دانش‌های شرعی در دوره‌ی ایلخانی

در دوره‌ی مورد مطالعه‌ی ما دانش‌های شرعی اهل سنت به سبب برچیده شدن خلافت عباسی رواج گذشته خود را از دست داد، اما شیعیان در این دو قرن در دانش‌های شرعی خود کارهای نسبتاً اساسی انجام دادند. در علم قرائت قرآن این
سه‌شنبه، 16 تير 1394
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
دانش‌های شرعی در دوره‌ی ایلخانی
 دانش‌های شرعی در دوره‌ی ایلخانی

 

نویسنده: دکتر سیدمحمد ترابی




 

در دوره‌ی مورد مطالعه‌ی ما دانش‌های شرعی اهل سنت به سبب برچیده شدن خلافت عباسی رواج گذشته خود را از دست داد، اما شیعیان در این دو قرن در دانش‌های شرعی خود کارهای نسبتاً اساسی انجام دادند. در علم قرائت قرآن این دوره دوره‌ی باروری نیست. دو عالم بزرگ این علم یکی منتجب الدّین الهمدانی (م 643) و دیگری الجزری (751 - 833) بودند. منتجب الدّین بیش‌تر کارهای علمی خود را در مصر و دمشق انجام داد و هم در دمشق بدرود حیات گفت و الجزری عده‌ی زیادی از عالمان را در شهرهای مختلف ایران تربیت کرد و از این رو مقامی بلند دارد. شرح مصابیح بَغَوی، غایة المهرة فی الزیادة علی العشرة، طیبة النشر فی قراآت العشر و المقدمة فیما علی قاری القرآن ان یعلّمه از آثار اوست. وی در شیراز محلی به نام دارالقرآن تأسیس کرد که در همان جا مدفون شد.
در تفسیر کتاب‌های معتبری در این دوره به وجود آمد، یکی انوارالتنزیل و اسرارالتأویل به عربی است از قاضی بیضاوی (متوفی 685). این دانشمند در کلام و فقه و اصول هم تألیف‌های مهمی برجای گذاشت و مدتی سمت قضای شیراز را داشت. بر تفسیر او که متأثر از تفسیر کشّاف زَمَخشری دانسته‌اند چندین حاشیه و شرح نوشته شده است. مهم‌ترین آن‌هاحاشیه‌ی شیخ الاسلام ابو یحیی زکریای انصاری (م 727) است به نام فتح الجلیل بیان خفّی انوار التنزیل، حاشیه‌ی میرسید شریف جرجانی (740 - 816) بر کشّاف زمخشری. کتابی به فارسی به نام ترجمان القرآن از وی در ترجمه‌ی کلمه‌های دشوار سوره‌های قرآن، هم در شمار تفاسیر این دوره است.
تفتازانی، مسعود بن عمر (م 792) دانشمند معروف نیز حاشیه‌ای بر قسمتی از کشّاف نوشت و عفیف الدّین بن سعید بن مسعود کازرونی از تفسیر این کثیر دمشقی (م 744) مختصری ترتیب داد و آن را البدرالمنیر نامید. از تفسیرهای صوفیانه که شیوه‌ی تأویل و توجیه را دنبال می‌کرد و پیوسته مورد طعن عالمان این علم بود تفسیری از نجم الدّین کُبری در دوازده مجلد، تفسیر بشیر از نجم الدّین دایه (م 654)، تفسیر الفاتحه از صدرالدّین ممد بن اسحق قونوی (م 673)، تفسیر سورة الفاتحه از شمس الدّین الفناری (751 - 834)، تفسیری از شیخ ابوالسعادات عفیف الدّین عبدالله بن اسعد یافعی (م 768) به نام دُرّالنظیم، تفسیرهای دیگری به همین نام از تقی الدّین السُّبکی (م 756) و مجدالدّین ابوطاهر فیروزآبادی (م 817)، تفسیری در چهار مجلد از علاء الدّین خازن، علی بن محمد بن ابراهیم بغدادی (م 741) مشهور است.
در علم حدیث که در این دوره بیش‌تر به نفع شیعه پیش می‌رفت، چند تن از عالمان بزرگ مانند: علی بن طاوس حلّی معروف به سید بن طاوس (589 - 664) استاد علامه‌ی حلّی و برادرش جمال الدّین احمد (م 673) و پسرش غیاث الدّین ابوالمظفر عبدالکریم در شمار مؤلفان معروف شیعی بودند. محقق حِلّی (م 676) و جمال الدّین یوسف بن حاتم عاملی و ابوسعید حسن بن حسین بیهقی و شمس الدّین یحیی بن حسن حلّی (م 606) شاگرد ابن شهرآشوب و ابومحمد دیلمی استاد ابن فهد حلّی از دیگر عالمان شایان ذکرند.

اصول فقه:

از فقیهان معروف اهل سنت عبدالله بن عمر بیضاوی فارسی معروف به قاضی بیضاوی (م 685) صاحب کتاب الوصول الی علم الاصول، علی بن محمد آمدی (م 631) صاحب احکام الاحکام، شمس الدین محمد بَرماوی شافعی که النبذة‌الزکیه را در ذکر اصول فقه تألیف کرد و تاج الدّین محمد بن حسین اُرمَوی (م 656) صاحب کتاب حاصل که متکی است بر کتاب محصول امام فخر رازی (م 606) و کتاب التحصیل سراج الدّین محمود اُرمَوی (م 682) مُعَوّل بر آن است، از باقی مشهورترند و از میان مؤلفان شیعه در فقه و اصول محقق اول (نجم الدّین ابوالقاسم، م 676) صاحب معارج و شاگردش علامه حسن بن یوسف بن مطهر حلّی (648 - 726) صاحب چند اثر معروف از جمله تهذیب الوصول الی علم الاصول و نهایة الوصول الی علم الأصول را می‌توان نام برد.
در این دوره در علم فقه بیش‌تر به شرح و تلخیص کتاب‌های پیشینیان و کم‌تر به تألیف مستقل پرداخته شد. در شمار این شارحان اهل سنت جلال الدّین القزوینی (م 739)، شیخ صفی الدّین الهندی (م 715) صاحب کتاب‌های النهایه و الفائق، تقی الدّین السُّبکی (علی بن عبدالکافی، م 756) جمال الدّین یوسف اردبیلی (م 776 یا 799) صاحب الانوار لِعَمل الاَبرار، امام رافعی قزوینی (ابوالقاسم عبدالکریم بن محمد، م 623) صاحب کتاب العزیز در شرح کتاب الوجیز غزالی، را نام می‌بریم.
اما کتاب‌های فقهی شیعه در این دوره از دوره‌های پیشین بیش‌تر و معتبرتر است.علت آن نیروی روزافزون شیعه و رواج تشیع و تمایل آن به جانب یک مذهب رسمی در ایران است. بزرگ‌ترین عالمان فقه شیعه در این دوره از حلّه در عراق برخاسته‌اند که مهم‌تر از همه‌ی آنان ابن طاووس و محقق حلّی و یحیی بن سعید حلّی و علامه حسن حلّی و پسرش فخرالمحققین و شاگرد فخرالمحققین، شهیداول، هستند. از ابن طاووس در فقه کتابی به نام غیاث سلطان الوَری لَسُکّان الثَّری و رساله‌ای به نام تحقیق المضایقة فی فوائت الصلوات، و از محقق حلّی کتاب شرایع الاسلام فی مسائل الحلال و الحرام، که به اختصار شرایع خوانده می‌شود و شرح‌های متعددی بر آن نوشته شده است و کتاب معارج در اصول فقه و نکت النّهایه و مختصر النّافع، باقی مانده است. از آثار علامه حسن حلّی ارشادالاَذهان و قواعدالاحکام، و مختلف الشّیعه، و تذکرة الفُقَهاء، و تحریر الحکام، و تبصرة المتعلمین، را می‌توان نام برد. از ابوزکریا نجیب الدّین یحیی بن سعید حلّی (م 690 یا 689) کتاب جامع الشرایع، نزهة الناظر فی الجمع بین الاشباه و النظائر، در فقه و المدخل، در اصول فقه باقی مانده است. عزالدّین آبی شرحی نوشته است بر مختصر النّافع محقق حلّی به نام کشف الرُّموز. از آثار فخرالمحققین پسر علامه‌ی حلّی (م 771) ایضاح الفواید، و جامع الفواید، به کتاب الحج، و کتاب المسائل، و از آثار شهید اول شمس الدّین ابوعبدالله محمد بن جمال الدّین مکّی نبطی (734 - 786) تمهید القواعد، و روض الجنان، و لُمعه‌ی دِمِشقیّه، و اَلفیّه، و الدُّروس الشَّرعیه، و مسالک الافهام، را باید نام برد.
عالمان کلامی سنی و شیعی هم در این عهد سرگرم کار بودند. اما دوره را باید دوره‌ی تألیف کتاب‌های کلامی شیعه و تدوین این علم دانست. از میان علمای اهل سنت قاضی بیضاوی صاحب عقاید و طوالع است که بر طوالع او شرح‌هایی نوشته شد. همچنین علامه‌ی تفتازانی (م 791) شرحی بر کتاب عقاید نَسفَی (نجم الدّین ابوحفص عمربن محمد متوفی به سال 537) نوشت.
سرآمد متکلمان شیعه در این دوره خواجه نصیرالدّین ابوجعفربن محمد طوسی (م 672) صاحب کتاب موجز و پرمغز تجریدالکلام یا تجرید العقاید، اعتقادات و کتابی به فارسی به نام اثبات واجب است. از شارحان معروف کتاب تجرید العقاید او شمس الدّین محمد اسفراینی بیهقی، علامه‌ی حلّی و شمس الدّین اصفهانی و علاءالدّین قوشچی هستند. بر شرح شمس الدّین اصفهانی که به شرح قدیم معروف است میرسیّد شریف جرجانی حاشیه‌ای نوشته که به حاشیه تجوید معروف است و به سبب اهمیتی که یافت در شمار کتاب‌های درسی درآمد و بر آن نیز شرح‌ها و حاشیه‌های متعدد نوشتند. از عالمان دیگر شیعی این دوره ابن میثم بحرانی (م 679) صاحب کتاب قواعد، علامه حسن حلّی صاحب نهج الحق و کشف الصدق در ردّ سنیان، منهاج الصلاح، کشف الیقین، منهاج الکرامه، و انوارالملکوت را، و فرزند علامه یعنی فخرالمحققین مؤلف کتاب‌های جامع الفواید، و اصول دین، را باید نام برد. همچنین کتابی به زبان فارسی در دست است به نام مُعتَقَد الامامیه از مؤلفی ناشناخته که دکتر صفا آن را متعلق به قرن هفتم می‌دانند و شامل مبحث‌های کلام و اصول فقه و فقه به روش شیعه‌ی امامیّه است.
منبع مقاله :
ترابی، سیّدمحمد؛ (1392)، نگاهی به تاریخ و ادبیات ایران (جلد اول) (از روزگار پیش از اسلام تا پایان قرن هشتم)، تهران، انتشارات ققنوس، چاپ اول



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.