را با توقعات و ظرفیت گروه هم آهنگ نماید و در کلاس درس با کمال میل با دیگران رقابت کرده و از طرف دیگر بیشتر به عنوان عضوی از گروه تا به عنوان یک فرد جدا، با دیگران رقابت کند.
در مدرسه، گروه ها می توانند از پسرها و دختران باشند، اما همکاری طبیعی همیشه تقریبا بین کودکان همجنس به وجود می آید. دختر بچه ها کانون های خاص خودشان را دارند که در آنجا وقت خود را به خنده و شادی و پچ پچ کردن می گذرانند حال آنکه پسرها دوست دارند که هیاهو و همهمه به راه بیاندازند.
پسرها غالبا بیشتر در معرض خشونت بچه های همسن و یا بزرگتر از خودشان قرار می گیرند و ترجیحا بچه های همجنس به میهمانی های جشن تولد دعوت می شوند. هر جنس، قلبا جنس مقابل را تحقیر می کند. این تحقیر یا اهانت متقابل از مکانیسم رشد نشأت و سرچشمه می گیرد. منطق وی شباهت بسیاری با گرایش های واپس زدگی دارد که این پسرها و دخترها را مجبور می کند که کمی از روابط خانوادگی فاصله بگیرند. علاقه به خانواده باید به وسیله یک عدم دلبستگی به حالت توازن درآید.
[رشد فهم و درک کودک 9 ساله]
کودک ۹ ساله برای بزرگ شدن باید فهم و ادراکش را از قوانین فردی، نه تنها نسبت به والدین خود بلکه در رویارویی با جنس مقابل نیز به حد کمال برساند. بنابراین هر جنسی، تحقیرهایی نسبت به جنس مقابل ابراز می دارد. آنها خود را می ستایند، مراقب یکدیگر هستند، سر به سر هم می گذارند.
اینها عواملی هستند که به آنها کمک می کند تا از نظر روانشناسی با کمک آموزش و بدون آن، بین خود فرق بگذارند. پسر بچه ای به بزرگتر خود می گوید: «دخترها چیزی نیستند، به حساب نمی آیند!»، در مقابل دختر بچه ای که این صحبت را می شنود می گوید: «پسرها نفرت انگیزند و دیدن آنها برای من فقط یک سرگرمی است».
ولی این مسأله معنی دار است، چنین نفرتی شامل پسر بچه های کوچک نمی شود. دختر بچه ها غالبا برای برادران کوچک خود فایده های زیادی داشته و نیز به آنها محبت های بسیار می کنند. یک پسر ۹ ساله در نقش برادر بزرگتر، در غیاب موقتی والدین، می تواند مراقبت های قابل ملاحظه ای از بچه ها به عمل آورد، می توان بچه را به او سپرد: چنین رفتاری، جزئی از اجزای مکمل رشد عمومی جنسیت بوده و بعدا شامل تمام زندگی خانوادگی می شود.
اینها عواملی هستند که به آنها کمک می کند تا از نظر روانشناسی با کمک آموزش و بدون آن، بین خود فرق بگذارند. پسر بچه ای به بزرگتر خود می گوید: «دخترها چیزی نیستند، به حساب نمی آیند!»، در مقابل دختر بچه ای که این صحبت را می شنود می گوید: «پسرها نفرت انگیزند و دیدن آنها برای من فقط یک سرگرمی است».
ولی این مسأله معنی دار است، چنین نفرتی شامل پسر بچه های کوچک نمی شود. دختر بچه ها غالبا برای برادران کوچک خود فایده های زیادی داشته و نیز به آنها محبت های بسیار می کنند. یک پسر ۹ ساله در نقش برادر بزرگتر، در غیاب موقتی والدین، می تواند مراقبت های قابل ملاحظه ای از بچه ها به عمل آورد، می توان بچه را به او سپرد: چنین رفتاری، جزئی از اجزای مکمل رشد عمومی جنسیت بوده و بعدا شامل تمام زندگی خانوادگی می شود.
[آگاهی جنسی کودک 9 ساله]
اشکال مختلفی از کسب آگاهی در مورد مسائل جنسی، از پدر شدن و از تولید مثل وجود دارد. اکثر دختر بچه های ۹ ساله، روند عادت ماهانه زنانگی را می دانند بسیاری از پسرها و دخترها، نقش پدر را در تولید مثل درک می کنند. آن ها بچه دار شدن حیوانات را مشاهده کرده اند. سؤالات اصلی آنها به فیزیولوژی و آناتومی اساسی جنس مربوط بوده است[1] و باعث نگرانی آن ها می شود، اما در عین حال کنجکاوی آن ها را تحریک می کند.
واقع بینی روشنفکرانه ، کودکان را در این سن از افراط های شاعرانه نجات می دهد. پسر بچه 9 ساله نسبتا از حالت لباس پوشیدن و آرایش خود کمی نگران است، با این حال جهت گیری های مجدد در زمینه جنسی به حد کافی مشخص هستند و نشان می دهند که کودک سال گذشته، اکنون به دوره جدیدی از زندگی و به سطح نوجوانی رسیده است.
دختر بچه ها بسیار زودتر از پسرها به سن بلوغ می رسند، این عمل و اختلاف ها در رسیدن به بلوغ جسمانی در هر یک از «جنس» ها جزئی از سلسله تغییرات طبیعی و اختلاف های فردی را که در این سن ظاهر می شوند، توضیح می دهد. منحنی رفتاری ، هرگز نمی تواند این اختلافات فردی را نشان دهد، زیرا باید آن را در مقیاس بزرگتری طراحی کرد و این چیزی است که ما را مجبور می کند تا به خطوط و سایه های کمرنگی که به عنوان مثال برای توصیف یک پسر و بخصوص یک دختر بسیار مهم هستند، اهمیت ندهیم.
او نشانه شخصیتش را به همراه دارد. وی حرکات خاص، روش خندیدن، روش تعجب و تحسین کردن خاص خودش را داراست. او دارای خلق و خو، قهر و اخم، ویژگی های خاص، شیوه غذا خوردن، مالکیت، روش بیان، عادات ، هیجان های خاص خود است که او را منحصر به فرد می سازد، در طبیعت هرگز همتایی برای او یافت نخواهد شد، و او نیز از شبیه بودن به دیگری متنفر است و این حالت حتی بین دوقلوهای همسان نیز وجود دارد.
منبع: کتاب روان شناسی کودک
نویسنده: آرنولدژسل، اف-ال ایلگ
واقع بینی روشنفکرانه ، کودکان را در این سن از افراط های شاعرانه نجات می دهد. پسر بچه 9 ساله نسبتا از حالت لباس پوشیدن و آرایش خود کمی نگران است، با این حال جهت گیری های مجدد در زمینه جنسی به حد کافی مشخص هستند و نشان می دهند که کودک سال گذشته، اکنون به دوره جدیدی از زندگی و به سطح نوجوانی رسیده است.
دختر بچه ها بسیار زودتر از پسرها به سن بلوغ می رسند، این عمل و اختلاف ها در رسیدن به بلوغ جسمانی در هر یک از «جنس» ها جزئی از سلسله تغییرات طبیعی و اختلاف های فردی را که در این سن ظاهر می شوند، توضیح می دهد. منحنی رفتاری ، هرگز نمی تواند این اختلافات فردی را نشان دهد، زیرا باید آن را در مقیاس بزرگتری طراحی کرد و این چیزی است که ما را مجبور می کند تا به خطوط و سایه های کمرنگی که به عنوان مثال برای توصیف یک پسر و بخصوص یک دختر بسیار مهم هستند، اهمیت ندهیم.
او نشانه شخصیتش را به همراه دارد. وی حرکات خاص، روش خندیدن، روش تعجب و تحسین کردن خاص خودش را داراست. او دارای خلق و خو، قهر و اخم، ویژگی های خاص، شیوه غذا خوردن، مالکیت، روش بیان، عادات ، هیجان های خاص خود است که او را منحصر به فرد می سازد، در طبیعت هرگز همتایی برای او یافت نخواهد شد، و او نیز از شبیه بودن به دیگری متنفر است و این حالت حتی بین دوقلوهای همسان نیز وجود دارد.
منبع: کتاب روان شناسی کودک
نویسنده: آرنولدژسل، اف-ال ایلگ
پی نوشت:
[1] . فیزیولوژی ، یا علم وظائف الأعضاء است که در آن از چگونگی انجام یافتن عادی اعمال حیاتی نبات یا حیوان و همچنین فعالیت هایی که موجب نگهداری حیات است بحث می کند مانند فعالیت های یاخته ها ، بافت ها، دستگاه گردش خون و سلسله اعصاب و در نباتات ، فتوسنتز و تعرق و غیره. آناتومی ، یا کالبد شناسی همان علم تشریح است که از ساختمان و شکل اعضای مختلف بدن و وضع آنها نسبت به یکدیگر بحث می کند. بحث در ساختمان و شکل اعضا، تشریح مقایسه ای و بحث در ساختمان بافت ها و چگونگی تشکیلات ریز بینی آنها نسج شناسی با بافت شناسی و بحث در چگونگی ساختمان تخم از ابتدای تولید و نمو آن جنین شناسی یا رویان شناسی نامیده می شود. (مترجم).