حقوق اجتماعی در رساله امام سجاد (علیه السلام) (بخش دوم)

در بخش پیشین بیان شد برای داشتن یک جامعه سعادتمند باید حقوق هر یک از اعضای آن جامعه ایفا شود. دانستن این حقوق مرحله اول این حرکت است که در این مرحله لازم است به متون دینی مراجعه کرد. یکی از این متون دینی، رساله حقوق امام سجاد (علیه السلام) که به بیان بخشی از حقوق اجتماعی پرداخته است. با ما همراه باشید تا با دیگر حقوق اجتماعی آشنا شوید.
پنجشنبه، 23 خرداد 1398
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: محمد حسین افشاری
موارد بیشتر برای شما
حقوق اجتماعی در رساله امام سجاد (علیه السلام) (بخش دوم)
در نگاه اسلام، حتی کسانی که هم دین ما نیستند، حقی بر گردن ما دارند. 
 

حق معاشرت‌کننده

وَ حَقُّ الْخَلِیطِ
اَنْ لَا تَغُرَّهُ
وَ لَا تَغُشَّهُ
وَ لَا تَخْدَعَهُ
وَ تَتَّقِیَ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى فِی اَمْرِهِ.
 
ترجمه:
و حق معاشرت کننده این است که
او را فریب ندهی
و به او خیانت نورزی
و نیرنگ نزنی
و از خدای متعال در کار او بیم داشته باشی [1].
 

حق مشورت‌کننده

وَ حَقُّ [2]الْمُسْتَشِیرِ
اِنْ [3]عَلِمْتَ أَنَّ لَهُ رَاْیاً[4]
اَشَرْتَ عَلَیْهِ
وَ اِنْ لَمْ تَعْلَمْ
اَرْشَدْتَهُ[5] اِلَى مَنْ یَعْلَمُ.
 
ترجمه:
و حق کسی که با تو مشورت می‌کند این است که
اگر نظری برای او داری
او را راهنمایی کن
و اگر نمی‌دانی
او را به سوی کسی که می‌داند راهنمایی کن.
 

حق مشاور

وَ حَقُّ الْمُشِیرِ عَلَیْکَ
 اَنْ لَا تَتَّهِمَهُ فِیمَا لَا یُوَافِقُکَ مِنْ رَاْیِهِ
وَ اِنْ وَافَقَکَ
حَمِدْتَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ.
 
ترجمه:
و اما حق کسی که تو با او مشورت می‌کنی این است که [6]
اگر نظر او با نظر تو مخالف بود، او را متهم نسازی
و اگر اندیشۀ او با تو یکی بود
خدای را در این امر شکر نمایی. [7]
 

حق نصیحت‌شونده

وَ حَقُّ الْمُسْتَنْصِحِ
اَنْ تُؤَدِّیَ اِلَیْهِ النَّصِیحَةَ
وَ لْیَکُنْ مَذْهَبُکَ الرَّحْمَةَ لَهُ
وَ الرِّفْقَ بِهِ.
 
ترجمه:
و اما حق کسی که از تو اندرزی می‌خواهد این است که
او را پند دهی
و روش تو با او مهرورزی
و همراه با نرمی باشد.
 

حق نصیحت‌کننده

وَ حَقُّ النَّاصِحِ
اَنْ تُلِینَ لَهُ جَنَاحَکَ
وَ تُصْغِیَ اِلَیْهِ بِسَمْعِکَ
فَاِنْ اَتَى بِالصَّوَابِ
حَمِدْتَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ
وَ اِنْ لَمْ یُوَافِقْ رَحِمْتَهُ وَ لَمْ تَتَّهِمْهُ
وَ عَلِمْتَ اَنَّهُ أَخْطَاَ
وَ لَمْ تُؤَاخِذْهُ  بِذَلِکَ
اِلَّا اَنْ یَکُونَ مُسْتَحِقّاً لِلتُّهَمَةِ
فَلَا تَعْبَا بِشَیْ‏ءٍ مِنْ اَمْرِهِ عَلَى حَالٍ
وَ لَا قُوَّةَ اِلَّا بِاللَّهِ.
 
ترجمه:
و حق کسی که تو را نصیحت می‌کند این است که
با او فروتنی کنی
و به سخنان او گوش دهی
پس اگر تو را به سوی درستی نصیحت کرد
خدای متعال را سپاس گوی
و اگر نادرست بود، او را ببخش و متهمش نکن
و بدان که او خطا کرده
و به خاطر آن از او بازخواست مکن
مگر اینکه او شایستۀ اتهام باشد
پس در این صورت به هیچ کدام یک از دستورات او اعتنا نکن
و هیچ نیرویی به جز خدا نیست.
 

حق بزرگتر

وَ حَقُّ الْکَبِیرِ
تَوْقِیرُهُ لِسِنِّهِ وَ
اِجْلَالُهُ لِتَقَدُّمِهِ فِی الْاِسْلَامِ قَبْلَکَ
وَ تَرْکُ مُقَابَلَتِهِ عِنْدَ الْخِصَامِ
وَ لَا تَسْبِقْهُ اِلَى طَرِیقٍ
وَ لَا تَتَقَدَّمْهُ
وَ لَا تَسْتَجْهِلْهُ
وَ اِنْ جَهِلَ عَلَیْکَ احْتَمَلْتَهُ
وَ اَکْرَمْتَهُ لِحَقِّ الْاِسْلَامِ وَ حُرْمَتِهِ.
 
ترجمه:
و حق بزرگتر این است که
او را به خاطر سن بیشترش احترام کن
و او را به خاطر سبقت گرفتن از تو در پذیرش اسلام، بزرگ دار
و به هنگام ستیزه جویی از تندی با او دوری کن 
و در پیمودن مسیر از او پیش نیفت
و از او پیشی نگیر
و با او نادانی نکن
و اگر او با تو نادانی کرد، تحملش کن
و به خاطر حق اسلام و حرمتی که دارد بزرگش بدار.
 

حق کوچکتر

وَ حَقُّ الصَّغِیرِ
رَحْمَتُهُ فِی تَعْلِیمِهِ
وَ الْعَفْوُ عَنْهُ
وَ السَّتْرُ عَلَیْهِ
وَ الرِّفْقُ بِهِ
وَ الْمَعُونَةُ لَهُ.
 
ترجمه:
و حق کوچکتر این است که
در آموزش او دلسوز باشی
و از او درگذری
و عیب او را بپوشانی
و با او مدارا کنی
و برای او یار و یاور باشی.
 

حق مستمند

وَ حَقُّ السَّائِلِ[8]
اِعْطَاؤُهُ
عَلَى قَدْرِ حَاجَتِهِ.
 
ترجمه:
و حق مستمند این است که
به او به اندازۀ نیازش
بدهی.
 

حق درخواست‌شونده

وَ حَقُّ الْمَسْئُولِ
اِنْ اَعْطَى
فَاقْبَلْ مِنْهُ بِالشُّکْرِ
وَ الْمَعْرِفَةِ بِفَضْلِهِ
وَ اِنْ مَنَعَ
فَاقْبَلْ عُذْرَهُ.
 
ترجمه:
و حق کسی که از او خواهشی داری این است که
اگر به تو آن را بخشید
از او با سپاس گزاری
و شناخت کار خیرش، بپذیر
و اگر آن را از تو بازداشت
عذر او را بپذیر.
 

حق شادکنندة انسان

وَ حَقُّ مَنْ سَرَّکَ اللَّهُ[9] تَعَالَى[10] بِهِ
 اَنْ تَحْمَدَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ اَوَّلًا
 ثُمَّ تَشْکُرَهُ.
 
ترجمه:
و حق کسی که تو را به خاطر خدا شاد نموده است این است که
نخست خدای متعال را شکر کنی
و بعد از او تشکر نمایی.
 
 

حق بدکنندة به انسان

حَقُّ مَنْ سَاءَکَ
اَنْ تَعْفُوَ عَنْهُ
وَ اِنْ عَلِمْتَ اَنَّ الْعَفْوَ یَضُرُّ
انْتَصَرْتَ
قَالَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى:
«وَ لَمَنِ انْتَصَرَ بَعْدَ ظُلْمِهِ
فَأُولئِکَ ما عَلَیْهِمْ مِنْ سَبِیلٍ[11]».
 
ترجمه:
و حق کسی که به تو بدی کرده این است که
او را ببخشی
و اگر بدانی که بخشش او ضرر می‌زند
حق خود را از او بِسِتان
خدای متعال می‌فرماید :
« و کسی که پس از مورد ستم قرار گرفتن، حق خود را بخواهد
اینان کسانی هستند که گناهی بر آنان نیست. »
 

حق هم‌کیشان

وَ حَقُّ اَهْلِ مِلَّتِکَ
اِضْمَارُ السَّلَامَةِ لَهُمْ وَ[12] الرَّحْمَةُ لَهُمْ
وَ الرِّفْقُ بِمُسِیئِهِمْ وَ تَاَ لُّفُهُمْ
وَ اسْتِصْلَاحُهُمْ
وَ شُکْرُ مُحْسِنِهِمْ
وَ کَفُّ الْاَذَى عَنْهُمْ
وَ تُحِبُّ لَهُمْ مَا تُحِبُّ لِنَفْسِکَ
وَ تَکْرَهُ لَهُمْ مَا تَکْرَهُ لِنَفْسِکَ
وَ اَنْ تَکُونَ[13] شُیُوخُهُمْ بِمَنْزِلَةِ اَبِیکَ
وَ شَبَابُهُمْ[14] بِمَنْزِلَةِ اِخْوَتِکَ
وَ عَجَائِزُهُمْ بِمَنْزِلَةِ اُمِّکَ
وَ الصِّغَارُ بِمَنْزِلَةِ اَوْلَادِکَ.
 
 
ترجمه:
و حق هم کیشان تو این است که
در دل، سلامت و رحمت را برای ایشان بخواهی
و با بدی‌های آنان با مهربانی رفتار کنی و با ایشان مدارا کنی
و به خیر و صلاح ایشان اقدام کنی
و از نیکوکاران ایشان سپاس گزاری نمایی
و دست از آزار ایشان برداری
و هر آنچه را برای خودت می‌پسندی برای آنان نیز بپسند
و نیز هر آنچه را که برای خود نمی‌پسندی برای ایشان نیز مپسند
و بزرگان ایشان را مانند پدر خویش
و جوانانشان را مانند برادرانت
پیر زنان ایشان را مانند مادرت
و کوچکترهای آنان را مانند فرزندان خود بدان.
 

حق اهل ذمه[15]

وَ حَقُّ الذِّمَّةِ
 اَنْ تَقْبَلَ مِنْهُمْ
مَا قَبِلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْهُمْ
وَ لَا تَظْلِمَهُمْ
مَا وَفَوْا لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِعَهْدِهِ.
 
ترجمه:
و حق اهل ذمه این است که
بپذیر از ایشان
هر آنچه را که خدای متعال پذیرفته است
و تا زمانی که به پیمان خود با خدای متعال 
وفادار بودند، ظلم نکن.[16]


پی نوشت:
[1]. منظور این است که با او مکارانه برخورد نکنی، چرا که او از روی صداقت با تو معاشرت می‌کند ولی تو می‌خواهی به او نیرنگ بزنی.
به همین خاطر حضرت(علیه السلام)می‌فرمایند از این کار باید دست برداشت، چون خدای متعال از انسانی که صادق است و دیگران با او مکارانه برخورد می‌کنند، دفاع خواهد کرد.
[2].] من لا یحضره الفقیه: وَ امَّا حَقُّ [
[3]. ] همان: فَاِنْ [
[4]. ] همان: رَأْیاً حَسَناً [
[5]. ] همان: لَمْ تَعْلَمْ له أَرْشَدْتَهُ [
[6]. منظور کسی است که انسان می‌خواهد از افکار او استفاده نماید.
[7]. شاید منظور حضرت(علیه السلام) این است که اگر در موردی شما با فکر به نتیجه‌ای رسیدید و باز شک در آن باقی مانده بود لازم است با دیگران مشورت کنی، حال اگر نظر او با شما یکی شد، خدا را شکر کنید که از ابتدا مسیر درستی را برای فکر خویش انتخاب نموده اید و حال با فکر انسانی شایسته برای نظر خود مویدی پیدا می‌کنید.
[8]. شاید منظور حضرت ، خاص کسی باشد که از انسان، مالی را طلب می‌کند.
[9].]  من لا یحضره الفقیه: لِلَّهُ  [
[10]. ]  همان: تعالی[
[11]. سوره مبارکه شوری، آیه 41
[12].] من لا یحضره الفقیه: السَّلَامَةِ وَ الرَّحْمَةُ [
[13].]  همان: یَکُونَ  [
[14]. ] همان: شَبَّانُهُمْ [
.[15] منظور از اهل ذمه، گروهی از اهل کتاب می‌باشند که در سایۀ حکومت اسلامی با پرداخت جزیه (مقداری از درآمد خویش) زندگی می‌کنند.
[16] . علی بن الحسین (علیه السلام)، رساله حقوق امام سجاد (علیه السلام)، مترجم: محمدحسین افشاری، قم: نشر مشهور، سوم، 1392.


سبک زندگی مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما