مترجم: شهرزاد نصراصفهانی
نویسنده: اندی گولان
منبع:راسخون
نویسنده: اندی گولان
منبع:راسخون
منظورتان از اینکه میگویید رو کوک نیستم چیه؟
صدایی، که به معنای صدای ازاردهنده باشد، وجود ندارد و تحمل و پذیرفتن صداهای مختلف تنها بستگی به این دارد که شما به چه چیزی عادت دارید.این نظریه از مطالعه بروی بیش از ۱۶۰ نفر از مردم امریکا و بولیوی به دست آمده است. از این نظریه به این نکته دست یافتند که مردم ممکن است که هیچ گونه تمایل ذاتی برای آهنگ یا هارمونی ویژه و خاصی نداشته باشند.
یک تفکر جهانی دربعضی از افراد وجود دارد که عناصر موسیقی، فرهنگ آن جامعه را ارتقا میدهد.
متفکران یونان باستان معتقدند که هارمونی موسیقی ریشه در ریاضیات دارد. درحالی که بسیاری از فرهنگهای جهان پهناور بر اساس میزانهای موسیقی، مانند نت های هشتگانه موسیقی می باشند و از اکوردهای ریاضی نیزدر فرهنگ شان استفاده میشود.
اما بوش ام سی درموت و تیم همکارش در موسسه تکنولوژی ماساچوست مدارکی یافته اند که نشان می دهد که بیولوژی ما ذاتا مانند هارمونیهای ساده ریاضی عمل می کنند.
انها این موضوع را با متمرکز شدن(تمرکز) بروی تفاوت بین دو نوع هارمونی کشف کرده اند.
انها توضیحاتی را در مورد ترکیب نوتهای هم صدا همراه با فرکانسهایی که دارای یک نسبت ساده می باشند مانند نت های G C 2:3 ارائه دادند. ترکیبات ناهنجار5:7 که پیچیده تر می باشند، مانند نت های C F برای شنوندگان غربی نامطلوب و نامانوس می باشند .
یک تیم تحقیقاتی ،ترکیبی از نوتهای همصدا و ناهنجار را برای داوطلبان امریکایی و بولیویای نواختند و از انها خواستند که میزان مطلوبیت این آهنگها را از 1 تا 4 امتیاز بدهند.
حدود نیمی از داوطلبان امریکایی موسیقی کار کرده بودند، در حالی که بعضی از شرکت کنندگان بولیویایی، به تسیمان ،که یک گروه اجتماعی بومی آمازونی هستند متعلق بودند. انها بسیار کم درمعرض موسیقی غربی قرار گرفته بودند. موزیکهای سنتی تسیمان عمدتا توسط یک خواننده خوانده می شود.
بنابراین مردم تسیمان اغلب بیشتر از دو نوت نمی شنوند یا تعدادی نت که با هم در یک لحظه خوانده می شوند. سی دمورت می گوید که مردم تسیمان زیاد در معرض اهنگهای با ترکیب نوتهای هم صدا یا ناهنجار قرار نگرفته اند.
موسسه جغرافیایی بین المللی متیو پالی معتقد است که تجارب فرهنگی در شکل دهی تمایلات انسانها درصدای موزیکی که مورد دلخواه انها می باشد نقش بیشتری نسبت به ویژگیهای بیولوژیکی درونی انها دارد که چگونه صدایی را، هر کس در طول زندگیش به عنوان صدای موسیقی دریافت کرده است.
دان بولینگ در دانشگاه وینا استرالیا می گوید: اگر چه این نظریهی جالبی می باشد اما من نظریهی آنها را با نقش بیولوژی در شکل دهی تمایلات به زیبایی موسیقی مخالف نمیدانم.
او معتقد می باشد که جذابیت غریزی به سمت صدا های خاصی وجود دارد . و زمانی که مردم عادت به شنیدن آهنگها می کنند انها اهنگهای هم صدا را ترجیح میدهند.
بیل تامسون از دانشگاه ماکواری در سیدنی استرالیا می گوید که این اشتباه وگمراهی می باشد که تضادی بین فرهنگ و بیولوژی قایل شویم و هر چیزی درمورد یاد گیری بیولوژیکی میباشد اگر چه تامسون معتقد است که فرهنگ در شکل دهی تمایلات به هارمونی به نظر می رسد بسیارمهم باشد. او می گوید اما در جاهایی نیز فرهنگ تأثیر خود را بر تمایلات موسیقی نداشته است.