مسیر جاری :
سامریهای منافق در جامعه امروز
پیوند خوشنویسی در هنرهای مختلف
معرفی خوشنویسان معروف قرآن کریم
بررسی مرقع و قطاع در خوشنویسی
هنر و زیبایى از منظر دین در بیان آیت الله جوادى آملى
بررسی بحث حجاب در دانشگاه و عدم رعایت آن در جامعه دانشجویی
علت بی غیرتی برخی مردان و نحوه تعامل با چنین همسری
در اقدام به طلاق، اولویت با کدامیک: منافع والدین یا فرزندان؟!
چه چیزهایی موجب رضایتمندی در زندگی می شوند؟
حضرت زهرا (س) حلقه ارتباط و اتصال در عالم هستی
دلنوشتههایی به مناسبت هفته بسیج
خلاصه ای از زندگی مولانا
داستان های کوتاه از پیامبر اکرم (ص)
اقدامات مهم و اورژانسی پس از چنگ زدن گربه
زنگ اشغال برای برخی تماس گیرندگان
نحوه خواندن نماز والدین
چگونه تعداد پروتونها، نوترونها و الکترونها را تشخیص دهیم؟
اهل سنت چگونه نماز می خوانند؟
لیست کاملی از خدایان و الهههای یونانی
نماز قضا را چگونه بخوانیم؟
تعاطي الکاس من شان الصبوح
تعاطي الکاس من شان الصبوح شاعر : خاقاني فسق بالراح يا ريحان روحي تعاطي الکاس من شان الصبوح بده چون اشک من جام صبوحي ببين همچون لبت خندان رخ صبح ولاتخفي الهوي خوف...
اذا ما الطير غنت فيالصباح
اذا ما الطير غنت فيالصباح شاعر : خاقاني اجب داعي معاطاة الملاح اذا ما الطير غنت فيالصباح بيار آن گريهي تلخ صراحي هوا پر خندهي شيرين صبح است تحليها بوشي او وشاح...
دلم خاک تو شد گو باش من خون ميخورم باري
دلم خاک تو شد گو باش من خون ميخورم باري شاعر : خاقاني ز دست اين دل خاکي به دست خون درم باري دلم خاک تو شد گو باش من خون ميخورم باري تو نو نو کعبتين ميزن که من در ششدرم...
اي رخ نورپاش تو پيشه گرفته دلبري
اي رخ نورپاش تو پيشه گرفته دلبري شاعر : خاقاني رونق آفتاب شد زان رخ همچو مشتري اي رخ نورپاش تو پيشه گرفته دلبري سروي و چون روان شوي شور هزار لشکري ماهي و چون عيان شوي...
داور جاني، پس اين فرياد جان چون نشنوي
داور جاني، پس اين فرياد جان چون نشنوي شاعر : خاقاني يارب آخر يارب فرياد خوان چون نشنوي داور جاني، پس اين فرياد جان چون نشنوي گير داد عاشقان ندهي فغان چون نشنوي داد خواهم...
ماهي که مه از قفاي او بيني
ماهي که مه از قفاي او بيني شاعر : خاقاني خورشيد ز روي و راي او بيني ماهي که مه از قفاي او بيني گردون گرهي قباي او بيني جوزا کمر کلاه او يابي آن سايه که در قفاي او...
خاکم که مرا مني نيابي
خاکم که مرا مني نيابي شاعر : خاقاني بادم که مرا تني نيابي خاکم که مرا مني نيابي گر بر محکم زني نيابي هيچم به عيار تو دو جو کم وز من دم دشمني نيابي دشمن کامم ز دوستداريت...
گويم همه دل مني و جاني
گويم همه دل مني و جاني شاعر : خاقاني مانم به تو و به من نماني گويم همه دل مني و جاني وان نور تويي که جان جاني آن سايه منم که خاک خاکم تو جان مني به جاي آني من خاک...
در عشق، فتوح چيست؟ داني
در عشق، فتوح چيست؟ داني شاعر : خاقاني از دوست کرشمهي نهاني در عشق، فتوح چيست؟ داني ترکان که کمين گشاي خواني بيني ز کمان کشان غمزه کس داد نشان ز بينشاني گوئي که...
تو را افتد که با ما سر برآري
تو را افتد که با ما سر برآري شاعر : خاقاني کني افتادگان را خواستاري تو را افتد که با ما سر برآري بدين گفتن چه حاجت؟ خود درآري مکن فرمان دشمن سر درآور بها اينک، بياور...