نویسنده: علی غفوری
اولین جنگ ساسانی با رُمیها
ادامه ضعف دولت پارتها مصادف شده بود با اوج قدرت امپراتوری رُم و به نظر میرسید رُمیها نیز علاقهای به هجوم به شرق ندارند گو این که از طرف دیگر خیالشان از پارتیها راحت بود چرا که این اواخر آنها در چند نبرد منطقهای ایرانیها را شکست داده بودند.اما اتفاقی جدید این توازن را برهم زد. در 226 میلادی، اردشیر، پادشاه پارس، اردوان را در سه جنگ متوالی شکست داد و سلسله اشکانی را از ایران حذف کرد. اردشیر در سال 226 سپاهی بزرگ گرد آورد و پس از انقیاد کامل نقاط مختلف ایران و توسعه مرزهای شرقی در 228 از فرات گذشت تا شکستهای اخیر ایرانیان را تلافی کند و در ضمن رُمیها را از آسیای غربی بیرون کند.
قیصر رُم در این زمان جوانی به نام سوروس بود که مایل به جنگ با اردشیر نبود چرا که میدانست نبرد با سپاه گردآوری شده ایرانیها، لااقل 1 سال زمان میبرد و پادگان سوریه به تنهایی قادر به مقابله با مردان اردشیر نبودند.
وی ابتدا نامهای به اردشیر نوشت و از او خواست تا از قدرت عظیم نظامی رُم که ضرب شست آن را قبلاً تراژان به ملل شرق نشان داده برحذر باشد اما اردشیر پاسخ امپراتور را با اعزام 400 سفیر با پیامهای تند برای سوروس داد. قیصر نیز دستور بازداشت این افراد را داده و آماده جنگ شد.
در 231 میلادی سوروس نیروی بزرگی را در انطاکیه فراهم آورد ولی بزرگترین اشتباه نظامی خود را مرتکب شد.
سپاه وی گویا متجاوز از 100 هزار نیروی جنگی بوده و قادر بود از عهده سپاه اردشیر برآید اما سوروس به اشتباه سپاه خود را سه دسته کرده: یک دسته را به شمال برای حمله به آتروپاتن (آذربایجان) و ماد فرستاد و یک بخش را نیز مأمور فتح جنوب ایران کرد و خود به قلب ایران و پارس حمله کرد.
اردشیر از این اشتباه نهایت استفاده را کرده و به نیروهای شمالی دستور داد که با جنگ و گریز سپاه رُم را خسته کنند و خود با حمله به سپاه جنوبی رُمی که در حوالی شوش بود آنها را کاملاً از بین برد. تضعیف سپاه شمالی و نابودی سپاه جنوبی، سوروس را در مواجهه با شاه ایران تنها گذاشت و در نتیجه وی وحشتزده به داخل سوریه عقب نشست.
اگرچه اردشیر در این مرحله قادر به نابود کردن ساخلوی رُمی در سوریه و انطاکیه و خارج کردن کامل رُمیها از آسیای غربی بود اما ترجیح داد به خلع ید رُم از بینالنهرین و ارمنستان قناعت کند و خود را درگیر نبرد بزرگتر نکند. بنابراین دژ نصیبین و حران را در تصرف نگاه داشت و با قیصر صلح کرد.
نتیجه نبرد
این پیروزی پس از 250 سال مجدداً رخ داد. (اگرچه ایران در نبردهای فرعی موفق به شکست رُمیها شده بود) و چنان که گذشت زمان نیز ثابت کرد مواضع رُمیها را در بینالنهرین ضعیف کرد و این امپراتوری را در اوج قدرت مجبور به پذیرش یک امپراتوری قدرتمند دیگر در مرزهای شرقی خود کرد.این جنگ همچنین سبب مطرح شدن دولت ساسانی در سطح جهان شد.
منبع مقاله :
غفوری، علی؛ (1386)، 100 جنگ بزرگ تاریخ، تهران: هیرمند، چاپ دوم