نگرش، مبنای روان شناختی ارتباط مؤثر والدین با فرزندان

نگرش عبارت است از یک روش نسبتا ثابت در فکر، احساس و رفتار راجع به افراد، گروه ها و موضوع های اجتماعی. نگرش درست می تواند زمینه ساز ارتباط درست والدین و فرزندان شود. با ما همراه باشید تا با این موضوع بیشتر آشنا شوید.
يکشنبه، 18 اسفند 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
نگرش، مبنای روان شناختی ارتباط مؤثر والدین با فرزندان
اولین و مهم ترین مبنای روان شناختی ارتباط مؤثر والدین با فرزندان در حریم خانواده، نوع نگرش والدین به جهان و انسان است.
 

نگرش

 اولین و مهم ترین مبنای روان شناختی ارتباط مؤثر والدین با فرزندان در حریم خانواده، نوع نگرش والدین به جهان و انسان است. در ابتدا به بررسی واژه نگرش می پردازیم:

نگرش عبارت است از یک روش نسبتا ثابت در فکر، احساس و رفتار راجع به افراد، گروه ها و موضوع های اجتماعی. مؤلفه های نگرش عبارتند از: افکار و عقاید، احساسات یا عواطف و تمایلات رفتاری. بنابراین، همان گونه که محققان نیز گفته اند، می توان برای نگرش، سه بند شناختی، عاطفی و رفتاری در نظر گرفت. نگرش یک سازه فرضی و دارای ویژگی های متعددی است؛ از جمله:
 
1. مؤلفه های نگرش با یکدیگر تعامل دارند.
۲. مؤلفه های هر نگرش با یکدیگر تناسب سطح دارند. معمولا وقتی بعد شناختی آن عمیق و ریشه دار و وابسته به ارزش های مهم باشد، به همان نسبت بعد عاطفی آن نیز محکم و ریشه دار بوده و به تبع آن، آمادگی روانی فرد برای رفتار مناسب نیز بیشتر است.
3. نگرش از ویژگی های اصلی یا فرعی برخوردار است. نگرش های اصلی بر نگرش های فرعی تأثیر مستقیم دارند؛ بیش تر درونی شده اند و کمتر به موقعیت ها و شرایط خارجی وابسته اند. اما نگرش های فرعی هر قدر فرعی باشند، وابستگی بیشتری به شرایط محیطی دارند.
 

نقش ایمان در ارتباط موثر

حال اگر ایمان یک نگرش اصلی تلقی شود، می توان در پرتو یک تحلیل عقلی، آن را یک حالتی روانی دانست که ممکن است در هر انسانی ایجاد شود و از سه مؤلفه «عقیده و شناخت»، «تعلق قلبی و عاطفی» و «رفتار ظاهری» برخوردار باشد. در واقع، ما ابتدا به موضوعی شناخت پیدا می کنیم و سپس در برابر آنچه شناخته ایم، جهت گیری عاطفی و انگیزشی اتخاذ می کنیم و در نهایت، بر اساس شناخت و آن انگیزش، کیفیت رفتار خود را تعیین می نماییم.
 
بنابراین، ایمان به خدا به عنوان یک نگرش اصلی بر زندگی خانوادگی و ارتباط اعضای خانواده و از جمله ارتباط والدین با فرزندان، تأثیرگذار است و می توان آن را به عنوان یک مبنای روان شناختی برای ارتباط مؤثر مطرح ساخت.
 
کسانی که معتقدند پدر یا مادر شدن یک مسؤولیت الهی یا امری مقدس است، در ایجاد، ارتباط و حفظ آن به شکل مطلوب و مؤثر نقش فراوانی دارند؛ زیرا ارزش یک امر قدسی فراتر از امر عادی و مادی است و همچون دیگر امور مقدس و معنوی تناسب بیشتری با بعد اصیل انسان می یابد. شاید به همین دلیل باشد که در تعالیم اسلامی بر مسؤولیت والدین در برابر فرزندان و تقدس و ارزش معنوی آن بسیار تاکید شده است و والدین را به محبت کردن به فرزندان توصیه می کنند.
 
امام صادق (علیه السلام) می فرماید: «خدا بنده ای را که فرزند خود را بسیار دوست می دارد، مورد رحمت خویش قرار می دهد.»
 
پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله و سلم) فرمود: «نگاه محبت آمیز پدر به صورت فرزند عبادت است.» و یا در جای دیگر فرمود: «هر بوسه ای که والدین نثار فرزند می کنند، درجه ای مثبت به دست می آورند.»
 
در مقابل، کسانی که فرزند را به عنوان امری مزاحم در زندگی می دانند و نگرش منفی به او دارند، هرگز نمی توانند با روشی محبت آمیز با فرزند خود برخورد کنند، چه رسد به این که بخواهند رابطه مؤثر و مطلوبی با وی داشته باشند.
 
به طور کلی، آنچه در ارتباط بین افراد نقش عمده ای ایفا می کند و می تواند تسهیل کننده تأثیرگذاری مطلوب والدین در فرزند باشد، نگرش مثبت والدین به فرزند است؛ بدین معنا که باید به فرزند به عنوان هدیه و امانت الهی نگریست و حتی به صرف انسان بودن باید او را گرامی داشت و بدون توجه به مشکلات و رفتارهای ناهنجار وی، او را به عنوان انسانی که دارای همه گونه توانایی و قابلیت های بالقوه است، نگریست. با این نوع نگرش می توان به او امکان داد تا آنچه هست باشد و احساسات واقعی خویش را بیان و ابراز کند. در حقیقت، نگرش مثبت شامل یک نوع عشق و علاقه انسانی به فرزند است؛ عشق توأم با احترام.
 

نگرش والدین به هستی، خداوند، انسان

بنابراین، به نظر می رسد که مهم ترین مبنایی که در ارتباط مؤثر والدین با فرزندان نقش آفرینی می کند، نوع نگرش والدین به هستی، خداوند، انسان، زندگی و جایگاه فرزند در مجموع جهان هستی است. در واقع، رابطه والدین با فرزند در درجه اول متأثر از نگرش والدین به جهان هستی و هستی بخش جهان است.
 
امام سجاد (علیه السلام) ارتباط والدین با فرزندان را مبتنی بر این کرده اند که اصولا فرزند از آن والدین است و جزئی از وجود آنهاست، پس هر حرکت و تلاشی در این زمینه به حیطه وجودی آنها بر می گردد و ثمره و نتیجه اش برای خود آنهاست و بر همین اساس، حقوق فرزند را تبیین کرده و می فرمایند:
 
«وأما حق ولدک فتعلم إنه منک ومضاف إلیک فی عاجل الدنیا بخیره وشره وإنک مسؤول عما ولیته من حسن الأدب والدلالة على ربه و المعونة على طاعته فیک و فی نفسه فمثاب على ذلک ومعاقب؛ حق فرزندت بر تو آن است که بدانی او از توست و رفتار نیک و بدش در این دنیا با تو پیوند دارد و تو به دلیل مسؤولیت و ولایتی که بر او داری، موظفی که او را خوب تربیت کنی و به جانب پروردگارش رهنمون باشی و به او کمک کنی تا در ارتباط با تو و خودش، از خداوند فرمان برد و نیز توجه داشته باش که اگر او را به شایستگی تربیت کنی، پاداش آن را خواهی یافت و چنانچه در تربیت او سهل انگاری نمایی، مورد عقوبت خداوند قرار خواهی گرفت».
 
 بنابراین، وقتی که در فرهنگ اسلامی، «فرزند» از بهترین و ارزشمندترین جایگاه ها برخوردار است و فرزندآوری یک مسؤولیت خطیر و وظیفه دینی تلقی می شود، والدین به این وظیفه نگاه تقدس گونه دارند و در برابر آن با کمال وجود و هستی آمادگی پیدا می کنند. و یا وقتی که در فرهنگ اسلامی به فرزند به عنوان یک امانت از طرف خداوند در دست والدین نگاه می شود، آنها در ایجاد و حفظ رابطه مؤثر و مطلوب از هیچ تلاشی دریغ نخواهند کرد و با تمام وجود به حفظ و استمرار ارتباط مؤثر خود با وی خواهند پرداخت و همیشه در اندیشه ایجاد و گسترش بهترین و مناسب ترین شرایط برای این امر خواهند بود.
 
برخلاف آنجا که والدین مسأله فرزندآوری را به یک موضوع شخصی کاهش داده اند و بر همین اساس، به دنبال کشف روش های مختلف کنترل موالید و رهایی از داشتن فرزند هستند و یا آن جا که داشتن فرزند را به عنوان امری که به از دست دادن آزادی و مقید شدن به گرفتاری های ظاهری (چون فشار مالی و امثال آن) منتهی می شود تلقی می کنند، در این صورت، والدین با چنین، چگونه می توانند به دنبال ایجاد رابطه، آن هم به شکلی مطلوب و مؤثر باشند؟
 

فرزندآوری در غرب

امروزه در کشورهای صنعتی غرب، مسأله فرزندآوری یک انتخاب شخصی است. افزایش روش های کنترل موالید، افراد را قادر می سازد که از فرزندآوری اجتناب ورزند. اما در فرهنگ اسلامی فرزند یا نعمت است یا رحمت، و به داشتن فرزند و توالد و تناسل توصیه اکید شده است و در انتخاب همسر نیز توصیه می شود که همسری را برگزینید که قابلیت فرزندآوری داشته باشد.
 
منبع: تقویت نظام خانواده و آسیب شناسی آن. گروه نویسندگان. صص 357-360، موسسه آموزشی-پژوهشی امام خمینی (ره). سوم. 1388.


سبک زندگی مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.