مسیر جاری :
ابـزار خوشنویسـی
ارکان اربعه هنر خوشنویسی
چگونه کتاب را به بهترین دوست کودک تبدیل کنیم ؟
هزینه های سرسام آور رزرو هتل مشهد واقعیت دارد؟
ویژگی های استخر ویژه کودکان
حفاظت از وسایل قیمتی در سفر
خطوط مختلف خوشنویسی اسلامی
رازهای زندگی حضرت زهرا (س) از زبان سلمان فارسی
توصیههای ویژه مقام معظم رهبری برای پیروزی جبهه مقاومت
تمثیلات و مصادیق قرآنی صهیونیسم
نحوه خواندن نماز والدین
دلنوشتههایی به مناسبت هفته بسیج
نماز استغاثه امام زمان (عج) را چگونه بخوانیم؟
داستان های کوتاه از پیامبر اکرم (ص)
اقدامات مهم و اورژانسی پس از چنگ زدن گربه
اهل سنت چگونه نماز می خوانند؟
زنگ اشغال برای برخی تماس گیرندگان
خلاصه ای از زندگی مولانا
چگونه تعداد پروتونها، نوترونها و الکترونها را تشخیص دهیم؟
مهم ترین خواص هویج سیاه
چه باز در دلت آمد که مهر برکندي
چه باز در دلت آمد که مهر برکندي شاعر : سعدي چه شد که يار قديم از نظر بيفکندي چه باز در دلت آمد که مهر برکندي هنوز وقت نيامد که بازپيوندي ز حد گذشت جدايي ميان ما اي دوست...
مکن سرگشته آن دل را که دست آموز غم کردی
مکن سرگشته آن دل را که دست آموز غم کردی /به زیر پای هجرانش لگدکوب ستم کردی
مپرس از من که هيچم ياد کردي
مپرس از من که هيچم ياد کردي شاعر : سعدي که خود هيچم فرامش مينگردي مپرس از من که هيچم ياد کردي غمت خوردند و کس را غم نخوردي چه نيکوروي و بدعهدي که شهري به صلحيم و...
ديدي که وفا به جا نياوردي
ديدي که وفا به جا نياوردي شاعر : سعدي رفتي و خلاف دوستي کردي ديدي که وفا به جا نياوردي درماندگيم به هيچ نشمردي بيچارگيم به چيز نگرفتي تو بي گنهي ز من بيازردي من...
اي باد بامدادي خوش ميروي به شادي
اي باد بامدادي خوش ميروي به شادي شاعر : سعدي پيوند روح کردي پيغام دوست دادي اي باد بامدادي خوش ميروي به شادي شاد آمدي و خرم فرخنده بخت بادي بر بوستان گذشتي يا در بهشت...
چون خراباتي نباشد زاهدي
چون خراباتي نباشد زاهدي شاعر : سعدي کش به شب از در درآيد شاهدي چون خراباتي نباشد زاهدي همچو محرابي و من چون عابدي محتسب گو تا ببيند روي دوست غم نباشد گر بميرد حاسدي...
هم با تو گر ز دست تو دارم شکايتي
هم با تو گر ز دست تو دارم شکايتي شاعر : سعدي سعدي نهفته چند بماند حديث عشق هم با تو گر ز دست تو دارم شکايتي اي از بهشت جزوي و از رحمت آيتي اين ريش اندرون بکند هم سرايتي...
نديدمت که بکردي وفا بدان چه بگفتي
نديدمت که بکردي وفا بدان چه بگفتي شاعر : سعدي طريق وصل گشادي من آمدم تو برفتي نديدمت که بکردي وفا بدان چه بگفتي چو خويشتن به تو دادم تو ميل بازگرفتي وفاي عهد نمودي دل...
سست پيمانا به يک ره دل ز ما برداشتي
سست پيمانا به يک ره دل ز ما برداشتي شاعر : سعدي آخر اي بدعهد سنگين دل چرا برداشتي سست پيمانا به يک ره دل ز ما برداشتي تا به يک ره سايه لطف از گدا برداشتي نوع تقصيري تواند...
ياد ميداري که با من جنگ در سر داشتي
ياد ميداري که با من جنگ در سر داشتي شاعر : سعدي راي راي توست خواهي جنگ خواهي آشتي ياد ميداري که با من جنگ در سر داشتي اين بتر کردي که بد کردي و نيک انگاشتي نيک بد کردي...