دکتر محمدزمان رستمی
طاهره آل بویه
پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرماید: «العلمُ نورٌ یقذِفه الله فی قلبِ مَن یشاء» و نفس انسانی مستعد قبول علم از فرشتگان و جواهر عقول است و هیچ حجابی از جانب آنان نیست، بلکه حجاب از قابل (یعنی نفس انسان) است و چون حجاب مرتفع شود و نفس به صفت تخلیه متصف شود، مقام تحلیه که متحلی شدن (و زینت یافتن) به حقایق انوار ملکوتی است برای او حتمی است، اما از راههای زیر میتوان این حجابها را مرتفع نمود:
- اشاره با نیروی فکر میتواند صورتهای علمی و خیالی را از پردهها و حجابها رها سازد و از راه برخی صور پی به برخی دیگر بود.
- گاهی رایحه الطاف الهی میوزد و حجابها و پردهها از چشم بصیرت مرتفع میگردد و برخی از آنچه در لوح اعلی ثبت است در قلب تجلی میکند، چنان که مرحوم فیض میفرماید: گاهی به لطف خفی الهی حجابها کنار میرود و آنگاه از ورای پرده غیب، چیزی از غرایب اسرار ملکوت در حالت بیداری بر قلب میتابد که گاهی تداوم مییابد و گاهی مانند برق جهنده است و دوامی ندارد (1) و گاهی این اتفاق در خواب میافتد و آنچه در آینده اتفاق خواهد افتاد ظاهر میشود و البته رفع کامل حجابها با مرگ صورت میپذیرد.
- فراگیری اخلاق فرشتگان حجابها را کنار میزند. امامان (علیه السلام) فرمودهاند: نگویید علم در آسمان است پس کیست که به آن صعود نماید و آن را بیاورد و یا در اعماق زمین است پس کیست که آن را از دل آن بیرون کشد، بلکه علم در قلبهای شما مجبول است، پس در محضر الهی ادب فرشتگان را بیاموزید و به اخلاق فرشتگان متأدب شوید تا علوم از قلبهای شما ظهور نماید و شما را در خود فراگیرد.
- اگر نفس انسانی به نیروی علم و نور حضور و مراقبت قوی شد، آن گاه ادراکات حواس او نمیتوانند او را به خود مشغول کنند؛ از این رو، در حال بیداری برای او افاضات علمی چنان حاصل شود که برای دیگران در خواب حاصل میگردد. (2)
- در مرحلههای خیال و توهّم، راه برای شیطان باز است. قوه خیال تا وقتی به اشتغال قوه عاقله در نیاید و سیطر او را نپذیرد، بر بدل سازی و فریبکاری توانمند است؛ از این رو، اهل سیر و سلوک مراقبند که از ناحیه قوه خیال، دستآوردهای قلبی خود را غبارآلود نسازند. (3) در جهان ماده و در قلمرو حس و در عالم خیال و وهم، هر آنچه انسان ببیند یا بشنود یا لمس کند یا بچشد و احساس کند جای شک است که آیا حق است یا باطل، اما اگر نفس او به عالم برتر از وهم و خیال پرکشید و به وادی مقدس عقل ناب و شهود تام و کشف صحیح راه یافت، در آن جا هر چه دید و شنید همه حق و واقع و حقیقت و راست است. (4)
- وقتی انسان از هوای نفس پیروی نماید، قوه وهمیه او امور را برخلاف آن چه هستند به او مینمایاند و شیطان میتواند در قلب او جولان دهند و وسوسه کند. (5) هر قلبی شیاطینی دارد که در اطراف آن طواف میکنند و مترصّد فرصتی برای ورود به آن هستند، پس زمانی که ذکر دنیا و شهوات بر نفس غلبه کند، شیاطین مجال ورود به قلب و وسوسهگری مییابند و وقتی نفس به ذکر خدا روی میآورد، عرصه بر شیاطین تنگ گردیده ناچار به کوچ میگردند و در این حالت، فرشتگان روی میآورند و بر قلب او الهام مینمایند، پس قلب انسان به اقتضای وجودیاش دائماً معرکه مبارزه میان فرشتگان و جنود شیطانی است تا این که درب قلب به روی یک گروه باز گردد، چنان که خداوند از ابلیس حکایت میکند: «لأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِیمَ * ثُمَّ لآتِیَنَّهُم مِّن بَیْنِ أَیْدِیهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَیْمَانِهِمْ وَعَن شَمَآئِلِهِمْ». (6)
امام صادق (علیه السلام) میفرماید: برای هر قلبی دو گوش است، بر یکی از آنها فرشتهای ارشاد کننده و بر دیگری شیطانی فتنهگر نشسته است. شیطان او را به معاصی امر میکند و فرشته وی را از آن باز میدارد، چنان که خدا میفرماید: «عَنِ الْیَمِینِ وَعَنِ الشِّمَالِ قَعِیدٌ * مَا یَلْفِظُ مِن قَوْلٍ إِلَّا لَدَیْهِ رَقِیبٌ عَتِیدٌ» (7) پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نیز میفرماید: هر که در خود قرب به حق مشاهده نمود بداند که از جانب فرشتهای از سوی خداوند است. پس خدا را حمد نماید و هر که در خود دوری از حق مشاهده نمود از شیطان به خدا پناه برد، سپس فرمود: «الشَّیْطَانُ یَعِدُكُمُ الْفَقْرَ وَیَأْمُرُكُم بِالْفَحْشَاء وَاللّهُ یَعِدُكُم مَّغْفِرَةً مِّنْهُ وَفَضْلاً». (8)
-وقتی استعدادهای الهی و فطری انسان فعلیت مییابند، او فرشته بالفعل میگردد و بالعکس با از دست دادن این استعدادها به شیطان بالفعل تبدیل میگردد، سپس ایشان انسانهای دیگر را وسوسه میکند تا آنها را نیز به شیاطین بالفعل تبدیل سازد. چنان که خداوند میفرماید: «شَیَاطِینَ الإِنسِ وَالْجِنِّ یُوحِی بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُورًا» (9) روح انسانی به هر جنسی درآید، ارواح دیگر از همان جنس به او میپیوندند، از این رو، به نفسهای بشری پاک و نورانی، ارواح طاهره نورانی و کامل که از بدنها مفارقت جسته و در عالم ملکوت جای گرفتهاند، همراه با فرشتگانی که در آن جا استقرار دارند منضم میگردند و او را در انجام نیکوییها یاری میرسانند و به نفسهای شریر و خبیث، ارواح خبیثه و شیاطین منضم میگردند و آنان را در انجام گناه و ظلم یاری مینمایند. یاری از نوع اول را الهام و از نوع دوم را وسوسه مینامند. مؤید این بیان، آیه شریفه «یَا مَعْشَرَ الْجِنِّ قَدِ اسْتَكْثَرْتُم مِّنَ الإِنسِ» (10)؛ ای گروه جنیان، از آدمیان افراد فراوانی را به سوی خود کشاندید، می باشد. (11)
پینوشتها:
1. فیض کاشانی، علم الیقین، ص 478 - 479.
2. چون نفس انسان قوی گردد رؤیا کم شود، چنان که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) میفرماید: اگر از شما رؤیا برداشته شد، محزون نشوید، زیرا وقتی فردی رسوخ در علم یافت، رؤیا از او مرتفع میگردد (حرانی، تحف العقول، ص 50).
3. جوادی آملی، وحی و نبوت در قرآن، ج 3، ص 100.
4. جوادی آملی، وحی و نبوت در قرآن، ج 3، ص 202.
5. چنان که آیه شریفه «إِنَّ الَّذِینَ اتَّقَواْ إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِّنَ الشَّیْطَانِ تَذَكَّرُواْ فَإِذَا هُم مُّبْصِرُونَ» (اعراف، آیه 201) دلالت دارد که شیاطین پیوسته به دور قلبهای انسانها میگردند تا روزنهای برای نفوذ بیابند.
6. اعراف، آیات 16 - 17.
7. ق، آیات 17 - 18.
8. بقره، آیه 268. فیض کاشانی، علم الیقین، ص 389.
9. انعام، آیه 112.
10. انعام، آیه 128.
11. فیض کاشانی، علم الیقین، ص 406.
رستمی، محمدزمان و آل بویه، طاهره، (1390)، علم امام (با رویکرد قرآنی، روایی، عرفانی، فلسفی و کلامی)، قم: مؤسسه بوستان کتاب (مرکز چاپ و نشر دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیّه قم)، چاپ دوم
/م