چون تدریس یک کار پر مشغله و چند وظیفه ای است. حرفه ی ما مستلزم صرف انرژی ذهنی و عاطفی بسیار زیادی است.
اداره کردن هیجان ها
اداره کردن هیجان ها با توانایی ما در برخورد مناسب با احساساتمان رابطه دارد. همان گونه که در بالا اشاره شد، عدم خودآگاهی یک معلم نتیجه اش مهار نکردن هیجان ها است، که به نتایج ناپسند منجر می شود. برای همه ی ما احتمال دارد که گاهی اوقات در موقعیت هایی تحت تأثیر شدید عواطف منفی قرار بگیریم.
دامنه هیجان ها
دامنه ی این هیجان ها می تواند از ناکامی، خشم، فشار روحی، ترس، اضطراب و یا حتی احساس بدبختی زیاد که می بایست خودمان را به زور از خواب بلند کنیم و به مدرسه برویم ادامه داشته باشد. داشتن هیجان های منفی یک روند طبیعی است و همان گونه که گلمن اشاره می کند "احساسات مثبت و منفی زندگی را شیرین می کنند، اما اضافه می کند "حفظ تعادل مهم است." تعادل واژه ی کلیدی است. به عنوان یک معلم ما چه کاری می توانیم انجام دهیم تا تعادل را حفظ کنیم یا شاید احساس هیجان کنیم، بیشتر اوقات خوشحال و پر از شادی و انرژی باشیم؟ وقتی ملاحظه کنیم که یک سوم زندگی خودمان را در مدرسه می گذرانیم و این که دارای حرفه ای هستیم که زندگی کودکان را می سازد یا خراب می کند، آیا نمی بایست برای بهترین هدف ممکن تلاش کنیم؟
برای شروع، باید بدانیم که تفکرات و هیجان ها بسیار به هم همبسته اند. به زبانی دیگر، آن گونه که ما اطراف خود را درک می کنیم بر چگونگی احساس ما در مورد آنها اثر می گذارد. در نتیجه اگر ادراک خود را تغییر دهیم احساسات ما نیز متناسب با آن تغییر خواهد کرد. تغییر در تفکرات و احساسات نتیجه اش تغییر در نگرش و رفتار خواهد شد. رابین شارما در "راهبی که ماشین فراری خود را فروخت"" می گوید اگر می خواهید زندگی معنادار و با آرامشی داشته باشید، می بایست افکار بامعنا و با آرامشی داشته باشید.
برای شروع، باید بدانیم که تفکرات و هیجان ها بسیار به هم همبسته اند. به زبانی دیگر، آن گونه که ما اطراف خود را درک می کنیم بر چگونگی احساس ما در مورد آنها اثر می گذارد. در نتیجه اگر ادراک خود را تغییر دهیم احساسات ما نیز متناسب با آن تغییر خواهد کرد. تغییر در تفکرات و احساسات نتیجه اش تغییر در نگرش و رفتار خواهد شد. رابین شارما در "راهبی که ماشین فراری خود را فروخت"" می گوید اگر می خواهید زندگی معنادار و با آرامشی داشته باشید، می بایست افکار بامعنا و با آرامشی داشته باشید.
در هنگام حضور در مدرسه
هنگامی که در مدرسه هستیم، گاهی ممکن است احساس کنیم که در یک چرخه بی پایانی هستیم، چون تدریس یک کار پر مشغله و چند وظیفه ای است. حرفه ی ما مستلزم صرف انرژی ذهنی و عاطفی بسیار زیادی است. به زبان دیگر، ما همیشه در حال حرکت هستیم. ما وقت زیادی نداریم.
اگر هم وقتی باشد، برای مکث کردن، و آرام شدن یا از یک لحظه سکوت لذت بردن است. مغز ما در مورد مباحث مختلف از پوشش دادن برنامه ی درسی یا درگیر شدن با مسایل اجتماعی تا اطمینان حاصل کردن از فعالیت های فوق برنامه، کار می کند.
بنابراین، لازم است تا ما مقدار زیادی از مباحثی را که در مغزمان است تخلیه کنیم تا حفظ تعادل صورت پذیرد. با نفس های عمیق، یوگا، دعا کردن و نماز خواندن و تمرکز می توانیم به این امر مهم دست یابیم، بسیار سودمند است که چند دقیقه استراحت کنیم و در سکوت کامل، به آرامی در محیطی تمیز بنشینیم، حتی اگر این محل در ذهن ما باشد.
اگر مدرسه ی شما باغچه ای دارد، می توانید چند دقیقه در آن به آرامی استراحت کنید، یا به یک پیاده روی کوتاه بروید، یا نهار خود را در محیطی با آرامش صرف کنید. این چند دقیقه استراحت و دوری از محیط پر جنب و جوش مدرسه می تواند بازده خوبی داشته باشد و می تواند انرژی لازم را به شما بدهد، تجدید قوا کرده، با قلبی باز و لبخندی زیبا به جای یک صورت اخمو با آمادگی به ملاقات دانش آموزان بروید. این حالت بسیار توصیه می شود، به ویژه هنگامی که در موقعیت هایی که باعث به وجود آمدن هیجان های منفی مانند فشار روحی، خستگی مفرط، ناامیدی و یأس قرار گرفته اید.
اگر هم وقتی باشد، برای مکث کردن، و آرام شدن یا از یک لحظه سکوت لذت بردن است. مغز ما در مورد مباحث مختلف از پوشش دادن برنامه ی درسی یا درگیر شدن با مسایل اجتماعی تا اطمینان حاصل کردن از فعالیت های فوق برنامه، کار می کند.
بنابراین، لازم است تا ما مقدار زیادی از مباحثی را که در مغزمان است تخلیه کنیم تا حفظ تعادل صورت پذیرد. با نفس های عمیق، یوگا، دعا کردن و نماز خواندن و تمرکز می توانیم به این امر مهم دست یابیم، بسیار سودمند است که چند دقیقه استراحت کنیم و در سکوت کامل، به آرامی در محیطی تمیز بنشینیم، حتی اگر این محل در ذهن ما باشد.
اگر مدرسه ی شما باغچه ای دارد، می توانید چند دقیقه در آن به آرامی استراحت کنید، یا به یک پیاده روی کوتاه بروید، یا نهار خود را در محیطی با آرامش صرف کنید. این چند دقیقه استراحت و دوری از محیط پر جنب و جوش مدرسه می تواند بازده خوبی داشته باشد و می تواند انرژی لازم را به شما بدهد، تجدید قوا کرده، با قلبی باز و لبخندی زیبا به جای یک صورت اخمو با آمادگی به ملاقات دانش آموزان بروید. این حالت بسیار توصیه می شود، به ویژه هنگامی که در موقعیت هایی که باعث به وجود آمدن هیجان های منفی مانند فشار روحی، خستگی مفرط، ناامیدی و یأس قرار گرفته اید.
فضای مدرسه چگونه است؟
در مدارس، همه چیز آن گونه که برنامه ریزی شده یا انتظار می رود پیش نمی رود. به عنوان معلم، ما موقعیت های بسیاری را تجربه می کنیم که باعث خشم ما شود. خطر خشم در نداشتن خودآگاهی کافی است، بنابراین افراد می توانند پلکان خشم را بدون آگاهی از هیجان های خودشان بالا بروند. سطح خشم همین طور بالا می رود تا به قله برسد جایی که فرد اسیر هیجان ها می شود و به گونه ای عمل کند که باعث پشیمانی او در آینده بشود.
یک راه موثر اداره کردن خشم انتخاب کردن مکث و دور شدن از موقعیت ناخوشایند است، به هر طریقی که می توانید خودتان را آرام نمائید، مانند نوشیدن یک لیوان آب، پیاده روی کوتاه، عوض کردن موضوع، یا توجه خود را به چیز دیگری معطوف کنید، به هر شکلی که مناسب آن موقعیت ویژه است. وقتی همه چیز آرام شد، می توانید در مورد راه های دیگری برای حل مشکل و انتخاب مناسب ترین آنها تصمیم بگیرید.
کلماتی را که ما در زندگی روزمره ی خودمان انتخاب می کنیم، تأثیر زیادی بر این که چگونه احساس می کنیم دارد. رابطه ی مستقیمی بین زبانی که به کار می بریم و برنامه ریزی مغز ما وجود دارد. برنامه ی NLP یا زبان شناسی عصبی به صورت یک علم همگانی در آمده است که می تواند چیزهای زیادی را به ما عرضه کند. یادگیری NLP به شخص کمک می کند تا نسبت به روش تفکر و به کارگیری زبان هوشیارتر باشد. انتخاب کردن واژه های مثبت بیشتر تا انتخاب واژه های منفی می تواند تاثیر به سزایی در عواطف ما داشته باشد.
یک راه پی بردن به مقدار استفاده از واژه های مثبت و منفی این است که صدای خود را در کلاس درس ضبط کنید. فهرستی از واژه های منفی تهیه کنید و ببینید که آیا می توانید آنها را با واژه های مثبت تر جایگزین کنید. چنین تمرین هایی می تواند تاثیر باورنکردنی نه تنها بر روی هیجان های شما به عنوان معلم داشته باشد، بلکه بر روی هیجان های کودکان نیز تاثیر داشته باشد چون هر کلمه ای که شما به زبان می آورید می تواند تاثیر مثبت یا منفی بر روی تمام کودکان حاضر در کلاس داشته باشد.
واژه ها بسیار قدرتمندند و نقش بسیار مهمی را در ساختن این که ما چه کسانی هستیم بازی می کنند. ماهاتما گاندی به شکل بسیار زیبایی این مساله را بیان کرده است. او می گوید "کلمات مرا مثبت پندار، کلمات رفتار من خواهد شد، رفتار مرا مثبت پندار، رفتار عادت من خواهد شد، عادت های مرا مثبت پندار، عادت های من به ارزش های من تبدیل می شوند، ارزش های مرا مثبت پندار، ارزش ها، سرنوشت من خواهند شد."
یک راه موثر اداره کردن خشم انتخاب کردن مکث و دور شدن از موقعیت ناخوشایند است، به هر طریقی که می توانید خودتان را آرام نمائید، مانند نوشیدن یک لیوان آب، پیاده روی کوتاه، عوض کردن موضوع، یا توجه خود را به چیز دیگری معطوف کنید، به هر شکلی که مناسب آن موقعیت ویژه است. وقتی همه چیز آرام شد، می توانید در مورد راه های دیگری برای حل مشکل و انتخاب مناسب ترین آنها تصمیم بگیرید.
کلماتی را که ما در زندگی روزمره ی خودمان انتخاب می کنیم، تأثیر زیادی بر این که چگونه احساس می کنیم دارد. رابطه ی مستقیمی بین زبانی که به کار می بریم و برنامه ریزی مغز ما وجود دارد. برنامه ی NLP یا زبان شناسی عصبی به صورت یک علم همگانی در آمده است که می تواند چیزهای زیادی را به ما عرضه کند. یادگیری NLP به شخص کمک می کند تا نسبت به روش تفکر و به کارگیری زبان هوشیارتر باشد. انتخاب کردن واژه های مثبت بیشتر تا انتخاب واژه های منفی می تواند تاثیر به سزایی در عواطف ما داشته باشد.
یک راه پی بردن به مقدار استفاده از واژه های مثبت و منفی این است که صدای خود را در کلاس درس ضبط کنید. فهرستی از واژه های منفی تهیه کنید و ببینید که آیا می توانید آنها را با واژه های مثبت تر جایگزین کنید. چنین تمرین هایی می تواند تاثیر باورنکردنی نه تنها بر روی هیجان های شما به عنوان معلم داشته باشد، بلکه بر روی هیجان های کودکان نیز تاثیر داشته باشد چون هر کلمه ای که شما به زبان می آورید می تواند تاثیر مثبت یا منفی بر روی تمام کودکان حاضر در کلاس داشته باشد.
واژه ها بسیار قدرتمندند و نقش بسیار مهمی را در ساختن این که ما چه کسانی هستیم بازی می کنند. ماهاتما گاندی به شکل بسیار زیبایی این مساله را بیان کرده است. او می گوید "کلمات مرا مثبت پندار، کلمات رفتار من خواهد شد، رفتار مرا مثبت پندار، رفتار عادت من خواهد شد، عادت های مرا مثبت پندار، عادت های من به ارزش های من تبدیل می شوند، ارزش های مرا مثبت پندار، ارزش ها، سرنوشت من خواهند شد."
نویسنده: هلن مافینی-شهناز بهمن
منبع: کتاب «پرورش هوش هیجانی کودکان»