برای داشتن فرزندان قدرتمند باید آن ها را با اعتماد به نفس تربیت کرد.
سخن آغازین
افزایش اعتماد به نفس در کودکان، می تواند زمینه ساز رشد روانی-اجتماعی کودک در دیگر دوران های زندگی او باشد. کودکی که دارای اعتماد به نفس مطلوبی باشد در دوران نوجوانی می تواند از یک هویت صحیحی برخوردار باشد، چرا که او بر اساس واقعیت هایی استعدادهای او خود را شناخته و آنها را رشد داده است.
کودکی که از اعتماد به نفس مطلوبی برخوردار باشد و این اعتماد به نفس بر اساس واقعیت شکل گرفته باشد نه بر اساس توهمات و تخیلات او و اطرافیانش، می تواند نوید بخش آینده درخشان آن کودک باشد. در مقابل آن هم قابل تصور است که اگر این اعتماد به نفس در کودک شکل نگرفته باشد، نمی توان مطلوب هایی که در آینده از او متوقع هستید، شکل بگیرد. برخی از روانشناسان و متخصصان روانی در حوزه کودک بر این باور هستند که اعتماد به نفس در سنین کودکی شکل می گیرد و تاثیر این اعتماد سازی، آثاری ماندگار به درازای عمر آدمی دارد.
از همین روی باید راهبردهایی که باعث افزایش اعتماد به نفس درست در کودکان می شود را به درستی آموخت و در سبک های تربیتی و ارتباطی با کودک به کار گرفت.
کودکی که از اعتماد به نفس مطلوبی برخوردار باشد و این اعتماد به نفس بر اساس واقعیت شکل گرفته باشد نه بر اساس توهمات و تخیلات او و اطرافیانش، می تواند نوید بخش آینده درخشان آن کودک باشد. در مقابل آن هم قابل تصور است که اگر این اعتماد به نفس در کودک شکل نگرفته باشد، نمی توان مطلوب هایی که در آینده از او متوقع هستید، شکل بگیرد. برخی از روانشناسان و متخصصان روانی در حوزه کودک بر این باور هستند که اعتماد به نفس در سنین کودکی شکل می گیرد و تاثیر این اعتماد سازی، آثاری ماندگار به درازای عمر آدمی دارد.
از همین روی باید راهبردهایی که باعث افزایش اعتماد به نفس درست در کودکان می شود را به درستی آموخت و در سبک های تربیتی و ارتباطی با کودک به کار گرفت.
اعتماد به نفس چیست؟
اگر بخواهیم اعتماد به نفس[1] را به یک زبان ساده برای شما تعریف کنیم، در اصل اعتماد به استعدادهای خود را اعتماد به نفس می توان دانست. انسانی که به استعدادهای خود باور داشته باشد، آنها را بشناسد و سعی در به کارگیری و به فعلیت رساندن آنها داشته باشد، را می توان یک انسانی با اعتماد به نفس دانست.
اعتماد به نفس که از آن به خودباوری نیز تعبیر می شود، یک حالت روانی است که فرد بر اساس تجربه هایی که در زندگی به دست آورده است و یا شناختی که اطرافیان به او می دهند، استعدادها و توانایی های خود را کشف می کند و سعی دارد برای به موفقیت رسیدن آنها را به کار بگیرد. او بر این استعدادها و توانایی خود اعتماد دارد.
اما آیا میان «اعتماد به نفس» و «عزت نفس»[2] تفاوت وجود دارد. بله! بین این دو اصطلاح تفاوت هایی وجود دارد که برخی به اشتباه این دو را به جای یکدیگر استفاده می کنند.
اگر بخواهیم در یک کلام فرق میان این دو اصطلاح را بیان کنیم، این است که گستردگی عزت نفس برتری خاصی بر اعتماد به نفس دارد. عزت نفس به معنای آن است که شخص کل وجود خودش را با ارزش می داند، معتقد است که نباید اجازه دهد حس حقارت به او دست بدهد. از همین روی توجه خاصی در روایات به این امر شده است و سفارش شده است که از افرادی که دارای عزت نفس نیستند و خود را حقیر می دانند، دوری کنند.[3]
در مقابل عزت نفس، اعتماد به نفس، دارای جهت گیری است. به این معنا که اعتماد به نفس در یک موضوع خاص خود را بروز می دهد. به عنوان نمونه، می گویند فلان شخص اعتماد به نفس خاصی در تحصیلات دارد و یا اعتماد به نفس خاصی در مسابقات ورزشی دارد در حالیکه همین شخص ممکن است اعتماد به نفس پائینی در فعالیت های علمی داشته باشد. از همین روی کسی می تواند عزت نفس پائینی داشته باشد ولی اعتماد به نفس بالایی در موضوع خاصی داشته باشد.
اعتماد به نفس که از آن به خودباوری نیز تعبیر می شود، یک حالت روانی است که فرد بر اساس تجربه هایی که در زندگی به دست آورده است و یا شناختی که اطرافیان به او می دهند، استعدادها و توانایی های خود را کشف می کند و سعی دارد برای به موفقیت رسیدن آنها را به کار بگیرد. او بر این استعدادها و توانایی خود اعتماد دارد.
اما آیا میان «اعتماد به نفس» و «عزت نفس»[2] تفاوت وجود دارد. بله! بین این دو اصطلاح تفاوت هایی وجود دارد که برخی به اشتباه این دو را به جای یکدیگر استفاده می کنند.
اگر بخواهیم در یک کلام فرق میان این دو اصطلاح را بیان کنیم، این است که گستردگی عزت نفس برتری خاصی بر اعتماد به نفس دارد. عزت نفس به معنای آن است که شخص کل وجود خودش را با ارزش می داند، معتقد است که نباید اجازه دهد حس حقارت به او دست بدهد. از همین روی توجه خاصی در روایات به این امر شده است و سفارش شده است که از افرادی که دارای عزت نفس نیستند و خود را حقیر می دانند، دوری کنند.[3]
در مقابل عزت نفس، اعتماد به نفس، دارای جهت گیری است. به این معنا که اعتماد به نفس در یک موضوع خاص خود را بروز می دهد. به عنوان نمونه، می گویند فلان شخص اعتماد به نفس خاصی در تحصیلات دارد و یا اعتماد به نفس خاصی در مسابقات ورزشی دارد در حالیکه همین شخص ممکن است اعتماد به نفس پائینی در فعالیت های علمی داشته باشد. از همین روی کسی می تواند عزت نفس پائینی داشته باشد ولی اعتماد به نفس بالایی در موضوع خاصی داشته باشد.
نشانه های اعتماد به نفس بالا
- افرادی که دارای اعتماد به نفس بالایی هستند، شناخت خوبی از استعدادهای خود دارند. ممکن است جدای از شناخت این استعدادها، آنها را نیز رشد داده باشند.
- افرادی که دارای اعتماد به نفس مطلوبی هستند، از انتقاد دیگران خشمگین نمی شوند چرا که به خویش استعدادهای درونی خویش اعتماد دارند.
انسانی که دارای اعتماد به نفس مطلوبی است واستعدادهای خود را به درستی کشف کرده است، دیگر شکی در وجود آنها ندارد، برایش روشن است که این استعداد را دارد و باید برای او گام هایی بردارد؛ حال هر چقدر دیگران در مورد آن انتقادهایی را بکنند و داشته های او را زیر سئوال ببرند، آسیبی به او نمی زند.
با سخنی که بیان شد می توان به این نکته رسید که افراد دارای اعتماد به نفس، از سخن های گزنده افراد مخالف آسیب نخواهد دید.
با سخنی که بیان شد می توان به این نکته رسید که افراد دارای اعتماد به نفس، از سخن های گزنده افراد مخالف آسیب نخواهد دید.
- افرادی که دارای اعتماد به نفس بالایی هستند، اهل ریسک پذیری هستند و سعی دارند با توجه به آن بسیاری از تجربه های جدید را انجام بدهند و مطالب جدیدی را بیاموزند. این دست از افراد اگر هم در کار جدیدی که وارد شده اند، شکست بخورند همان را به عنوان تجربه استفاده کرده و سعی می کنند به درستی از آن تهدید صورت گرفته، فرصت های خوبی را استخراج کنند.
- افراد با اعتماد به نفس بالا، برای رسیدن به موفقیت نیاز کمتری به انگیزه سازی های بیرونی و مشوق های بیرونی دارند (نه اینکه ندارند بلکه نیازشان نسبت به آدم های با اعتماد به نفس پایین کمتر است). این افراد سعی دارند از درون وجود خود، انگیزه سازی کنند تا برای رسیدن به موفقیت کمتر به محیط بیرون از خود نیازمند باشند.
پی نوشت: