از زمان افلاطون به این طرف، نظریات مختلفی درباره ی سازندگی که گروه سوم از هنرمندان دارا می باشند، ابراز شده است. دکتر لورنس هترر مقداری از مهم ترین نظریات را در این موضوع مطرح کرده است. او می گوید:

آیا برنامه ریزی های آموزشی باید به نیازهای فرد عنایت داشته باشد یا جامعه؟ آیا مرزی بین فرد و اجتماع از نظر انسان شناسی و جامعه شناسی که دارای اهمیتی برابر با تعیین مرز بین «من»و«جز من» در فلسفه وجود دارد...

آن گونه که در کتب ومقالات گوناگون آمده است، نقد، عبارت از بررسى نقاط ضعف و قوت یک اثر و تمییز سره از ناسره است. چنانکه از تعریف فوق برمى‏آید، منتقد براى ارزیابى اثر هنرى مى‏بایست معیار و میزانى داشته باشد...

موضوعى که براى سخنرانى امروز من تعیین شده، نقد هستى شناسانه‏ى هنر است. از آنجا که بحث درباره‏ى نقد هستى شناسانه‏ى هنر است، لازم است که ابتدا درباره‏ى هستى شناسى از منظر کلى و سپس درباره‏ى هستى شناسى هنر...

در نقد »پدیدار شناسانه«، پدیدار شناسى ترجمه‏اى است براى فنومنولوژى. بنابراین نقد فنومنولوژیک را مورد بررسى قرار مى‏دهیم تا بدانیم با گونه‏هاى دیگر نقد چه تفاوتى دارد. فنومنولوژى مأخوذ از ریشه‏ى فاینستاى...

مقدمتا باید خدمتتان عرض کنم که من به هیچ‏وجه منتقد موسیقى نیستم. خدمت دوستان عرض کردم که کار من به هیچ‏وجه نقد موسیقى نیست و در جاهاى دیگر هم از من خواسته شده که نقد موسیقى کنم ولى من بضاعت آن را نداشتم،

فرمالیسم به مثابه‏ى یک سرى از ایده‏هاى ژانرى )Generic( درباره‏ى تجربه کردن و تفسیر هنر، استمرار و ثبات بى بدیلى را در راستاى تئورى سازیهاى قرن بیستم نشان داده و به تنهایى، یا بیشتر در اشتراک با سایر راهبردهاى

دو گونه فضاى اندیشه‏اى - یکى در غرب و دومى در ایران - دو بینش متمایز به فضاى ساخته به دست مى‏ دهند که این به نوبه‏ ى خود دو گونه معمارى متمایز به وجود مى‏ آورد.

بررسى و تحلیل انگیزش فرهنگى پست مدرنیسم و بروز آن در عرصه‏ى هنر غرب به شکل جریانى آوانگارد، بر اساس نقد مؤلفه‏هاى منطق محورى و آوا محورى در متافیزیک غرب و

»هر متنى یک بینامتن است؛ دیگر متن‏ها در سطوح متغیر و با شکل‏هاى کمابیش قابل شناسایى در آن حضور دارند؛ متن‏هاى فرهنگ پیشین و متن‏هاى فرهنگ پیرامون؛