مقدمه ای بر خشونت خانگی (بخش دوم)

در بخش پیشین اشاره شد که یکی از مهمترین مسائل اجتماعی امروز در حوزه خانواده، خشنت خانگی علیه زنان است. در این بخش به ادامه مطالبی در این موضوع می پردازیم.
چهارشنبه، 28 فروردين 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
مقدمه ای بر خشونت خانگی (بخش دوم)

یکی از مهم ترین مسائل اجتماعی ایران، خشونت خانگی علیه زنان است.


[نتایج پژوهش های اخیر]

در ایران نیز در یک دهه اخیر پژوهش ها و مطالعات زیادی درباره خشونت علیه زنان، به ویژه خشونت خانگی انجام شده است. بر اساس آخرین پژوهش ها، در ۲۸ مرکز استان کشور دست کم ۷۰ پژوهش میدانی برجسته درباره خشونت خانگی علیه زنان انجام شده است. بیشتر این پژوهش ها پس از سال ۱۳۷۰ تاکنون انجام شده که نشان می دهد پژوهشگران و دانشگاهیان ایرانی در سال های اخیر علاقه و توجه ویژه ای به بررسی و کنکاش خشونت علیه زنان پیدا کرده اند. طرح ملی درباره خشونت علیه زنان یکی از بزرگترین و مهم ترین پژوهش ها درباره خشونت علیه زنان در ایران است که از سوی دفتر امور اجتماعی وزارت کشور و مرکز مشارکت امور زنان ریاست جمهوری، اجرا شد. پژوهشی که شماری از جامعه شناسان ایرانی از جمله محمود قاضی طباطبایی، علیرضا محسنی تبریزی و سیدهادی مرجایی مجری آن بودند و اساتید دانشگاه؛ همچون شکوه نوابی نژاد، نسرین مصفا، شهلا معظمی، شهرام رفیعی فر، مقصود فراستخواه، احمد رجب زاده و ... با آن همکاری داشتند.
همچنین صدها پژوهشگر و پرسشگر در چارچوب این طرح در ۲۸ استان کشور به بررسی پدیده خشونت خانگی علیه زنان پرداختند. پژوهشی که انجام فاز مطالعاتی آن، تهیه پرسشنامه ها، اجرای مرحله میدانی، گرد آوری اطلاعات و تنظیم گزارش پایانی آن بیش از سه سال به طول انجامید. گزارش پایانی این طرح که شامل بافته های تکان دهنده ای درباره خشونت خانگی علیه زنان در شهرهای مختلف ایران بود، در اواسط سال ۱۳۸۳ آماده شد. گزارشی که عبارت بود از: ۳۲ مجلد وهر مجلد نزدیک به ۲۰۰ صفحه (چهار جلد با عنوان گزارش ملی و ۲۸ جلد با عنوان گزارش استانی). هر چند این گزارش ها هنوز منتشر نشده است؛ اما در کتابخانه مرکز پژوهش های وزارت کشور در دسترس روزنامه نگاران، پژوهشگران و دانشجویان است. کارفرمای این طرح دفتر امور اجتماعی وزارت کشور و شریک پژوهشی آن مرکز مشارکت امور زنان ریاست جمهوری بود و وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و موسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی نیز با آن همکاری داشتند. محمود قاضی طباطبایی مجری این طرح ملی، برای توصیف ابعاد خشونت خانگی علیه زنان در ایران، انواع آن را در هشت گروه تقسیم بندی کرده است که عبارتند از: خشونت های زبانی، روانی، فیزیکی، حقوقی، جنسی، اقتصادی، فکری و آموزشی و مخاطرات.
آمارهای این طرح نشان می دهند که ۹۹ درصد زنان ایرانی، در طول زندگی مشترکشان، دست کم یک بار مورد خشونت قرار گرفته اند. با این حال میزان و انواع خشونت خانگی در استان های ایران از تنوع و تفاوت های زیاد و معناداری برخوردار است.
افزون بر این پژوهش ها، کتاب هایی نیز در این زمینه منتشر شده است که برخی از آنها عبارتند از: علل و ریشه های خشونت علیه زنان، نوشته شهین مولاوردی؛ زنان کتک خورده، نوشته ماریا روی؛ خشونت خانگی علیه زنان، نوشته محمدرضا سالاری فر. برخی از مقالاتی که در این عرصه متشر شده است نیز بدین شرح می باشند خشونت علیه زنان در تهران رابطه بین جامعه پذیری جنسیتی، منابع در دسترس زنان و رابطه خانوادگی، نوشته منصوره اعظم آزاده و راضیه دهقان فرد؛ نمایی از مظلومیت زن در جاهلیت قدیم و جاهلیت مدرن، نوشته اکرم حسینی و رضا گل پور؛ خشونت خانگی در سمنان. نوشته معصومه صابری؛ حمایت از زنان در برابر خشونت خانگی، نوشته شهلا معظمی؛ سیاست اجتماعی و خانواده، نوشته علیرضا جزایری و مژگان صلواتی و بررسی همسرآزاری در زنان شوهردار شهرستان اصفهان، نوشته محسن موسوی.
 

تعریف مفاهیم

 همسر: همسر در لغت به معنای برابر، عدیل، نظیر و شریک زندگی زن یا شوهر آمده است و همسری یعنی زناشویی یا ازدواج.[1]
سالمندی: که از آن با واژه هایی همچون پیری، سالخوردگی، مسنی، معمری، کهنسالی، کلان سالی، بسیار زاد، سال دیدگی، فرتوتی و غیره نیز یاد شده است، مرحله ای است از مراحل زندگانی انسان که پس از تولد، کودکی، نوجوانی، جوانی و میانسالی فرا می رسد و درباره آن دیدگاه های گوناگونی وجود دارد. زیست شناسان بر این باورند که سالمند به فردی گفته می شود که بیش از شصت سال سن داشته و به علت پیامدها و عوارض برآمده از کهولت سن و تغییرات جسمانی به مراقبت و توانبخشی نیاز دارد و از نظر سنی به سه گروه سالمند جوان (۷۰-60 سال)، سالمند میانسال (80-71 سال) و سالمند پیر (۸۱ به بالاتر) تقسیم می گردند.[2] روان شناسان نیز بر این باورند که سالمندی عبارت است از مرحله ای منحصر به فرد که دارای ویژگی های روانی مشخصی است در چارچوب حالتی از فروپاشی خودنمایی می کند و امکانات سازگاری روانی و اجتماعی فرد را در بر می گیرد، و به همین خاطر قدرت به کارگیری توانمندی های جسمی و عقلی برای رویارویی با فشارهای زندگی را در ویبه اندازهای کاهش می دهد که پرداختن کامل به نیازمندی های محیطی غیر ممکن می گردد و یا حتی دستیابی به حد متوسطی از تأمین نیازمندی های گوناگون امکان پذیر نخواهد بود.[3] سازمان ملل متحد و اتحادیه عرب، سن شصت سالگی را به عنوان نقطه آغاز سالمندی معرفی نموده اند؛ زیرا سن شصت سالگی نقطه آغاز مناسبی برای احتساب حقوق فرد سالمند است.[4] سالمند در متون دینی نیز با الفاظی همچون کهل، شیخ، عجوز و معمر مطرح شده است:
کهل: کهل درباره فردی به کار می رود که عمری میان سی تا پنجاه سال داشته باشد که به معنی معتمد طایفه نیز آمده است.[5] کهل در تفسیر المنیر چنین معنی شده است: «مردی که به رشد تمام عیار خود رسیده و کسی است که به سن چهل یا بیشتر برسد».[6]


ادامه دارد...



کتاب: شاخص های خانواده مطلوب از دیدگاه اسلام
نویسنده: قاسم ابراهیمی پور



پی نوشت: 
[1] . دهخدا.
[2] . حسن علی پور، خبرنامه آفتاب. ۹ آذر ۱۳۸۸.
[3] . حسن مصطفى عبدالمصطفی، سیکولوجیة المسنین، ص 15 و 16.
[4] . عبداللطیف صالح الفرفور، فناری و قضایا فقهیه معاصره، ص 147.
[5] . مجدالدین بن یعقوب فیروزآبادی شیرازی، القاموس المحیط؛ ابن منظور، لسان العرب: ابراهیم مصطفی و....... المعجم الوسیط، ماده: کهل.
[6] . وهبه الزحیلی، مترجم عبدالرؤف مخلص، تفسیر المنیر، ج3، ص۲۹۸.


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.