0
مسیر جاری :
مراعات نظير Congeries اصطلاح‌شناسی ادبی

مراعات نظير Congeries

در لغت رعايت تناسب است و در اصطلاح بديع آن است که در نظم و نثر کلماتي نظير و مناسب هم بياورند و چيزهائي را که با هم متناسب باشند جمع کنند، مانند کلمه‌هاي «کمان» و «تير»، در اين بيت
مديحه Panegyric/Encomiastic Verse اصطلاح‌شناسی ادبی

مديحه Panegyric/Encomiastic Verse

مديحه در لغت به معني ستايش است و در اصطلاح شعري ستايش آميز باشد که موضوع آن مي‌‌تواند شخص، گروه، بانيان حکومت و يا حتّي يکي از حالات و خلقيات نفساني انسان باشد.
مجاز مرسل/ علاقه Synecdoche اصطلاح‌شناسی ادبی

مجاز مرسل/ علاقه Synecdoche

بر نوعي از مجاز است که به موجب آن قسمتي از شيئي يا عضوي از اعضاء بدن يا بخشي از انديشه به جاي کل موضوع به کار رود. براي نمونه در فارسي مثل «دست» به جاي نعمت، به اين اعتبار که به طور عمومي صدور
مجاز Trop / Figurs of Thought اصطلاح‌شناسی ادبی

مجاز Trop / Figurs of Thought

در علم بيان استفاده از لفظ در غير معني حقيقي است به لحاظ وجود قرينه‌ا‌ي که مانع از اراده‌‌ي معني اصلي باشد. شرط نقل معني اصلي (حقيقي) به معني غير اصلي (مجازي) وجود تناسبي است بين آن دو و اين مناسبت را...
مبالغه/ بزرگ نمائي Amplification اصطلاح‌شناسی ادبی

مبالغه/ بزرگ نمائي Amplification

در لغت زياده روي کردن و کوشش بسيار است و در بديع آن است که معني خاصي را با الفاظ بسيار شرح کنند و به چند وجه آن را مؤکد گردانند. مبالغه ضد ايجاز است. از عناصر بلاغت و بيان است که در سخنوري و خطابت
لَف و نَشر Epanados اصطلاح‌شناسی ادبی

لَف و نَشر Epanados

در لغت به معني پيچيدن و پراکندن است و در اصطلاح بديع آن است که در کلام نخست چند چيز را بياورند و آنگاه صفات وافعال و يا چيزهاي ديگر بياورند که هر کدام از آنها به يکي از چيزهاي گفته شده در اول راجع و مربوط...
لحن/ نَواخت Tone اصطلاح‌شناسی ادبی

لحن/ نَواخت Tone

لحن در لغت به معني کشيدن آواز در سرود (در خواندن قرآن و اذان)، تطويل در آنچه بايد کوتاه ادا شود، و قصر (کوتاهي) در آنچه بايد کشيده شود، خطا کردن در اِعراب کلمه، آواز، نغمه، درنگ و شتاب در نغمات مختلف که...
: کنايه Kenning اصطلاح‌شناسی ادبی

: کنايه Kenning

کنايه در لغت به معني پوشيده سخن گفتن و ترک تصريح است و در اصطلاح بيان آن است که لفظي به کار برند و به جاي معني اصلي يکي از لوازم آن معني را اراده کنند مثل آنکه گفته شود «فلان طويل اليَد» است يعني دستش...
فوتوريسم Futurism اصطلاح‌شناسی ادبی

فوتوريسم Futurism

اصطلاح فوتوريسم از واژه‌ي future (آينده) گرفته شده است. اين جريان ادبي و زيبائي شناختي پيش از جنگ جهاني اول از دو قطب اصلي خود يعني ايتاليا و روسيه به سراسر اروپا گسترش يافت. بيانيه فوتوريسم در پاريس و...
سُخره حماسه Mocke Epic اصطلاح‌شناسی ادبی

سُخره حماسه Mocke Epic

سخره در لغت ريشخند، تمسخر، لاف، فسوس است و سخره حماسه در اصطلاح گونه‌اي تقليد سخره آميز ادبي است به زبان شعر. در سُخره حماسه، شاعر با تقليد از سبک قالب فاخر حماسي، موضوعي کوچک و ناچيز را رنگ