صلاحیت در ازدواج (بخش سوم)

برای داشتن یک زندگی مطلوب و خانه ای پر از محبت و آرامش، باید به درستی مقدمات آن را شکل داد. یکی از مقدمات آن این است که خود، صلاحیت لازم برای ازدواج را کسب کرده باشیم. با ما همراه باشید تا در این مورد بیشتر بدانید.
جمعه، 20 دی 1398
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: راضیه مرزانی
موارد بیشتر برای شما
صلاحیت در ازدواج (بخش سوم)
کسب صلاحیت ازدواج، زمینه ساز یک ازدواج مناسب و آرامش بخش است. 
 

عقد مکاتبه

اسلام برنامه «آزادی ترجیح بردگان» را طرح کرده و به همین دلیل از هر فرصتی برای آزاد ساختن آن استفاده کرده است که یکی از مواد این برنامه مسئله مکاتبه است که به عنوان یک دستور در آیات مورد بحث به آن اشاره شده است.
 
عقد مکاتبه یک نوع قرارداد است بین عبد و مولا که طبق آن عبد موظف می گردد از طریق کسب آزاد، مالی را تهیه کرده و طی اقساطی که برایش قابل تحمل باشد به مولا بپردازد و آزادی خود را بازیابد و دستور داده شده که مجموعه این اقساط بیش از قیمت عقد نباشد و اگر عبد به عللی از پرداختن اقساط عاجز شدند، باید از بیت المال و سهم الزکات اقساط او پرداخته و آزاد گردد.
 
حتی بعضی از فقها تصریح کردند که اگر زکاتی به مولا تعلق گیرد خود او باید اقساط بدهی عبد را از باب زکات حساب کند. عقد مکاتبه یک عقد لازم است و هیچ یک از طرفین حق فسخ آن را ندارند. بنابراین با این طرح هم بسیاری از بردگان آزادی خود را باز می یابند و هم توانایی زندگی مستقل را در این مدت که ملزم به کار کردن و پرداخت اقساط هستند پیدا می کنند و هم صاحبان آنها به ضرر و زیان نمیافتندو عکس العمل منفی به زیان بردگان نشان نخواهند داد.[1]
 

  منظور از جمله (علمتم فیهم خیراً) چیست؟

عن ابی عبدالله (علیه السلام): «فی قول الله عزوجل (أن علمتم فیهم خیراً) قال: إن علمتم أن لهم دیناً و مالاً»[2]
منظور از جمله (علمتم فیهم خیراً) این است که رشد و صلاحیت کافی برای عقد این قرارداد و سپس پس توانایی برای انجام آن داشته باشند و بتوانند بعد از پرداختن مال الکتابه (مبلغی را که قرارداد بسته اند) زندگی مستقلی را شروع کنند، اما اگر توانایی بر این امور نداشته باشند و این کار در مجموع به ضرر آنها تمام شود و در نتیجه سربار جامعه شوند باید به وقت دیگری موکول کنند که این صلاحیت و توانایی حاصل گردد سپس برای اینکه بردگان به هنگام ادای این اقساط به زحمت نیفتند دستور میدهد که «چیزی از مال خداوند که به شما داده است آنها بدهید» «وآتوهم من مال الله الذی آتاکم».
 

منظور از این مال چه مالی است که باید به این بردگان داد؟

نظر مفسران در این زمینه
جمع کثیری گفته اند: منظور این است که سهمی از زکات همانگونه که در آیه ۶۰ سوره توبه آمده است به آنها پرداخته شود تا بتوانند دین خود را ادا کنند و آزاد شوند. بعضی گفتند: منظور آن است که صاحب برده قسمتی از اقساط را به او ببخشد، و یا اگر دریافت داشته به او بازگرداند، تا توانایی بیشتر بر نجات خود از اسارت و بردگی پیدا کند.
 
بعضی گفتند: در آغاز کار بردگان توانایی بر تهیه مال ندارند چیزی به عنوان کمک خرج یا سرمایه مختصر به آنها بدهند تا بتوانند به کسب و کاری مشغول شوند، هم خود را اداره کنند و هم اقساط دین خویش را بپردازند. ممکنه 3  تفسیر فوق با هم منافاتی ندارند و ممکن است مجموعاً در مفهوم آیه جمع باشد، هدف واقعی این است که مسلمانان این گروه مستضعف را تحت پوشش کمک های خود قرار دهند تا هر چه زودتر خلاصی یابند.
 

و لا تکرهوا فتیاتکم علی البغاء ان اردن تحصناً لتبتغوا عرض الحیاه الدنیا

این قسمت از آیه به یکی از اعمال بسیار زشت بعضی از دنیا پرستان در مورد بردگان اشاره کرده می فرماید: (کنیزان خود را به خاطر تحلیل متن های زودگذر دنیا مجبور به خود فروشی نکنید، اگر آنها میخواهند پاک بمانند).
 
جمله ان اَرَدنَ تَحَصُّناً (اگر آنها میخواهند پاک بمانند) مفهومش این نیست که اگر خود آن زن ها به این کار مایل باشند اجبار آنها مانعی ندارد، بلکه این تعبیر از قبیل (منقضی به انتفاء موضوع) است. زیرا عنوان «اکراه» در صورت عدم تمایل صادق است است و گرنه خود فروشی و تشویق به آن به هر حال گناه بزرگی است.
 
این تعبیر برای این است که اگر صاحبان این کنیزان مختصر غیرتی داشته باشند به غیرت آنها برخورد. مفهوم آیه این است که این کنیزان که ظاهراً در سطح پایینتری قرار دارند مایل به این آلودگی نیستند شما که آن همه دعا دارید چرا تن به چنین پستی در می دهید!؟
  

جمع بندی

اینکه انسانها همواره خود را نیازمند به خالق یکتا بدانند و از او کمک بخواهند که اگر لطف او نباشد آدمی آماده است برای اینکه در پرتگاه هلاکت سقوط کند و اینکه انسان ها از خداوند همیشه بخواهند که خداوند از فضل و رحمت شبح آنها ببخشاید و با آنان حسابرسی کند.
برای داشتن انتخاب همسر، پیش از آنکه خود اقدام کنیم، باید خود را مورد بررسی و ارزیابی قرار دهیم.

پی نوشت:
[1] -نمونه/جلد14/ص467 و 468.
[2] -الکافی/ ج6/ ص1887.


سبک زندگی مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.