مسیر جاری :
#اشعار عطار نیشابوری در راسخون
#اشعار عطار نیشابوری در مقالات
#اشعار عطار نیشابوری در فیلم و صوت
#اشعار عطار نیشابوری پرسش و پاسخ
#اشعار عطار نیشابوری در مشاوره
#اشعار عطار نیشابوری در خبر
#اشعار عطار نیشابوری در سبک زندگی
#اشعار عطار نیشابوری در مشاهیر
#اشعار عطار نیشابوری در احادیث
#اشعار عطار نیشابوری در ویژه نامه
توصیههای ویژه مقام معظم رهبری برای پیروزی جبهه مقاومت
تمثیلات و مصادیق قرآنی صهیونیسم
اصول و قواعد دوازده گانه خوشنویسی
5 ابزار ضروری برای زنده ماندن در صعودهای زمستانی
تحصیل در آلمان: فرصتی برای ساختن آیندهای بهتر
تحصیل پزشکی و دندانپزشکی در ترکیه: راهنمای کامل برای متقاضیان ایرانی
بوستان موشها و تاثیر آن در ترک و درمان اعتیاد
خوشنویسی در جهان اسلام
سامریهای منافق در جامعه امروز
پیوند خوشنویسی در هنرهای مختلف
دلنوشتههایی به مناسبت هفته بسیج
داستان های کوتاه از پیامبر اکرم (ص)
خلاصه ای از زندگی مولانا
اقدامات مهم و اورژانسی پس از چنگ زدن گربه
نحوه خواندن نماز والدین
زنگ اشغال برای برخی تماس گیرندگان
چگونه تعداد پروتونها، نوترونها و الکترونها را تشخیص دهیم؟
اهل سنت چگونه نماز می خوانند؟
نماز استغاثه امام زمان (عج) را چگونه بخوانیم؟
پیش شماره شهر های استان تهران
بي دل و جان صد هزار سر عيان افکني
بي دل و جان صد هزار سر عيان افکني شاعر : عطار هر نفسي روي خويش باز بپوشي به زلف بي دل و جان صد هزار سر عيان افکني هر نفسي شور عشق در دو جهان افکني تا دل عطار را در خفقان...
گه به دندان در عدن شکني
گه به دندان در عدن شکني شاعر : عطار گه به مژگان صف ختن شکني گه به دندان در عدن شکني روز بازار ياسمن شکني گه لب همچو لاله بگشايي رونق برگ نسترن شکني گه رخ همچو ماه...
اي دل اندر عشق غوغا چون کني
اي دل اندر عشق غوغا چون کني شاعر : عطار خويش را بيهوده رسوا چون کني اي دل اندر عشق غوغا چون کني تو محالانديش تنها چون کني آنچه کل خلق نتوانست کرد پشهاي با باد صفرا...
گر نقاب از جمال باز کني
گر نقاب از جمال باز کني شاعر : عطار کار بر عاشقان دراز کني گر نقاب از جمال باز کني پرده از روي کار باز کني ور چنين زير پرده بنشيني عاشقي را که اهل راز کني از همه...
خواجه تا چند حساب زر و دينار کني
خواجه تا چند حساب زر و دينار کني شاعر : عطار سود و سرمايهي دين بر سر بازار کني خواجه تا چند حساب زر و دينار کني خويشتن را گه آن نيست که بيدار کني شب عمرت بشد و صبح اجل...
هر زمان لاف وفايي مي زني
هر زمان لاف وفايي مي زني شاعر : عطار آتشي در مبتلايي مي زني هر زمان لاف وفايي مي زني لاف نيکويي ز جايي مي زني چون که جاني داري اندر مردگي تا تو پر بر چه هوايي مي زني...
خال مشکين بر گلستان مي زني
خال مشکين بر گلستان مي زني شاعر : عطار دل همي سوزي و بر جان مي زني خال مشکين بر گلستان مي زني هر زمان فال دگرسان مي زني بر بياض برگ گل عمر مرا زلف را بر يکدگر زان...
اي گشته نهان از همه از بس که عياني
اي گشته نهان از همه از بس که عياني شاعر : عطار ديده ز تو بينا و تو از ديده نهاني اي گشته نهان از همه از بس که عياني گر تو بنمايي رخ خويشم بتواني گر من طلبم دولت وصلت...
گفتم بخرم غمت به جاني
گفتم بخرم غمت به جاني شاعر : عطار بر من بفروختي جهاني گفتم بخرم غمت به جاني عشوه خرد از تو هر زماني مفروش چنان برآن که پيوست چون چنگ ز هر رگم فغاني بنواز مرا که...
ترسا بچهاي به دلستاني
ترسا بچهاي به دلستاني شاعر : عطار در دست شراب ارغواني ترسا بچهاي به دلستاني چون آتش و آب زندگاني دوش آمد و تيز و تازه بنشست چون عشق به موسم جواني داني که خوشي...