0
مسیر جاری :
وصال او ز عمر جاودان بِه شرح دیوان حافظ

وصال او ز عمر جاودان بِه

رسیدن به معشوق از عمر جاودانه بهتر است؛ خدایا! آن چیزی را به من عطا کن که برایم بهتر است. معشوق با من تندی کرده و با شمشیر جفا مرا آزرد، ولی من به کسی نگفتم؛ زیرا بهتر است که راز دوست از دشمن پنهان بماند.
گر تیغ بارد در کوی آن ماه شرح دیوان حافظ

گر تیغ بارد در کوی آن ماه

اگر در کوی آن معشوق زیبارو و دلربا بر سر ما تیغ و شمشیر ببارد، کشته شدن در راه او را می پذیریم، چرا که خدا این طور خواسته است.
عیشم مدام است از لعل دلخواه شرح دیوان حافظ

عیشم مدام است از لعل دلخواه

از لب سرخ و دلپذیر معشوق پیوسته در خوشی و شادی ام؛ از وصال او لذت بسیار می برم و خدا را سپاس می گویم که کارم مطابق میل و آرزو است.
خنک نسیم معنبر شمامه ی دلخواه شرح دیوان حافظ

خنک نسیم معنبر شمامه ی دلخواه

ای پرنده ی مبارک دیدار! راهنمای من باش تا به کوی دوست برسم؛ زیرا که از اشتیاق دیدار او، چشمانم غرق در اشک شد و آن قدر گریست تا نابینا شد.
ای پیک راستان خبر یار ما بگو شرح دیوان حافظ

ای پیک راستان خبر یار ما بگو

ای باد صبا! ای پیک عاشقان! از معشوق ما خبری بیاور و احوال گل را برای بلبل عاشق و نغمه سرا بازگو کن.
گلبن عیش می دمد ساقی گلعذار کو؟ شرح دیوان حافظ

گلبن عیش می دمد ساقی گلعذار کو؟

بوته ی گل سرخ -این بوته و درخت شادی -سبز شده، ساقی زیبا رو و گلچهره کجاست؟ نسیم خوش بهاری می وزد، شراب گوارا و لذت بخش کجاست؟
خطِّ عذار یار که بگرفت ماه ازو شرح دیوان حافظ

خطِّ عذار یار که بگرفت ماه ازو

1. خط چهره ی زیبای معشوق که مانند ماه، چهره ی او را پوشانده، حلقه ی خوش و زیبایی است؛ ولی راهی از آن به بیرون وجود ندارد؛ همه ی دل ها اسیر خط زیبای معشوق هستند.
مرا چشمی است خون افشان ز دست آن کمان ابرو شرح دیوان حافظ

مرا چشمی است خون افشان ز دست آن کمان ابرو

من از دست آن معشوق زیبای ابرو کمان، بسیار اشک خونین می فشانم؛ مردم جهان چه بسیار آشوب و بلا به واسطه ی آن چشم و ابرو خواهند دید.
تاب بنفشه می دهد طره ی مشکسای تو شرح دیوان حافظ

تاب بنفشه می دهد طره ی مشکسای تو

ای معشوق! گیسوی معطر تو به زلف بنفشه پیچ و تاب می دهد و خنده ی دلگشا و شادی بخش تو، سبب شکوفایی غنچه می گردد.
ای قبای پادشاهی راست بر بالای تو شرح دیوان حافظ

ای قبای پادشاهی راست بر بالای تو

ای یار! ای کسی که جامه ی پادشاهی برازنده ی قد و قامت توست و گوهر ارزشمند وجود تو زینت بخش تاج و نگین است.