مسیر جاری :
#معرفی ادبا و نویسندگان در راسخون
#معرفی ادبا و نویسندگان در مقالات
#معرفی ادبا و نویسندگان در فیلم و صوت
#معرفی ادبا و نویسندگان پرسش و پاسخ
#معرفی ادبا و نویسندگان در مشاوره
#معرفی ادبا و نویسندگان در خبر
#معرفی ادبا و نویسندگان در سبک زندگی
#معرفی ادبا و نویسندگان در مشاهیر
#معرفی ادبا و نویسندگان در احادیث
#معرفی ادبا و نویسندگان در ویژه نامه
شرح رابطهی باطنی عاشق و معشوق در مثنوی
در مکتب مولانا رابطهی عاشق و معشوق یکطرفه نمیباشد و این طور نیست که فقط عاشق، خواهان معشوق باشد و معشوق، بینیاز او گردد و رخ برتابد، بلکه رابطهی آن دو طرفینی است؛ چنانکه حق تعالی در سوره مائده آیه...
توصیف عاشقانه حق در مثنوی
سخن از غمزههای عقلسوز الهی و تجلی عالم غیب است. مولانا میداند که آنچه میخواهد بگوید در لفظ نمیگنجد. «مرا در دوخته است» یعنی مرا از حرکت باز داشته است. «دمگه» یعنی راه نفس. «دمگه» دوم یعنی آن جایی...
مثنوی و عدم امکان فهم حقیقت
«بیچون»، همان پروردگار است که ادراک رحمتش ممکن نیست و ما فقط میتوانیم «اثر» آن را دریابیم. ماهیت و حقیقت رحمت حق را فقط خود او میداند. اوصاف کمال، صفات حق است که ما فقط با تمثیل آن را بیان میکنیم،...
حیرتزدگان تجلی حق در بیان مثنوی
«خواص» مردان کامل و واصلاند که میتوانند از اسرار حق سخن بگویند و از این اقیانوس، جان به در ببرند، زیرا «محو» در حقاند و وجود خودی ندارند که غرق شود یا نجات یابد. «حیرانی» بدین معناست که در برابر تجلی...
رویارویی حق و باطل در مثنوی
مولانا با استناد به آیههای 67 و 68 سوره طه، میگوید: دل موسی در برابر ساحران فرعون از بیم لرزید، به او گفتیم: نترس که تو بر آنها چیره خواهی شد. حق تعالی به موسی فرمود: من قوه تمییز و تشخیص را در مردم...
مثنوی و ذات بحت الهی
جان کلام این است که حقیقت هستی و ذات حق وجود مادی نیست که در زمان و مکان خاصی باشد یا نباشد. بنابراین اندازه و افزایش و کاهش هم ندارد. ذات بحث الهی با ایجاد و افنای موجودات نه کاستی میگیرد و نه فزونی....
شرح قهر و لطف الهی در مثنوی
اگر از دیدگاه روشن به جنگها و صلحهای ما نگریسته شود، معلوم میگردد که این پدیدههای متضاد هیچ کدام از ما نیست بلکه از لطف و قهر الهی ناشی شده است. پس اگر با دیدهی باطنی به تضاد حاکم بر طبیعت نگاه کنی...
مناجات عاشقانه با خدا در مثنوی
ای همایی که بلندی مقام و بخشندگی تو از همه بیشتر است. ای بخشندهای که بخششهای جهان در برابر عطای تو محو و فانی میشود. ای لطیفی که وقتی گل سرخ، لطافت تو را دید از شدت شرم پیراهن چاک کرد. از بخشایندگی...
می معرفت و باده عشق الهی در مثنوی
جرعهای از آن جام ترسا کار هزاران سبو و خُمخانه میکند، سخن از میمعرفت است که در آن مایهی پنهانی است. منظور مولانا از این ابیات این است که اسرار حق را همان کسانی میدانند که غالباً ظاهرشان آراستگی و...
شرح حیرت عارفانه در مثنوی
انسان کامل جامع ضدین است؛ یعنی جانِ شیخ از نورِ تابان است و همو جسمی خاکی دارد. ماندهام که بگویم، شیخ آن جان منور است یا این جسم مکدّر؟ای برادر! اگر حقیقت شیخِ کامل، همین جسم متکاثف است، پس آن جان منور...