بررسی تعامل و تقابل دولت ساسانی با مانی و نقش موبدان زردشتی

مانی در سال216 میلادی در بین النهرین - عراق کنونی- بخشی از قلمرو امپراطوری ساسانی به دنیا آمد. زندگی او تا 24سالگی- شروع تبلیغ آیین مانویت- در حاله ای از ابهام قرار گرفته و اطلاع چندان زیادی از وضعیت او در این دوره
شنبه، 8 اسفند 1394
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
بررسی تعامل و تقابل دولت ساسانی با مانی و نقش موبدان زردشتی
بررسی تعامل و تقابل دولت ساسانی با مانی و نقش موبدان زردشتی

 

نویسنده:پیمان باقری تلواژگانی
منبع:راسخون




 

چکیده:

مانی در سال216 میلادی در بین النهرین - عراق کنونی- بخشی از قلمرو امپراطوری ساسانی به دنیا آمد. زندگی او تا 24سالگی- شروع تبلیغ آیین مانویت- در حاله ای از ابهام قرار گرفته و اطلاع چندان زیادی از وضعیت او در این دوره نداریم. در آن زمان مردم ایران و بین النهرین مذهب واحدی نداشتند و ادیان گوناگونی از جمله مسیحیت، یهودی و... هر یک به اداره امور طرفداران خویش مشغول بودند. وی که آیینش را بر اساس اصول عقاید دین زردشتی، مسیحی، بودایی و گنوستیک بنیان نهاده بود؛ به تبلیغ این مذهبب در بین النهرین و ایران پرداخت و در مدت زمان کمی طرفداران زیادی به دست آورد. ظاهرا مانی در زمان به تخت نشستن شاپور اول 241م دین خود را رسما بر پادشاه ایران عرضه نموده که هدف وی از این اقدام جلب حمایت شاه ساسانی بوده است. پس از مدتی مانی با مخالفت موبدان زدشتی که از حمایت پادشاهان ساسانی برخوردار و او را به چشم رقیبی می نگریستند؛ قرار گرفت. با این حال وی هم چنان آزادانه به فعالیت های خویش ادامه می داد تا اینکه در زمان بهرام اول 271م موبدان زردشتی که گسترش مانویت را به ضرر جایگاه روحانیت و دین زردشتی می دیدند او را متهم به بدعت کرده و از فعالیت بازداشتند. موبدان در دادگاهی فرمایشی مانی را به اعدام محکوم کردند و به سرکوب پیروان وی پرداختند. بررسی تعامل مانی با دولت ساسانی و نقش موبدان زردشتی در این روابط و چالش موجود میان آن ها با بهره گیری از منابع هدف این مقاله می باشد.
کلیدواژه: مانی، مانویت، ساسانیان، شاپوراول، بهرام اول، موبدان زردشتی.

مقدمه:

همان طور که گذشت در زمان مانی، ایران و بین النهرین از لحاظ سیاسی، فرهنگی، مذهبی اوضاع پیچیده و خاصی را سپری می کردند. در این زمان آیین های گوناگون و گسترده ای در این منطقه وجود داشت که هر کدام پیروان مخصوص به خود را داشتند و در رقابت شدید با یکدیگر به سر می بردند. از جمله آن ها می توان به مسیحی، یهودی، گنوستیک، گروه های مرتاض و پیروان مکاتب فلسفی و دینی که اندیشه های یونانی و ستاره شناسی کلدانی را تلفیق کرده بودند اشاره کرد.(میرچا الیاده و همکاران، 108:1373)
تا پیش از تشکیل دولت ساسانی(224م) سرزمین ایران تحت حکومت اشکانی مذهب واحدی نداشت و اقوام ایرانی هر یک در معتقدات مذهبی خویش آزادانه می زیستند. مثلا ادیانی چون زردشتی، بودایی، مسیحی و خدایانی چون مهر، آناهیتا در ایران پرستش می شدند.(گرن،19:1357) اردشیر بابکان موسس سلسله ساسانی(224م) پس از کسب قدرت به این نقطه ضعف پی برده و دین زردشت را به عنوان تنها مذهب رسمی دولت و ملت ایران انتخاب کرد. ظاهرا هدف وی از این عمل ایجاد وحدت مذهبی و جلب حمایت موبدان زردشتی بوده است. آن ها از فرصت پیش آمده، نهایت استفاده را کردند و به بهانه گسترش مذهب به نوعی در اداره سیاسی کشور نیز در کنار امور دینی حضور یافتند و به دخالت های مستمر خویش ادامه دادند. این امر با مرگ شاپور اول (272م) و جانشینی فرزند وی – هرمزد اول- جلوه بارزتری یافت. با قدرت یافتن روز افزون موبدان هر روز از اقتدار پادشاهان ساسانی کاسته می شد تا اینکه بهرام اول(271م) جانشین هرمزد اول کاملا تحت سلطه موبدان قرار گرفت. موبدان با هر نظر و دیدگاه مخالف خویش که به نوعی زمینه کمرنگ شدن نقش آنان در امورکشور را فراهم می نمود؛ به سختی مبارزه می کردند و هیچ تغییر و نظر جدیدی را نمی پذیرفتند.
معین در فرهنگ نامه فارسی خویش در توضیح واژه مانی این چنین می نویسد: «« دیوانگی جنون علاقه مفرط به چیزی یا عملی‍««‌‌‌ (معین‌‌‌‌،480:1362) اسم واقعی او مشخص نیست، در منابع مختلف به زبان های گوناگون اسم های متفاوتی برای او ذکر شده که از جمله در منابع مسیحی لاتینی نام او را قوربیقوس و در یونانی آن را کوپریکوس ثبت کرده اند. در نوشته های مانوی، اسم مانی به اشیاء یا باشندگان متعالی و بخشایشگر اطلاق می شود که احتمالاریشه ی سامی دارد. (تقی زاده،280:1384)
منابع در مورد پدر و مادر مانی اطلاعات کامل و روشنی ارائه نمی دهند و این روند بررسی و تحقیق در مورد زندگی و اصل و نسب وی را بسیار سخت کرده است. از بررسی منابع محدود ظاهرا پدر و مادر او هر دو ایرانی و از وابستگان خاندان اشکانی بودند. پدرش - پاتک- یا - فتق- (پتیک) اهل شوش یا همدان به خانواده ای از اشکانیان تعلق داشته است.(زرین کوب،384:1383؛ تقی زاده،1384 :1-280) مادرش نیز - نوشیت- یا- بوسیت- نام داشته و از خاندان- کمسرکان- خاندانی از وابستگان اشکانیان بوده است. (ناصح ناطق ،9:1375) این اطلاعات نشان از اصل، نسب بزرگ مانی و وابستگی پدر و مادر وی به خادان اشکانی می باشد.
عقاید مختلفی در مورد زمان و مکان تولد مانی وجود دارد و این اختلافات دلایل متفاوتی دارند از جمله: 1. در آن دوره تقویم های متفاوتی وجود داشته و جلوس هر پادشاه ، مبدء تاریخ جدیدی قرار می گرفته؛ که خود این امر آشفتگی های فراوانی را به همراه داشته. 2. عدم تاریخنگاری برای ثبت وقایع که پس از مدتی باعث فراموشی رویدادها می شده است. با این حال ظاهرا وی در سال چهارم سلطنت اردوان پنجم اشکانی( 216م) و یا در سال 527 از تاریخ منجمین بابل در ولایت بابل در روستای به نام مردینو به دنیا آمده است.(تقی زاده،279:1383؛ بیرونی ،309:1363) بر اساس منابع تحقیقات جدیدتر او در جنوب تیسفون شهری در ساحل دجله، به نام اسورستان چشم به جهان گشوده است.(الیاده و همکاران،107:1373) نکته مشترک این نظرات با وجود اختلافات جزئی تولد مانی در بین النهرین و در محدوه قلمرو ایران می باشد.
در میان ادیان گوناگون، جو معنوی حاکم بر بین النهرین بر آیین گنوسی و مغتسله استوار بود و این امر بر روی اعتقادات خانواده ی مانی تاثیر فراوانی داشت. پاتک پدر وی به آیین مغتسله پیوسته بود.(احسان یارشاطر و همکاران،418:1381) مانی نیز هم چون پدرش به آیین مغتسله پیوست ولی درجوانی این آیین را رها کرد و عقیده خاصی برای خود که تلفیقی از ادیان مختلف بوند را انتخاب کرد.(شهرستانی،1350: 191؛ کریستن سن ،194:1384) مانی از میان ادیان موجود در بین النهرین و با مسافرت به کشور های هند و مصر با ادیان و مذاهب مختلف آشنا گشت و پس از مدتی یک مجموعه گزیده از میان آنها را انتخاب کرد. البته این اقدام با تفسیر و سازمان بندی جدیدی صورت گرفته که نقاط مشترک را در میان ایجاد کرد و تمام پیروان دیگر ادیان می توانستند گوشه ای از عقاید خود را در این کیش تازه پیدا کنند و این علت اصلی گسترش مانویت وگرایش مردم به آن بوده است.(زرین کوب،439:1384)
مانی برای ادعای پیامبری و دعوت مدعی بود که از طرف خداوند مامور به این کار مامورشده و خداوند دوبار به وسیله فرشته خود، وحی بر مانی نازل کرده است. و او را آخرین پیامبر است و ماموریت وی تکمیل کار پیامبرانی چون زردشت ، بودا، مسیح را بوده است.(بیرونی، 1352، 8-267) ابن الندیم می نویسد: «« مانی خود را همان- فارقلیط- می دانست كه عیسی (ع) او را بشارت داده.» »(ابن الندیم،584:1346؛ تقی زاده،280:1383) بر اساس گفته های خود او، در دوازده سالگی دو سال پس از پایان حکومت اشکانیان و قدرت گیری اردشیر بابکان، فرشته ی- توم (نرجمیک) بر او نازل شده و به او دستور داده که این فرقه را رها کند. مانی این دستور و وظیفه الهام شده را به دلیل شرایط موجود تا بزرگسالی خویش به تعویق انداخته است.(الیاده و همکاران،110:1373؛ بیرونی، 1352:162) تاریخ این واقعه باید حدود سال 228 یا 229 م باشد. اما وحی دوم مدتی زمانی به درازا کشید. این بار ملک مذکور در سن24 سالگی بار دیگر بر وی ظاهر گشت و به او دستور تبلبیغ و نشر آیینش را داد که این رویداد باید پس از حدود سال 240 اتفاق افتاده باشد و ظاهرا مانی همه تعالیم و آموزه های خود را در این سال دریافت کرده است.( تقی زاده،282:1383؛ یارشاطر و همکاران ،421:1381)

- مانی و دولت ساسانی

اما مهم ترین بخش از زندگی مانی را باید تعامل وی با دولت ساسانی دانست. این دوره با گسترش فعالیت های مانی و پیروان او مواجه می شویم. وی با کسب پیروان زیادی از مناطق مختلف تاثیر شگرفی به برجای گذاشت که سرانجام به برخورد و تقابل موبدان زردشتی با او و پیروانش منتهی گشت. این بخش که مبحث اصلی مقاله می باشد؛ بر حسب اهمیت آن بر اساس روابط و تعامل مانی با دوره هریک از پادشاهان ساسانی تنظیم شده است.
تعامل مانی و اردشیر بابکان (224- 241م)
متاسفانه از زندگی مانی در دوره اردشیر بابکان(224- 241م) اطلاع چندانی بر جای نمانده و اطلاعات ناقص و پراکنده ای از وضعیت او در این دوره داریم. گفته شد اولین وحی به مانی دو سال پس از قدرت گیری اردشیر بابکان روی داد و وحی دوم در اواخر حکومت وی حدود سال (240م) اتفاق افتاده است. به هر ترتیب مانی فعالیت هایش را در این دوره شروع کرده، اما اطلاعات کمی به دلایل زیر از مانی در این دوره بر جای مانده است. 1. تازه و کم رنگ بودن اقدامات مانی و محدویت مریدان وی در این مقطع. 2. درگیری های متعدد اردشیر بابکان برای تثبیت قدرت. 3. عدم نفوذ و قدرت موبدان زردشتی در زمان ارددشیر بابکان. 4. و دلیل دیگر این امر را باید عدم ثبت وقایع تاریخی از سوی کارگزاران دولت ساسانی دانست.
ابوریحان از قول منابع مانوی می نویسد که اردشیر رفتاری متعادل و مسالمت آمیز با مانی داشته و مزاحمتی برای وی ایجاد نکرده است. (تقی زاده ،282:1383) دلیل این امر همان طور که ذکر گردید باید شرایط ویژه اردشیر بابکان و هم چنین محدود بودن فعالیت های مانی تا اواخر سلطنت اردشیر بابکان دانست.
مانی اشاره می کند که اواخر سلطنت اردشیر بابکان به تبلیغ آیین خویش اقدام پرداخته و برای جذب مریدان بیشتر حتی سفری به حوالی هند داشته است.(مشکور،351:1378؛ کریستن سن،1384: 280) اگر بعثت مانی در حدود سال240م بوده، پس باید سفر او را در اوایل سال(241م) دانست. نکته های مبهمی در مورد سفر مانی به هند وجود دارد: 1. دلیل اصلی مسافرت وی به هند بر اساس گفته های خود مانی برای تبلیغات بوده است و جنبه مذهبی داشته است. اما تقی زاده با بررسی و غور در منابع معتقد است که دلیل اصلی سفر او به شرق مخالفت اردشیر بابکان با وی بوده است. احتمالا مانی بر حسب حکم شاه ایران مجبور به ترک مرکز و مسافرت به هند شده و دلیل این امر را باید در ایدئولوژی به کار رفته توسط اردشیر بابکان جستجو کرد. وی پس از کسب قدرت با موبدان زردشتی در یک مسیر قرار گرفته بود و حضور مبلغ تازه ای در مرکز حکومت تازه تاسیس می توانست در آینده خطر باقوه ای برای دولت جدید به حساب آید. (تقی زاده ،282:1383) البته این موضوع با توجه به زمان وحی دوم و شروع فعالیت های مانی دلیل بسیار محکمی نمی باشد.
2. مشخص نبودن دقیق منطقه ذکر شده در منابع. تحقیقات جدید با تردید در مورد مکان واقعی ذکر شده در منابع، سفر او را دورتر از ولایات مکران در جنوب شرقی ایران و بخش هایی از شمال غربی هند نمی دانند. این پژوهشگران این گونه بیان می کنند که چون قسمت های شرقی ایران از سال (130م) زیر نفوذ دولت اشکانی قرار داشته و به هند نزدیک بوده در منابع به نام هند یاد می شده. (یارشاطر و همکاران ،421:1381؛ سرکاراتی، 1385: 162) 3. و سومین علت را باید دوری راه و سختی آن بیان کرد که در آن روزگار برای شخصی امکان این چنین سفری بدون حمایت دولت تقریبا محال و منظور او از هند احتمالا همان قسمت های شرقی ایران بوده. مانی ظاهرا در همین زمان و منطقه با آیین بودا آشنا شده و تحت تاثیر آن قرار گرفته است. به هر حال تنها اطلاعات موجود منابع درباره این دوره به این قسم خبرها محدود می شود.

- تعامل مانی و شاپور اول (241- 272م)

اما دوره دوم زندگی مانی و یا شروع حرکت های مهم، اوج فعالیت ها و تبلیغات وی در جهت ترویج افکارش را باید دوره سلطنت شاپور اول دانست. تقریبا مانی تا اواخر دوره حکومت وی آزادانه به کار خویش می پرداخت.(زرین کوب،426:1384) مانی هنگام بازگشت به تیسفون در روز به تخت نشستن شاپور اول 241 م به کوشش فیروز برادر شاپور و به همراه پدر و دو نفر از ملازمانش در جشن تاج گذاری حاضر شده و امر رسالت و دعوت خود را رسما در دربار ساسانی در مقابل مقامات رسمی دولت و موبدان اعلام کرده است.(تقی زاده ،283:1383؛ سامی، 1342: ج1،257)
به دلیل اظهار مساعدت وکمک های شاپور اول مانی یکی از کتاب هایش به نام شاپورگان (به زبان فارسی پهلوی) را به پادشاه ایران هدیه نمود.(کریستین سن،206:1384) شاپور اول هم چنین اجازه تبلیغ در ایران را به مانی داد و از این پس وی آزادانه در سرتاسر کشور به تبلیغ مذهب مانویت می پرداخت. حوضه فعالیت وی بیشتر در پارس بین سال های242-244م و در شوش، مشیان 245-250م بوده و طرفداران زیادی جذب کرده است. علاوه بر مردم عادی اسامی بعضی از مقامات دولتی و هم چنین خاندان سطلنتی در لیست پیروان مانی دیده می شود. از جمله این افراد می توان به فیروز – برادر شاپور اول- و مهرشاه اشاره کرد. (الیاده و همکاران،113:1373) گرویدن افرادی از خاندان سلطنتی و دولت به دین مانویت نشان از گسترش روز افزون این مذهب داشته است. این روند در آینده ای نزدیک گسترش بیشتری یافت و این می توانست خطر مهمی را متوجه موبدان زردشتی نماید.
حضور مانی در دربار فقط به تبلیغ محدود نمی شد، بلکه وی به عنوان یکی از افراد دربار، شاپور را در سفرهای بسیاری همراهی می کرد. از جمله این موارد شرکت در جنگهای این دوره با رومیان بوده که مهم ترین آن ها جنگ با والریانوس را می توان نام برد. (یارشاطر و همكاران،422،1381) نفوذ مانی تنها محدود به دربار ساسانی نبود و وی با اعزام فرستادگانی به شهرهای دیگر ایران – نیشابور- و خارج از مرزهای سیاسی دولت ساسانی - روم - سعی در جذب هر چه بیشتر پیروانی برای آیین مانویت داشته. در تحلیل موفقیت مانی، بعضی از محققین دلیل آن را عدم سازمان بندی منسجم دین زردشتی و موبدان آن دوره می دانند. (یارشاطر و همکاران،1381 :422-3) اما زرین کوب معتقد است شاپور اول با وجود اینکه تا پایان عمر یک مزداپرست باقی ماند و آتشکده هایی هم در سراسر ایران برای نیایش خاندان خویش بنا نهاده بود؛ تمایلی به کسب قدرت موبدان و هیربدان در امور سیاسی و دولتی نداشت. به همین دلیل اجازه باریافتن در روز تاج گذاری را به مانی داد تا وی به دربار راه یابد و با این عمل از قدرت گیری موبدان جلوگیری کند.(زرین کوب ،434:1384) پس بنابراین می توان گفت کارکرد متوسط روحانیت در اوایل حکومت ساسانی و حمایت های شاهپور اول از مانی زمینه مناسبی برای گسترش فعایت های او فراهم کرده بود.
اما روزهای خوش مانی زیاد به درازا نکشید و در اواخر کار شاهد محدودیت های برای مانی از طرف شاپور اول هستیم. وی پس ازمدتی از تبلیغات مانی جلوگیری کرد و او را از موکب خویش راند. دلالیل گوناگونی برای این امر وجود دارد 1. احتمالا شاپور به خاطر وسعت کار مانی و گسترش کیش مانویت در ایران که نارضایتی و خشم دیگر ادیان هم چون نصاری، یهودی، بودایی را موجب شده بود؛ به محدود کردن فعالیت های مانی پرداخته است. 2. دلیل دوم را باید حضور موبدان زردشتی دانست. شاپور برای حفظ وحدت و امنیت روحانی کشور – جلب حمایت روحانیت زردشتی- به محدودیت مانی و دوری وی از مرکز پرداخته است. البته اقدامات شاپور اول در این زمینه به معنای تسلیم شدن به موبدان زردشتی نبوده است.(همان،434:1384) مانی برای چندسالی از مرکز حکومت دور بود تا اینکه شاپور اول درسال272م فوت کرد. مرگ وی فرصت دوباره ای برای حضور در دربار برای او ایجاد کرد.
در کل دوران شاپور اول را برای مانی باید دوران تثبیت جایگاه وی به عنوان مبلغ دینی پذیرفت. او در این دوره با حمایت های شاه ایران توانست پیروان بی شماری به دست آورد تا جایی که توجه دیگر ادیان را نیز به خود جلب نمود. تعامل وی با شاپور اول را باید در قالب یک روابط سیاسی ارزیابی کرد؛ که هر دو شخص برای پیشبرد اهداف خویش به کمک یکدیگر احتیاج مبرمی داشتند. البته در این میان نیاز مانی به حمایت بیش از شاپور اول بسیار محسوس تر بوده. در کل این دوره را بدون محدودیت های آخر آن از طرف شاپور اول، باید دوران روابط خوب با دربار ساسانی دانست.

- تعامل مانی و هرمزد اول(272-273م )

دوران هرمزد اول را باید یکی از تاریک ترین مقاطع تاریخی دولت ساسانیان دانست. متاسفانه اطلاعات زیادی از این دوره برجای نمانده و از روند اتفاقات و حوادث زمان وی چندان مطلع نیستیم. دلیل این امر را باید در مدت زمان کوتاه پادشاهی هرمزد اول و سکوت عمدی منابع ارزیابی کرد. مخالفت های وی با موبدان زردشتی، محدویت نمودن آن ها در امور دولتی و سپس تقابل آن ها و برکناری هرمزد اول را باید دلایلی اصلی این سکوت دانست.
به هر حال هرمزد اول جانشین شاپور اول هم چون پدرش سیاست تسامح نسبت به ادیان مختلف را در پیش گرفت. مذاهب گوناگون بدون محدودیتی به زندگی خویش ادامه می دادند. وی در ادامه به محدود کردن قدرت موبدان پرداخت و مانی را بدین منظور بار دیگر به مرکز فراخواند. با حضور مانی در پایتخت شاهد از سرگیری دوباره فعالیت های تبلیغی وی در این دوره هستیم. ظاهرا حتی مانی در قصر دستگرد، محل اقامت هرمزد اول اسکان یافته است.(زرین کوب،185:1375) با وجود این تسامح، موبدان از قدرت زیادی برخوردار بودند. مهم ترین موبد این دوران کرتیر نام داشته است. دریافت نشان کلاه و کمر از شاه توسط کرتیر شاهد افزایش قدرت موبدان است.(همان،1384: 5-434)
اطلاعات ما درباره مانی در ان دوره به همین روایت ها محدود است و به غیر از بازگشت مانی به دربار هرمزد اول و کسب حمایت وی در راه جذب مریدان بیشتر منابع اطلاع دیگری ارائه نمی دهند. در کل این دوره را باید از لحاظ تعامل مانی با حکومت ساسانی بدون مشکل خاصی ارزیابی کرد و در واقع آخرین مرحله روابط خوب مانی با دربار ساسانی نیز هست.

- تعامل مانی و بهرام اول(273-276)

این نکته لازم به یادآوریست که اردشیر برای وحدت کشور با روحانیان زردشتی متحد شد؛ اما اجازه کسب قدرت و دخالت در امور را به آنها نمی داد. جانشین وی شاپور اول نیز این رویه را ادامه داد و از قدرت گیری موبدان و نجبا جلوگیری به عمل می آورد. ولی موبدان آهسته آهسته در پی کسب موقعیتی بیش از بیش بودند. دوره ی سلطنت هرمز نقطه عطف این موضوع است. وی با وجود تسامح نسبت به دیگران و دعوت از مانی نتوانست از قدرت گیری موبدان جلوگیری کند. دوره کوتاه مدت وی با شروع سلطنت بهرام اول به جای او عصر تفوق موبدان بر تمامی شئون حکومت ساسانی بوده است.
بهرام اول وقتی درسال 274م به قدرت رسید؛ به بدعت گذاران خرافی زردشتی بسیار دل بستگی داشت و به خیال بافی ها و سخنان این طایفه اعتقاد زیادی می ورزید. علاقه فراوان بهرام اول به موبدان، قدرت یابی و دخالت در امور دولتی را در پی داشت.(کلیم کایت ،37:1373) در راس قدرت روحانیت، مغان شمال و موبد موبدان کشور کرتیر قرار داشت. منابع از فعالیت های گسترده وی در این دوران صحبت می کنند. وی در زمان بهرام اول در حکم سیاست مدار درجه اول نقش مهمی را ایفا می کرد. (گریشمن،371:1383 ) کرتیر در زمان شاپور به مقام روحانی قابل ملاحضه ای رسید ولی هنوز در ردیف درباریان و اهمیت آنها قرار نداشت و مرتبه او در ردیف زندانبانان بود ولی درزمان هرمز قدرت او افزایش زیادی گرفت و در زمان بهرام اول حتی در کارهایی که مربوط به پادشاه بود، دخالت می کرد.(زرین کوب،1384 :434-5) او در سه کتیبه افتخار می کند که مسیحیان، مانویان و برهمنان را مورد اذیت و آزار قرار داده و از قدرت خود برای سرکوب آنها استفاده کرده است.(همان،1383: 382)
با تغییراتی که در ساختار دولتی – افزایش قدرت موبدان – در دوران بهرام اول به وجود آمده بود؛ دیگر جایی برای امثال مانی باقی نمی ماند. تسامح شاپور و هرمزد اول در این دوره جای خود را به تعصب دینی داد و از این رهگذر هر گونه مخالفتی با دین زردشت و موبدان آن به شدت سرکوب می گردید. با حضور قدرت مند کرتیر در دربار بلافاصله مانی از فعالیت هایش محروم و دستگیر گردید. تاریخ دقیق دستگیری مانی مشخص نیست، حدودا باید بین سال های 274 تا277م باشد. چون مدت زمان پادشاهی بهرام اول نیز زیاد نبوده. سپس مانی طی دادگاهی فرمایشی از سوی موبدان به جرم مخالفت با دین زردشت و ایجاد به مرگ محکوم شد. چندی بعد وی در زندان به قتل رسید و بنابر روایاتی سر او را از تن جدا و بر دروازه شهر جندی شاپور آویختند و پیکر بی جانش را مثله و آن را پرکاه کرده و بر دروازه دیگر شهر آویختند.( کلیم کایت،1373: 37)
دو دلیل بیش از دلایل دیگر در سرکوب و قتل مانی نقش داشته است: 1. اعدام وی فقط به خاطر جنبه مذهبی و ایدئولوژکی مانی بوده است. وی با تبلیغ و اشاعه دین مانویت رنجش موبدان و مغان زردشتی را بر انگیخت و آنها که او خطر القوه ای برای جایگاه خود احساس می کردند؛ درصدد فرصتی برای نابودی او بودند. 2. دلیل دیگر که شاید علت نهفته ای باشد؛ به احتمال قوی ارتباط او با فرمانروایان کوشان و نواحی شرقی ایران بوده. با وجود دوستان زیاد مانی در شرق، احتمالا شاه و موبدان حرکات وی را بر مبنای سیاسی و حکومتی ارزیابی م ی کردند و به بهانه دینی او را از سر اره کنار زدند.(زرین کوب ،186:1375)

نتیجه گیری:

مانی شخصیتی که در قرن3م در ایران می زیست یکی از صدها چهره تاثیر گذار در تاریخ ادیان جهان به حساب می آید. وی با ترویج آیین جدیدی به نام مانویت که تلفیقی از اصول دین زردشتی، مسیحی و بودایی بود در دوره ساسانیان سبب شد که موبدان زردشتی نگران تزلزل جایگاه خود و کم رنگ شدن قدرت خویش در دولت و میان مردم شوند. مانی همین ط.ورکه گذشت در زمان چهار پادشاه اول ساسانی زندگی می کرد. روابط مانی با شاهان ساسانی: 1. در زمان اردشیر بابکان با وجود اطلاعات بسیار کم ظاهرا تعامل خوبی برقرار بوده و تقابل با برخورد مهمی علی رغم بعضی نظرات وجود نداشته است. 2. این رون در زمان شاپور اول جانشین وی نیز ادامه یافت و شاپور مانی را حربه ای برای کنترل قدرت موبدان زردشتی می دانست؛ اما در اواخر کار به دلیل اعتراض روحانیان دیگر ادیان و موبدان زردشتی مجبورا او را از مرکز حکومت دور نگه داشت و آزادی تبلیغات را از وی گرفت ولی به تطمیع و سرکوب وی رو نیاورد. 3. در زمان هرمزد اول با بازگشت مانی و حمایت های شاه از وی بار دیگر شاهد حضور پر رنگ وی در دربار و مرکز حکومت هستیم. مانی با توجه به سیاست های هرمزد دوباره به تبلیغات گسترده ای دست زد که ناراحتی موبدان را در پی داشت. ولی تا اواخر این دوره مانی تعامل خوبی با شاه ساسانی داشته است. 4. اما در زمان بهرام اول چالش مانی و دولت ساسانی با مرگ مانی به پایان رسید. موبدان بر اثر فعالیت های وی و حرکت هایی که بر ضد جایگاه این افراد تمام می شد؛ به مقابله و قتل او مبادرت کردند. در کلام آخر مانی می توانست به خطر باقلوه دینی و سیاسی برای دولت ساسانی تبدیل شود که موبدان قتل و سرکوب پیروان وی را نها راه خلاصی از این وضعیت و دفع این خطر می دانستند و در روابط مانی با دولت ساسانی در زمان بهرام اول نقش اساسی را بر عهده داشتند.
کتابنامه:
1. ابن ندیم ،محمدبن اسحق،(1346)، الفهرست، ترجمه م.رضا تجدد، تهران: بانك بازرگانی ایران.
2. بیرونی ،ابوریحان،( 1363)،آثار الباقیه، ترجمه اکبر سرشت دانا، تهران، امیر کبیر.
3. تقی زاده، حسن، (1383)، مانی شناسی، به کوشش ایرج افشار، تهران، توس.
4. دهخدا،علی اكبر، (1352)، لغت نامه، ج38، تهران، دانشگاه تهران.
5. زرین کوب ،عبدالحسین، (1384)، تاریخ مردم ایران قبل ازاسلام، تهران، امیر کبیر.
6. ------------------- ،(1375)، روزگاران ،ج1، تهران، سخن.
7. سامی، علی،(1342)، تمدن ساسانی، ج1، تهران ، بی نشر.
8. سرکاراتی، بهمن،(1385)، سایه های شکار شده، تهران، انتشارات طهوری.
9. شهرستانی، ابوالفتح محمد بن عبدالکریم،(1350)، ملل و نحل، ترجمه افضل الدین صدر ترکه اصفهانی، تصحیح و ترجمه و تحشیه سید محمد رضا جلالی نائینی، تهران، انتشارات اقبال.
10 کریستن سن، آرتور، (1384)، ایران در زمان ساسانیان،تهران، نگاه.
11.کلیم کایت، هانس یواخیم، (1373)، هنر مانوی، ترجمه ابوالقاسم اسماعیل پور، تهران، فکر روز.
12. گرن، ویدن، مانی و تعلیمات او،(1357)، ترجمه نزهت صفای اصفهانی، تهران، خرمی.
13. گیریشمن ،رمان، (1383)،ایران از آغاز تا اسلام، ترجمه محمد معین، تهران، علمی فرهنگی.
14. مشکور، محمد جواد، (1378)، نامه باستان، به اهتمام سعید میر صادقی، نادره جلالی، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
15. معین، محمد،(1362)، فرهنگ فارسی، ج3، تهران، امیركبیر.
16. ناطق، ناصح، (1357)، بحثی درباره زندگی مانی و پیام او، تهران، امیر کبیر.
17. الیاده ، میرچا و همکاران،(1373)، آیین گنوسی و مانوی، ابوالقاسم اسماعیل پور، تهران، فکر روز.
18. یارشاطر، احسان و همکاران،(1381)، تاریخ ایران کمبریج (از سلوکیان تا فروپاشی دولت ساسانی)، ج3، قسمت2، تهران، امیرکبیر.

 



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.