نقش وقف و بنیادهای خیریه در توسعه‏ ی کشورهای غربی

نقش وقف و بنیادهای خیریه در توسعه‏ ی کشورهای غربی موضوع این مقاله از راسخون است که به ان می پردازیم.
سه‌شنبه، 28 فروردين 1403
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
نقش وقف و بنیادهای خیریه در توسعه‏ ی کشورهای غربی
مقدمه:
وقتی می‏خواهیم از نقش وقف و بنیادهای خیریه در توسعه‏ی کشورها عموما و کشورهای و کشورهای غربی خصوصا بحث کنیم نباید از یاد ببریم که اگر «وقف» و «بنیادهای خیریه» تأثیری در توسعه و تمدن و شهرنشینی و کشورداری ایفا کرده و امروز به نام تمدن غربی خوانده می‏شود .

این وقف و خیرخواهی و نیک کرداری به نوبه‏ی خود از دین سرچشمه می‏گیرد و آن چیزی که موجب شده تا مردم از اموال و ثروتی که با خون دل فراهم آورده‏اند به راحتی و داوطلبانه چشم‏پوشی کنند، انگیزه‏ی دینی بوده است.

این انگیزه را می‏توان ترس از خدا، آمرزش و راه یافتن به بهشت، باقی ماندن نام نیک و با همه‏ی این‏ها یک جا، دانست ولی هر چه باشد همه و همه از تعالیم و آموزه‏های دینی برخاسته است.

منظور از دین همه‏ی ادیان آسمانی است. اعم از دین اسلام که قرآن کار نیک را از هر کس باشد به عنوان عمل صالح ستایش کرده و حتی نیکوکاران را وارثان زمین دانسته است. چنانکه در این آیات فرموده است:

«همانا مقرر داشتیم در زبور پس از ذکر که حتما زمین را به ارث می‏برند بندگان صالح ما» (1) و در جای دیگر خدای متعال اعلام داشته که عمل محسنین را ضایع نخواهد ساخت و اجر آنان را ارزانی می‏دارد «خداوند ضایع نمی‏سازد پاداش نیکوکاران را». (2)

و یا دین یهود با دین مسیح (ع) که نماینده‏ی آن کلیسا است و یا هر دین دیگری که اساس آن بر باور نیروی ماوراء طبیعت بنا شده باشد.

دین هم به سهم خود در ایجاد آرامش، عمران، آبادی و پیشرفت جامعه‏ی بشر نقش مهمی را ایفا کرده گر چه گاه دینداران در راه این پیشرفت که لازمه‏ی زندگی عمومی بشر است موانعی از طریق جنگ و ستیز و ناسازگاری با همنوعان خود به وجود آورده‏اند و این ناآرامی‏ها را با اتکاء باور دینی خود عنوان کرده‏اند.

«حتی مورخان شکاک، فروتنانه در برابر دین تعظیم می‏کنند زیرا می‏بینند که دین در هر سرزمینی و هر عصری در کار است و ظاهرا گریزی نیست.» (3).

«از بسیاری لحاظ دیانت جالب‏ترین رسم بشری است. زیرا تضمین نهایی آدمی است درباره‏ی زندگی و تنها حربه‏ی دفاعی او در برابر مرگ. در قرون وسطی هیچ چیز مشی دیانتی همه جا حاضر، که گهگاهی تقریبا فعال ما یشاء است در خاطر انسان نمی‏نشیند».(4).

همچنان که فلاسفه، سلاطین و سرداران در آبادانی، نزاع‏ها و صلح‏ها، خوشی‏ها و ناخوشی‏ها، تخریب و عمران، توسعه و رفاه، تنگدستی و هر آنچه در مسیر تاریخ زندگی اجتماعی بشر رخ داده، سهیم بوده‏اند دین‏مداران هم با استفاده از باور دینی در این گونه امور، چه خوب و چه بد، شرکت داشته‏اند .

با این تفاوت که چون دین برخاسته از باور مردم بوده به سادگی در خدمت تخریب با آبادانی قرار می‏گرفته و مردم متدین به راحتی تسلیم آموزه‏های دینی می‏شده‏اند ولی پیروی آنان از دستور حاکمان و سرداران با پذیرفتن تعالیم فلاسفه نیاز به وقت یا زور داشته است.

اصول دیانت همواره در جهت اصلاح و سازندگی بوده چنان که اندیشه و تعقل بشر هم با هدف اصلاح فعالیت می‏کرده است و آنچه از آموزه‏های دینی که در جهت تخریب یا ایجاد مفاسد قرار گرفته، مربوط به برداشت‏های افراد مغرض یا ساده‏اندیش بوده است.

در این نوشتار بر آنیم تا تأثیر یکی از باورهای دینی یعنی خیرخواهی و اهدای مال (وقف) را در تمدن و توسعه‏ی کشورهای غربی بررسی کنیم.

عنوان نوشتار ایجاب می‏کند تا به بحثی طولانی و همه جانبه، با در نظر گرفتن رویدادهای تاریخی و دینی دست بزنیم اما از آنجا که عمده‏ی فعالیت دینی در غرب ناشی از تعالیم حضرت مسیح (ع) است.

و این تعالیم و کارکردها در مراتب مختلف کلیسا متمرکز شده و نیز برای آنکه گستردگی بحث آن را از حوصله‏ی خواننده دور نسازد، بر آن شدیم تا مباحث را به نتایج حاصل از فعالیت‏های کلیسای غربی یا به طور اعم اروپایی محدود کنیم.

و بدین جهت مطالب را زیر مجموعه‏ی «فعالیت کلیسا» قرار می‏دهیم زیرا کلیسا دربرگیرنده تمام فعالیت‏های خیرخواهانه در قرون وسطی بوده و امروز هم بسیاری از کارهای نیک، یا وابسته به کلیساست.

و یا از تعالیم آن سرچشمه می‏گیرد چنانکه در ایران باستان هم کار نیک به اتکای تعالیم زردشت برای پیروزی اهورامزدا بر اهرمن صورت می‏گرفت و در جهان اسلام نیز چنین فعالیت‏هایی زیر عنوان جامع و کامل «فی سبیل الله» می‏گنجید.
 

کلیسا در غرب

اگر دین اسلام به سرعت در شرق و غرب پیشروی کرد و بسیار سریع دامنه فعالیت خود را به کوه‏های البرز و قسمت‏های منتهی الیه خراسان و مصر و افریقیه و کمی آن طرف‏تر به اسپانیا کشاند، مسیحیت عمدتا پیشرفتش در غرب بود و در حوزه‏ی فعالیت حواریان و شارگدان آنان در شرق اروپا گسترش یافت .

و برای اولین بار یکی از حواریان عیسی (علیه‏السلام) به نام پولس ضمن سفرهای خود به «مقدونیه» رفت و قدم به اقلیم اروپا نهاد و در شهرهای بزرگ ساحلی یونان، مجامع عیسوی تشکیل داد؛ به آتن رهسپار گشت و از آنجا به شهر کورنت رو آورد و یکی از کلیساهای مهم عالم مسیحیت را در آن شهر برپا ساخت. (5).

پس از آن بین سال‏های 50 تا 150 میلادی رفته رفته مسیحیت با تشکیلاتی مستقل از یهودیت در آن سرزمین توسعه یافت تا کلیسای قدیم کاتولیک به صورت کاملا مستقل به وجود آمد. این کلیسا از سال 150 تا 1054 رو به توسعه نهاد و با فراز و نشیبهایی روبرو شد که بت خواندن تاریخ اروپا می‏توان تأثیر این کلیسا را در اخلاق، ادبیات، فرهنگ، سیاست،

تغییر مرزهای سیاسی و به طور کلی مجموعه رویدادهای سرزمین اروپای غربی ملاحظه کرد. کلیسا به اتکای ایمان مردم منابع مالی فراوانی را در اختیار داشت که این منابع گر چه همانند دیگر منابعی که در اختیار بشر بود گاه در امور غیر مفید و حتی مفسده‏انگیز هم به کار گرفته می‏شد،

اما روی هم رفته و با نگاهی همه جانبه معلوم می‏شود سهم کلیسا در میان فعالیت‏های که در غرب برای توسعه شده سهم بسزایی بوده است گر چه بعضی از متفکران بر آنند که آنچه را پاپ‏ها از مردم به عنوان صدقه، درآمد موقوفات، بهای آمرزش گناهان و عشریه‏ها اخذ می‏کردند موجب چاپیدن میلیون‏ها نفر شده اما هم آنان بوده‏اند که میلیون‏ها صرف آبادی و عمران کرده‏اند. (6).

برای بررسی منابع درآمد و در نتیجه توجه مردم متدین به امور خیریه و نیز مصرف چنین درآمدهایی لازم است موقعیت کلیسا را در سه مورد به بحث بگذاریم:
- موقعیت اجتماعی کلیسا؛
- منابع مالی کلیسا؛
- خدمات کلیسا.

موقعیت اجتماعی
 

موقعیت اجتماعی کلیسا جدا از موقعیت و تأثیر دین در فرایند اجتماع نیست و هر یک از ادیان سهم عمده‏ای در گرد آمدن مردم و زایش تمدن دارند.

«دین به جامعه و دولت توانایی و کفایتی عمیق و استادانه می‏بخشد، شعائر و آیین‏های دینی روح را آرامش می‏دهند و چون رشته‏ای، پیوند نسل‏ها را با یکدیگر سبب می‏شوند؛

کلیسای بخش محل انجمن می‏شود و افراد را به گونه‏ی تاری به هم می‏بافد و از آن منبع جامعه را به وجود می‏آورد. کلیساهای جامع به عنوان نتیجه و مظهر مفاخرت اتحاد شهرداری‏ها به آسمان قد می‏افرازند.

هنرهای دینی زندگی را آراسته و زیبا می‏سازند. موسیقی مذهبی نوای آرامبخش خود را تا عمق جان فرد و جامعه سرایت می‏دهد. دین به قوانین اخلاقی که مغایر سرشت و طبیعت بشر اما مفید تمدن است تقدس و اعتبار آسمانی اعطا می‏کند». (7)

زایش تمدن و بنیان‏گذاری نهادهای اجتماعی هرگز نمی‏تواند خالی از مسائل مالی باشد حتی تارکان دنیا که درون دیرها و صومعه‏ها به رهبانیت و انزوا می‏پردازند به حداقل معیشت نیازمندند و این نیازمندی است که مسأله مالی را برایشان اگر چه در حداقل آن مطرح می‏سازد چه رسد به دستگاه پر طمطراق کلیسا و اسقفان یا خاخام‏های یهودیان و یا روحانیت و خلافت اسلامی.

از این رو است که پرداخت مال و صدقه با تفاوتی نه چندان زیاد در تمام ادیان برای ترویج امور مذهبی جزء وظایف دین‏باوران آموزش داده می‏شود.

در دین یهود موقعیت اجتماعی کاهنان بر اساس قربانی کردن و گرفتن صدقات و نذور پایه‏گذاری شده و البته این کاهنانند که تقریبا همه‏ی امور مردم را، اعم از دنیوی و اخروی، در دست دارند.

کاهنان عهده‏دار جمع‏آوری صدقات و ذبح قربانی و اداره کردن موقوفاتند اما باید موقوفات را در همان راهی که وقف شده یعنی در راه خدا مصرف کنند: «و خداوند موسی را خطاب کرده گفت: هارون و پسرانش را بگو که از موقوفات بنی‏اسرائیل که برای من وقف می‏کنند احتراز نمایند.

و نام قدوس مرا بی‏حرمت نسازند من یهوه هستم - به ایشان بگو هر کس از همه‏ی ذریت شما در نسل‏های شما که به موقوفاتی که بنی‏اسرائیل برای خداوند وقف نماید نزدیک بیاید و نجاست او بر وی باشد آن کس از حضور من منقطع خواهد شد من یهوه هستم. (8)

از مجموع شرائع موسی می‏توان استفاده کرد که تنها بهایم و اموال نقدی نبود که از سوی بنی اسرائیل برای کاهنان و امور دنیایی اهدا می‏شد بلکه اموال غیرمنقول هم برای کارهای خیر اهدا می‏گشت.

«و اگر کسی خانه‏ی خود را وقف نماید تا برای خداوند مقدس شود کاهن آن را چه خوب و چه بد برآورد کند و به طوری که کاهن آن را برآورده کرده باشد هم چنان بماند.» (9).

پیشتر از اینها در سفر خروج، موسی به بنی اسرائیل دستور داده که شش روز کار کنند و روز هفتم دست از کار بکشند و آنگاه موسی تمامی جماعت بنی‏اسرائیل را خطاب کرده گفت این است امری که خداوند فرموده و گفته است - از خودتان هدیه برای خداوند بگیرید .

هر که از دل راغب است هدیه‏ی خداوند را از طلا و نقره و برنج بیاورد -... پس تمامی جماعت بنی اسرائیل از حضور موسی بیرون شدند - و هر که دلش او را ترغیب کرد و هر که روحش او را با اراده گردانید آمدند و هدیه‏ی خداوند را برای کار خیمه اجتماع و برای تمام خدمتش و برای رخت‏های مقدس آوردند. (10).

از این احکام بر می‏آید که قدیمی‏ترین دین الهی یعنی دین موسی پس از خروج از مصر آنگاه که بنی اسرائیل خواسته‏اند جامعه تشکیل دهند و فرمان‏های الهی را اجرا سازند، یکی از امور مهم را جمع‏آوری مال و تقویت بنیه مالی دانسته و مردم را به دادن صدقات و هدایا ترغیب نموده است.

بیشترین دستورات مذهبی و احکام عملی موسی (علیه‏السلام) در سفر لاویان تورات آمده و در همان جاست که تأمین منابع مالی برای اجرای احکام و تأسیس جامعه در قالب هدیه، نذر، صدقات و موقوفات پیش‏بینی شده است.

کلیسا هم که بر پایه‏ی تعالیم موسی بنیاد نهاده شده، به نظر می‏رسد موقعیت اجتماعی خود را از همان اختیارات کاهنان، البته با ملایمت کمتر و گستردگی بیشتر، به ارث برده باشد.

«در طی هزار سال میان سلطنت قسطنطنین تا ظهور دانته که یکی از هزاره‏های برومند و سازنده‏ی تاریخ بشر است کلیسای مسیحی موهبت و نیروی دینی را به ملت‏ها و کشورها ارزانی داشت. به شخص عیسی تجسم الهی از فضایل ملکوتی بخشید .

چنانکه بربرهای وحشی و ناهنجار در برابر آن، یوغ تمدن مسیحی را شرمگین بر گردن افکندند. کلیسای مسیحی کیشی پدید آورد که در آن زندگی انسان جزئی ناچیز از یک نمایش عظیم و با شکوه جهانی بود و رابطه و پیوندی خطیر و مهم در میان هر یک از افراد بشر و خداوندی که وی را آفریده بود قایل شد.» (11).

موقعیت اجتماعی کلیسا به عنوان بک نهاد دینی رفته رفته تبدیل به یک نهاد سیاسی شد و تا امروز هم دستگاه پاپ در دل شهر رم دولتی است در دولت و برای خود سفیر و کارگزار جدای از دولت ایتالیا دارد.

گر چه پاپ و تمام کلیساها برای خود رسالتی معنوی و آسمانی قائلند و هدف نهایی خود را ایجاد شهرهای آرمانی و خدایی بر روی زمین می‏دانند اما همین آرمان‏گرایی بدون تکیه بر مال و منال دنیا و امکانات موجود هرگز به نتیجه نخواهد رسید و

و لذا همان طور که حضرت موسی (علیه‏السلام) در خیمه اجتماع - پس از رهایی از ظلم فرعون و پیمودن بیابان‏های بی آب و علف - از بنی اسرائیل خواست تا با رغبت و ایمان هدایایی به کاهنان (فرزندان هارون) بدهند و مردم هم از آن چه داشتند سهمی نثار جامعه‏ی جدید کردند، کلیسا هم ناچار شد از هدایای مردم استفاده کنند.

مسیحیان هم به اتکای ایمانی که داشتند پرداخت هدایا را با رغبت انجام می‏دادند و هر قدر دستگاه پاپ پررونفق می‏شد گروندگان به مسیح احساس غرور و شادمانی می‏کردند «ثروت کلیسا در اسپانیا باعث اعتراض مردم نمی‏شد. کلیساهای بزرگ مخلوق خود مردم بودند و آنها از مشاهده‏ی زینت پرجلال آن بسیار مسرور می‏شدند.» (12).
 

منابع مالی کلیسا

برای روشن شدن منابع مالی کلیسا بهتر است آنچه را ویل دورانت در بخش دوم از عصر ایمان کتاب خود آورده به صورت فشرده در این جا نقل شود.

وی منابع مالی کلیسا را چنین شمارش می‏کند.1. مهم‏ترین درآمد کلیسا عشریه (یک دهم درآمد) بود. کلیه‏ی سرزمین‏های مسیحی لاتین به حکم قوانین مملکتی مکلف بودند یک دهم محصولات یا درآمد ناویژه‏ی خود را جنسی یا نقدی به کلیسای محل واگذار کنند.

2. درآمد اساسی کلیسا از محل زمین‏هایی بود که خود کلیسا در تملک داشت. این اراضی را کلیسا از طریق هدایا یا هبه، از راه خرید یا تصرف املاک افراد بدهکار یا از طریق احیای اراضی موات به همت رهبانان دیرها یا سایر جماعات روحانی به چنگ آورده بود.

در نظام فئودالی از هر مالک یا مستأجری انتظار می‏رفت که هنگام مرگ چیزی وقف کلیسا کند.

3. برخی از توانگران اموال خود را در برابر یک نوع بیمه‏ی ایام پیری و تنگدستی به کلیسا واگذار می‏کردند. در این موارد معمولا هنگام بیماری یا روز پیری شخص مرتهن از وی توجه و دستگیری می‏کرد.

4. برخی از اشخاص بلاوارث چون از جهان می‏رفتند تمامی دارایی خویش را به کلیسا واگذار می‏کردند.

5. اموال کلیسا چون قابل انتقال نبود (همانند موقوفات اسلامی) و مشمول مالیات هم نمی‏شد قرن به قرن افزایش یافت. برای یک کلیسای جامع، یک صومعه، یا دیر راهبه‏ها، داشتن چندین هزار روستای خاوندی (13)

که متضمن ده - دوازده شهر کوچک یا حتی یکی دو شهر آباد بزرگ باشد امری غیرعادی محسوب نمی‏شد. اسقف لانگر تمامی ایالت را مالک بود. صومعه قدیس مارتن متجاوز از بیست هزار سرف (14) در اختیار داشت.

اسقف یولونیا در حدود دو هزار روستای خاوندی داشت و دارایی دیرلونتن نیز به همین اندازه بود. دیر لاس خولگاس واقع در اسپانیا مالک شصت و چهار شهر بود. در حدود سال 1200 میلادی در کاستیل واقع در اسپانیا، کلیسا یک چهارم زمین‏های

ناحیه را در تصرف داشت. در انگلستان اراضی متعلق به کلیسا یک پنجم مملکت بود. در آلمان به یک سوم بالغ می‏شد. در لوونیا به نصف مجموع اراضی می‏رسید.

این ارقام تخمینی هستند و در مورد صحت آنها نمی‏توان کاملا مطمئن بود اما از آنجا که می‏بینیم، حکومت‏ها برای تملک اراضی متعلق به کلیساها با روحانیون به ستیز برخاسته و گاه به ضبط آن اراضی کمر بسته‏اند

و «حتی در انگلستان با تصویب چندی قانون مربوط به اوقاف واگذاری اراضی را به تشکیلات کلیسایی محدود کرده‏اند» (15)

معلوم می‏شود تراکم دارایی کلیسا، روحانیون و دست‏اندرکاران امور دینی را محسود قدرت‏ها قرار داده و نیز حاکی از ثروت بی‏حساب اماکن دینی است.

گر چه درآمد کلیسا از محل‏های یاد شده به دلیل دخالت حکومت‏ها دچار نقصان می‏شده و گاه به صفر هم می‏رسید ولی در مجموع چون کلیسا درآمدهای خود را به اتکای ایمان و باور مردم تأمین می‏کرد.

سرانجام با محاسباتی که به عمل آمده تمام درآمدهای خزانه‏ی پاپی در حدود سال 1250 میلادی به مراتب زیادتر از عایدات کلیه‏ی حکومت‏های غیر روحانی اروپا می‏شده است.

«در سال 1252 میلادی وجوهاتی که حکومت پاپی از انگلستان دریافت کرد سه برابر عواید خزانه‏ی پادشاه انگلستان بود». (16)

طبیعی است چنین درآمدی که با انگیزه‏ی خیر و پشتوانه‏ی دینی اخذ می‏شده به دور از مفسده نبوده است و اسقفان و کشیشان بسیاری در پی ثروت فراوان دچار مفاسد اخلاقی و ظلم و ستم شدند و وجوهی را که می‏بایست در جهت خیر مصرف کنند بر.

ای امور شخصی خود، در جهات ناروا به کار گرفتند. این مفاسد در ادبیان قرن سیزدهم میلادی به صورت شعر، داستان و مقاله تجلی یافته و حتی در آثار رهبانان وقایع نگار به شکایاتی از حرص و مال‏اندوزی روحانیان بر می‏خوریم. (17)

یکی از رهبانان انگلیسی «پست فطرتی» اسقفان انگلیسی و رومی را مذمت کرده و نوشته که این جماعت با مشکل‏پسندی از محل موقوفات مسیح روزگار می‏گذرانند. (18).

فساد دینمدارانی این چنین، مردم مؤمن را برانگیخت تا علیه آنان، نه علیه دین با امور خیریه قیام کنند. همان مردمان مؤمنی که پنی‏های (پول خورد) خود را روی هم می‏نهادند.

و به ساختن کلیساهایی برای مریم باکره مبادرت می‏جستند قادر بودند علیه تمایلات اشتراکی کلیسا آوای مخالفت بلند کنند و گاهی کشیش لجوجی را به خاک هلاک اندازند و (19).

داستان منابع درآمد کلیسا و تشکیلات پاپ نه مقصود ماست و نه در این نوشته می‏گنجد و آنچه نقل شد

برای نشان دادن منابع اصلی و اولیه‏ی درآمد روحانیون، کلیسا، صومعه‏ها و دیرها بود که همه و همه بر اساس ایمان و باور قلبی مردم و با هدف انجام امور خیریه اعم از دنیوی و اخروی صورت می‏گرفت و با نشیب و فرازهایی که از لحاظ مصرف و درآمد داشت در همین جهت هم به کار گرفته شد.

اکنون باید دید این منابع و درآمدها حاصله از آن در چه اموری به کار گرفته و مصرف می‏شده و چه خدماتی را در توسعه‏ی زندگی اخروی و دنیوی مؤمنان موجب شده است.
 

خدمات کلیسا

مصرف اموال و موقوفات و حتی کار راهبان صومعه‏ها (که می‏توان نوعی درآمد تلقی شود) با هدف مشترک و کلی که جلب رضایت خدا و خدمت به دین بوده در این امور خلاصه می‏شود.
 

گسترش مسیحیت

هدف اصلی کشیشان و اسقفان رواج مسیحیت و آموزه‏های دینی بوده و این هدف که پس از حضرت مسیح (علیه‏السلام) با موعظه و تبلیغ رسولان یا حواریون دنبال شد با تقویت

بنیه مالی کلیسا و ثروت حاصل از خیرات و مبرات مؤمنان شتاب بیشتری به خود گرفت و برای گروندگان هم جاذبه‏ی زیادی به وجود آورد.

مبلغان و مسیونرهای مذهبی از این پس قدرت داشتند تا همراه با موعظه، خدماتی را هم ارائه دهند و از بینوایان دستگیری کنند.

این گونه کمک‏ها به خصوص در جوامعی که چندان تقید و تعمق دینی نداشتند موجب شد تا عده‏ای احساس کنند رفاه و آسایش و نجات یافتن آنان از امراض مربوط به دینی است که مبلغان عیسویت آن را تبلیغ می‏کنند و رفته رفته به دین مسیح مؤمن شوند.

حصضور مسیحیان در دربار مغولان - که از دین‏های الهی خبری نداشتند - و مسافرت آنان از ونیز به چین و سفارتی که از سوی پاپ برای سلاطین مغولی آن دیار ایفا می‏کردند

حاکی از همین هدف است و در قرون اخیر هم حضور طبیبان و افزارمندان مسیحی در لباس کشیشی در میان سپاهیان آفریقا و ارائه خدمات پزشکی و فنی به آنان همراه تبلیغ مسیحیت، نتایج مفیدی برای کلیسا به بار آورد که هنوز هم ادامه دارد.

چنین گروه‏هایی حتی در کشورهای اسل
امی هم مشغول فعالیت شدند و بیمارستان‏هایی در ایران با عنوان مسیحیت برای مداوای بیماران در بعضی از شهرها مانند شیراز تأسیس شد به دور از چنین هدفی نمی‏توانست باشد. اما غرور دینی و اصالت تعالیم اسلامی مانع توفیق همه جانبه‏ی مسیونرهای مذهبی مسیحیت شد.

گسترش مسیحیت گر چه همواره از راه تبلیغ و موعظه و کمک‏های مزبور صورت می‏گرفت اما گاهی هم مبلغان از طریق فشار و تحکم و حتی جنگ هم درصدد توسعه‏ی دین مسیح برآمده‏اند.

جنگ‏های صلیبی که بودجه‏ی آن را کلیسا تأمین می‏کرد و چهره‏ی خشن تبلیغ دینی را به وسیله‏ی کشیشان آشکار می‏سازد بارزترین نمونه در این زمینه است.

جالب توجه است بدانیم که تأمین کننده‏ی بودجه‏ی چنین جنگ‏هایی عمدتا کلیساها بودند که از درآمدهای خود یا قبول هدایای مردم فراهم می‏شد.

«پاپ‏ها ابتدا با گرفتن مالیات از املاک و درآمدهای اسقفان برای تدارک جنگ‏های صلیبی و سپس با سرشکن کردن مخارج روزافزون حوزه‏ی حکم فرمایی پاپی روز به روز خزانه‏های اسقفی را تهی کردند.» (20).

صرف نظر از باور دینی مسلمانان در مورد تعالیم کلیسا و صرف نظر از بعضی از رفتارهای ناهنجار روحانیان مسیحی که نباید آنها را به حساب تعالیم حضرت مسیح گذاشت

باید اذعان کرد که اصل تعالیم مسیحیت، که عبارت است از: توجه به خدا، دوری از بت پرستی و انجام کار نیک، امری پسندیده و مورد تأیید دین اسلام هم می‏باشد .

و اگر کشیشان مسیحی سیاهان آفریقا یا مغولان بی‏دین را به دین عیسی درآورده باشند گامی در جهت اصلاح آنان برداشته و این کای فی حد ذاته کاری است نیکو و اصولا ترویج دین الهی نوعی خدمت تلقی می‏شود.

به یاد بیاوریم که هدف اساسی و اصلی اسلام، مسیحیت و یهودیت و دین زردشت (اگر زردشت را پیامبر آسمانی و اهل کتاب بدانیم) به تعبیر قرآن مجید یکی است. (21)
 

عمران و آبادی

کلیسا در غرب نه تنها به مردم ترس از آخرت، طلب آمرزش و دیگر آیین‏های دینی را که هدف آنها رستگاری در جهان دیگر بود آموخت بلکه «پاره‏ای از رسوم اجتماعی را نیز (به آنها) افزود؛ به مردم تعلیم داد که کار کردن حیثیتی دارد.

و عار نیست و خود با گماشتن رهبانان به کار کشاورزی و صنعت دستورهای خود را عملی کرد. سازمان کارگران را در اصناف تقدیس کرد و خود را برای انجام امور خیریه به تشکیل دسته‏های مذهبی مبادرت جست.

پاره‏ای اوقات محوطه‏ی مقدس یا حتی خود کلیسا با رضایت روحانیون خوش مشرب برای انبار کردن غله یا کاه... مورد استفاده قرار می‏گرفت. (22)

کشیشان، اسقفان و کاردینال‏ها نه تنها در کارهای مربوط به حوزه‏ی مذهبی خود توجه داشتند بلکه عمران و آبادی شهرها را نیز در برنامه‏ی کار خویش قرار می‏دادند:

«برای آبادانی و زیبا ساختن رم که هنگام استقرار آنان (پاپ‏ها) در آوینیون دچار ویرانی و زشتی و کثافت بسیار شده بود کوششی فراوان کردند.

باتلاق‏ها را خشکانیدند، خیابان‏ها را سنگفرش کردند، به مرمت پل‏ها و جاده‏ها پرداختند، آب‏انبارها را تعمیر کردند، کتابخانه واتیکان و موزه‏ی کاپیتولین را بنیاد نهادند، بیمارستان‏ها را توسعه دادند، مؤسسات خیریه برپا داشتند،

کلیساهای جدید ساختند و کلیساهای قدیم را اصلاح کردند، شهر رم را با اصلاح کاخ‏ها و باغ‏ها زیبا ساختند، دانشگاه رم را از نو سامان بخشیدند، اومانیست‏ها (23)

را در احیای ادبیات و فلسفه و هنر پشتیبانی کردند، نقاشان و پیکرتراشان و معماران را - که امروز آثارشان میراث گران‏قدر بشریت است - به کار گماشتند و در سایه‏ی حمایت خود گرفتد». (24)

اگر بخواهیم کارهای عمرانی، به خصوص کارهای هنری که در زیباسازی شهرها تأثیر داشته و ناشی از ایمان مردم به مسیحیت بوده - صرف نظر از آنچه را کلیسا به اتکای قدرت خود انجام داده - برشمریم نیاز به فهرست بلندبالایی خواهیم داشت.

همین قدر باید و کافی است که گفته شود هم چنانکه نیکوکاران ایران باستان به اتکای باور دینی زمین‏های خشک را با حفر قنات و انشعاب رود از رودخانه‏ها آباد کردند

و مسلمانان با عشق و ایمان مساجد بزرگ و زیبایی بنا شده و بر تزیینات آن افزودند و به نام دین و عشق به اسلام آثار هنری بزرگ خلق کردند،

مؤمنان مسیحی اعم از معمار و مجسمه‏ساز و بنا و حتی کارگر ساده در پیشبرد عمران و آبادی شهرها و دهکده تلاش فراوان از خود به خرج دادند و چون این تلاش‏ها بر پایه‏ی اعتقاد قلبی استوار بود از هر گونه کمی و کاستی به دور بوده و تا امروز هم پابرجاست.
 

تعلیم و تربیت

در گذشته‏های دور و گذشته‏های نه چندان فراموش شده و متصل به زمان ما، تعلیم و تربیت و از آن جمله سودآموزی بر عهده مردان مذهبی بوده است.

در ایران مکتب خانه‏ها و مدارس علوم قدیم عهده‏دار آموزش‏های ابتدایی و عالی بودند که این روش فعلا فقط در آموزش علوم دینی متداول است.

تأمین کننده‏ی بودجه‏ی این گونه مدارس، مردم خیراندیش بودند که در مورد مدارس علوم دینی با پرداخت هدایا، نذور، سهم امام علی (علیه‏السلام) و وقف مال، نیت خود را عملی می‏ساختند.

همین امر موجب شد که هنگام استقرار نظام مشروطیت در ایران به وجود آمدن وزارت‏خانه‏ها، اداره‏ی معارف، که بیان کننده آموزش و پرورش و فرهنگ و آموزش عالی فعلی بود، با اوقاف یک وزارت‏خانه را به نام «وزارت معارف و اوقاف و صنایع مستظرفه» تشکیل دهد.


در غرب هم وضع به همین منوال بوده و کلیسا و روحانیون عهده‏دار کار تعلیم و تربیت بودند و حتی کسانی که در لباس روحانی وابسته به کلیسا می‏شدند، امکان داشت برای امرار معاش در سمت منشی‏گری نجبا و اشراف و مالکان بزرگ حقوق دریافت کنند.

کتاب سرخ و سیاه اثر استاندال به خوبی اوضاع اجتماعی آن روزگار و مشاغل روحانیان را در قالب یک زمان دلچسب بازگو می‏کند: «هنگامی که در قرن ششم امواج تلاطم مهاجرت اقوام آرام گرفت چندین مدرسه غیر کلیسایی در ایتالیا به جا مانده بود. مابقی مدارس اکثرا اختصاص به تربیت راهبان و کشیشان نو آموزش داشت.

مدتی) 500 تا 800 میلادی) کلیسا تمام توجه خویش را معطوف به تربیت روحانی کرد و انتقال معلومات غیرمذهبی را هرگز یکی از وظایف خود به حساب نیاورد

ولی بر اثر اصرار مداوم شارلمانی بود که کلیساهای جامع، دیرها، کلیساهای محلی و راهبه‏خانه‏ها به افتتاح مدارس برای تعلیم عمومی پسران و دختران مبادرت ورزیدند

. در بدو امر مدارس دیرها تقریبا تمامی این بار گران را بر دوش می‏کشیدند معمولا در دیر یک سکولانتریور scholaeinterur (مدرسه‏ی اندرونی) وجود داشت که کارش دادن تعالیم دینی و تربیت نوچه‏ها برای نیل به مقام کشیشی بود. و یک سکولااکستریور scholaeaxterur (مدرسه‏ی بیرونی) که ظاهرا بلاعوض به آموزش و پرورش پسران می‏پرداخت.» (25)

آموزش و پرورش که به هر صورت یکی از پایه‏های تمدن بشری است، در غرب مسیحی شده تا این اواخر به دست روحانیان اداره می‏شد و حتی دانشگاه‏ها هم با بودجه‏ی کلیسا و مردم به وجود می‏آمد به کار خود ادامه می‏داد.

در انگلستان فرزندان خانواده‏های تنگدست از تحصیل بازمی‏ماندند. برای تحصیلات ابتدایی پسران و دختران همه‏ی طبقات آموزشگاه‏های خیریه رایگان تأسیس شده بود. (26).

«گروهی دانشجوی تنگدست بینوا با یاری افراد نیکوکار با سازمان‏های خیریه و پاره‏ای همچون نیوتن، بااشتغال به کار، تحصیل می‏کردند». (27)

دختران در آموزشگاه‏های ابتدایی روستایی و خیریه با خواندن، نوشتن، دوزندگی، بافندگی و ریسندگی آشنا می‏شدند و اندکی حساب و تعلیمات دینی بسیار می‏آموختند. (28)

یکی از دانشگاه‏های بنام جهان دانشگاه آکسفورد در انگلستان است که در قرن دوازدهم از مدارس آنجا به وجود آمده و در سال 1209 میلادی حدودا سه هزار دانشجو و معلم داشته است.

در آکسفورد مانند پاریس و کیمبریج کالج‏ها در آغاز کار به صورت خانه‏های موقوفه‏ای برای دانشجویان بی‏بضاعت بودند. در همان آغاز این مراکز هر کدام به صورت مدارسی درآمدند که در آن دانشجویان و معملمان حجره‏هایی داشتند و به تعلیم و تعلم می‏پرداختند

و تا پایان قرن سیزدهم این مجالس درس از نظر صوری و تربیتی از اجزای متشکله دانشگاه شده بودند. در حدود سال 1260 میلادی سرجان دبیلیل از مردم اسکاتلند (پدر پادشان اسکاتلندی در 1292 (به عنوان کفاره‏ی گناهی نامعلوم به تأسیس یک «خانه بیلبل» مبادرت ورزید و برای نگاهدای پاره‏ای از دانشوران بی‏بضاعت که ایشان را سوکینها (یاران) می‏نامیدند هفته‏ای هشت پنس) 8 دلار) مستمری معین کرد.

سه سال بعد «والتر دو مرتن» ابتدا در محل مالدن و کلی پس از آن در آکسفورد «خانه‏ی دانشوران مرتن» را تأسیس و وقف کرد تا هر قدر درآمد خانه مزبور اجازه دهد

از این قبیل دانشجویان مستحق پذیرایی کند. این گونه درآمدها بارها بر اثر ترقی قیمت اراضی دو برابر می‏شد چنانکه اسقف اعظم پکم در 1284 از این شکایت داشت که «دانشوران فقیر» مساعده‏هایی اضافی برای «یک زندگی راحت» دریافت می‏کنند.

به طور کلی علت ثروتمند شدن کالج‏های انگلستان تنها گرفتن حق عضویت برای دانشوران بی‏بضاعت و سایر تحف و هدایا و بلکه ترقی قیمت املاکی بود که از موقوفات این مدارس محسوب می‏شد». (29)

در فرانسه هم دانشگاه‏ها در ابتدا وابسته به کلیسا بودند و حتی بالاتر از وابستگی، مشروعیت و رسمیت خود را از کلیسا می‏گرفتند.

مدارس کلیسایی آن کشور از اوایل قرن یازدهم شهرت بین‏المللی داشتند و همین مدارس رفته رفته به دانشگاه تبدیل شدند.

«تا آنجا که اطلاع داریم نخستین استاد مدرسه‏ی کلیسای جامع نتردام گیوم دوشامپو بود و بر اثر دروسی که در راهروهای سرپوشیده نوتردام می‏گفت نهضتی فکری به وجود آمد که حاصل آن پیدایش دانشگاه پاریس شد». (30).

«در عالم معارف قرن دوازدهم پاریس، عنوان ماگیستر Magister یا استاد به کسی اطلاق می‏شد که از صدر کلیسای جامع نوتردام اجازه تدریس گرفته باشد.

تا این تاریخ، دانشگاه پاریس چنان بر شالوده‏ی مدارس کلیسایی شهر استوار شده و ترقی کرده بود که تشخیص منشأ اصلی آن غیر ممکن بود. در واقع اولین عاملی که به این دانشگاه وحدت بخشید صدور اجازه‏ی تدریس از مقام واحدی بود که همان صدر کلیسای جامع نوتردام باشد». (31).

این رویه با صدور اجازه‏ی نقل حدیث و قرائت کتب حدیث از شیخ برای تلمیذ خود که هنوز هم در سلسله نقل احادیث اسلامی متداول می‏باشد قابل مقایسه است. همچنین با صدور اجازه‏ی اجتهاد از استاد برای شاگردی که بدین مرحله رسیده باشد و هم اکنون حوزه‏های علمی دینی شیعه چنین اجازاتی را صادر می‏کنند.

یکی از منابع مهم تأمین هزینه دانشجویانی که در دانشگاه‏های فرانسه به تحصیل مشغول بودند موقوفات و هدایای مردم نیک‏اندیش بود چنانکه در جامعه‏
ی اسلامی و به خصوص ایران تأمین کننده‏ی هزینه مدارس علوم دینی، که در زمان‏های گذشته علوم دیگری چون نجوم، طبابت، ریاضیات و تاریخ هم در آنها تدریس می‏شد، موقوفات و هدایای مردم خیراندیش بود.

«مهمانسراها یا اقامتگاه‏های دیگری نیز از طرف فرقه‏های رهبانان کلیساها یا اشخاص خیر دایر شدند که هر کدام یا موقوفه‏ها با بررسی از ممر عواید سالیانه‏ی خود از هزینه‏ی زندگی دانشجویان می‏کاستند.

در 1275 میلادی روبردوسوربن، کشیش نمازخانه‏ی خصوصی سن لویی «خانه‏ی سوربن» را وقف شانزده نفر از دانشجویان علوم الهی کرد. با وجوهی که لویی و جمعی دیگر از کیسه‏ی فتوت خود بذل کردند جا برای عده‏ی زیادتری فراهم آمد و تعداد این بورس‏ها به سی و شش بالغ شد، از همین خانه بود که کالج سوربن به وجود آمد». (32)

از مجموع این گزارش‏ها می‏توان چنین نتیجه گرفت که کلیسا و باور دینی علاوه بر آنکه در حدی که آموزه‏های دینی اجازه می‏داد به آموزش و پرورش و اشاعه‏ی علوم کمک کند با استفاده از پشتوانه‏
ی مالی که در اختیار داشت هزینه‏ی تأسیس دانشگاه‏ها و مدارس را عموما تأمین کرد و مردم نیک‏اندیش هم به اتکای باور دینی در این راه سهم بسزایی بر عهده گرفتند.

در قرون وسطی که تاریکی همه جا را فراگرفته بود و تا حدی کلیسا هم در ایجاد چنین وضعیت سهم داشت، باز هم آموزه‏های دینی بود که نگذاشت مشعل دانش و علم خاموش گردد.

و همین رونق کم و فروغ ناتوان بود که بعدها به صورت شعله‏ی فروزانی قرن هیجدهم و نوزدهم روشن ساخت و بشر توانست با خردگرایی خود - بعد از سرخوردگی که از مذهب پیدا کرده بود - دوباره به آموزش‏های صحیح مذهبی رو آورد و مشعل دانش را فراروی خود قرار داد و تمدن قعلی را رونق داد و  هم چنان در حال توسعه و گسترش آن است.

خلاصه‏ی نقش کلیسا و آموزه‏های دینی را می‏توان در عبارات زیر به خواننده ارائه کرد:

راهبه‏ها و زنان تارک دنیا قرن‏ها معلم و مربی دختران بودند. اگر زبان‏های یونانی و لاتین در برابر سیل جهالت و نادانی از میان نرفتند بدان جهت بود که راهبان، در همان حال که سبب نابودی بسیاری از کتب ملل مشرک شدند،

دستنویس‏های بی‏شماری را هم با نسخه‏برداری از خطر فقدان و نابودی نجات دادند و با نوشتن و خواندن یوانای و لاتین این دو زبان را زنده نگاه داشتند.

در کتابخانه‏های وابسته به کلیسا در سناگال، فرلدا، مونته کاسینو و دیگر جاها بود که اومانیست‏ها دوره‏ی رنسانس بر آثار گرانبهای تمدن‏های درخشانی که هرگز نام مسیح را نشنیده بودند دست یافتند.

مدت هزار سال یعنی از زمان قدیس آمبروسیوس تا وولزی تمام دانشوران، آموزگاران، قضات، دیپلومات‏ها و وزرای ممالک اروپا باختری پرورده‏ی مکتب کلیسا بودند. در قرون تیرگی دولت متکی بر کلیسا بود. (33).

دستگیری از درماندگان

منظور از درماندگان کسانی هستند که بر اثر حوادث گوناگون چنانکه می‏بایست نمی‏توانند در جامعه به زندگی خود ادامه دهند. بنابراین درماندگان ممکن است دانشمندان تحت آزار و شکنجه یا محکومان بی‏گناه، فقیران، بینوایان، رانده‏شدگان و مانند اینها باشند.

نیک‏سرتان و خیراندیشان به اتکای باور دینی در اندیشه‏ی این گونه افراد به خصوص فقیران بوده و تدابیری را در این زمینه اتخاذ کرده‏اند.

گویا در اعصار پیشین همانند امروز بشر احتمال می‏داده که بیگناهانی حتی در دادگاه‏های رسمی محکوم به مجازات شوند که درخور آن نیستند و مطمئن بوده که افرادی بدون گناه مورد تجاوز و تعدی ظالمان و ستمگران قرار می‏گرفته‏اند. و کسانی هم بر اثر خشم طبیعت یا سایر حوادث مستأصل و مشمئز می‏شدند.

بدین جهت، هم‏چنان که بشر برای جلوگیری از هر بلایی تدبیری اندیشیده برای این گونه امور هم درصدد چاره‏جویی بوده تا راهی معقول بیابد.

در تورات آمده است: «آنگاه موسی سه شهر به آن طرف اردن به سوی مشرق آفتاب جدا کرد تا قاتلی که همسایه‏ی خود را نادانسته کشته باشد و پیشتر با وی بغض نداشته به آنها فرار کند و به یکی از این شهرها فرار کرده زنده ماند».(34)

نقل این فراز از تورات برای نشان دادن احساس نیاز بشر به پناهگاه بوده، گر چه ممکن می‏بود این پناهگاه همانند دیگر ابزار سودمند مورد سوءاستفاده هم قرار گیرد. بعدها نیز در جهان اسلام و مسیحیت بست‏هایی به وجود آمد

و هم اکنون در عالم سیاست پاره‏ای از اماکن، مانند محل تشکیل مجالس مقننه، دارای حرمت نسبی برای کسانی که تحت آزار قرار گرفته‏اند می‏باشند و گاهی شنیده می‏شود که فلان شخص یا فلان جمعیت در محلی تحصن کرده و حق خود را مطالبه می‏کنند یا از آزار احتمالی که متوجه آنان است بدان محل پناه برده‏اند.

«کلیسا در دورانی که بر اثر متانت کیش و عقیده‏اش، فریبندگی و جادوی شعایر و مراسم دینیش، اخلاق نجیبانه و بزرگوارانه پیروانش، دلیری و حمیت و درستکاری اسقفانش، و عدالت گستری محکمه‏های روحانیش جای خالی حکومت امپراتور رم را می‏گرفت

و مرجع نظم و صلح دنیای مسیحیت در قرون تیرگی (حد 1079 - 524) می‏شد، در اوج کمال اخلاقی و ترقی خود بود. اروپا رستاخیز تمدن را در مغرب زمین بعد از هجوم بربرها به ایتالیا، گل، بریتانیا و اسپانیا بیش از هر سازمان و مؤسسه‏ای به کلیسا مدیون است. (35)

فراموش نمی‏کنیم که در جهان اسلام وقتی حکومت‏ها مبانی دین را نادیده انگاشته و برای تصرف سرزمین‏های یکدیگر به جان هم افتادند مساجد، و خانقاه‏ها، بقاع متبرکه و خانه مقدسان، علما، متصرفه، عرفا و زاهدان بود که تا حدی مردم بی‏نوا را از چنین هجوم‏هایی در امان می‏داشت،

حتی هنوز پیرمردانی در جامعه‏ی ایران هستند که خاطراتی از دوره‏ی ناامنی کشور دارند و برای ما نقل می‏کنند که چون دزدان به روستا یا قلعه یا مزرعه‏ای حمله می‏کردند آن دسته از مردم که به امامزاده‏ای پناه می‏بردند

حداقل جان خود را از دست راهزنان رهانیده بودند و دزدان برای چنین اماکنی حرمت ویژه قائل بودند.

در اروپای قرون وسطی هم وضع تا حدی چنین بوده است هر کلیسایی مخفیگاه افراد بود و اشخاصی که تحت تعقیب بودند حق داشتند در یکی از آنها آن قدر بنشینند تا آنکه غلیان احساسات دنبال‏کنندگان فرونشیند

و جای خود را به تعقیب قانونی بسپارد. بیرون کشیدن اشخاص متحصن به عنف از کلیساها یک نوع بی‏حرمتی به دستگاه روحانی بود که مرتکب را سزاوار کیفر می‏ساخت. (36)

کلیسا از محل درآمد خود و موقوفات سرپرستی افراد بی‏چیز و اطفال یتیم را عهده‏دار می‏شد، کاری که هم اکنون نیز متداول است.

جهل و فقر دو دشمن بزرگ توسعه‏اند و مبارزه‏ی با آنها هم چندان آسان نیست ولی مؤمنان، به خصوص وقتی از هدایت رهبری روشن و متقی برخوردار بوده‏اند با ایمان خود با این هر دو بلا جدا مبارزه کرده و در توسعه‏ی تمدن بشری سهم بسزایی به خویش اختصاص داده‏اند.

بلای فقر که بر اثر عوامل مختلف در همه جوامع بروز می‏کند و بدبختانه پی آمد آن مرگ است و به همین جهت درمان فوری را می‏طلبد، جز از راه صرف مال علاج‏پذیر نیست.

از این رو بسیاری از مؤمنان و دینداران با اعتقاد دینی از ثروتی که بر اثر کار و تلاش خویش کسب کرده‏اند در خیلی از موارد درصدد جلوگیری از بروز چنین بلایی برآمده و پی‏آمدهای فقر را بی‏اثر کرده‏اند و از این بالاتر با ایجاد زمینه‏های مناسب از ایجاد فقر و جلوگیری از توسعه‏ی آن تأسیساتی را ایجاد کرده‏اند.

از جمله پی‏آمدهای انقلاب صنعتی اروپا استفاده از کودکان در کارگاه‏ها بوده و در همین زمان است که می‏بینیم مقامات کلیساهای محلی که از هزینه‏ی نگاهداری کودکان یتیم یا بی‏چیز ناراحت بودند .

با کمال میل آنها را گاهی در گروه‏های پنجاه نفری، هشتاد نفری یا صد نفری به صاحبان صنایع کرایه می‏دادند. در مواردی چند، این مقامات تصریح می‏کردند که کارفرمایان باید در برابر بیست طفل یک نفر ناقص العقل را هم بپذیرد. (37)

این گزارش که در مرحله‏ی نخست توجه ما را به بی‏انصافی مقامات کلیسا جلب می‏کند از وضع ناهنجار یتیمان و بی‏سرپرستان حکایت دارد که باز هم مقامات کلیسا پیش از آنکه آنان را کرایه دهند در پناه خود گرفته و آنان را از مرگ نجات داده‏اند.

پیشتر به منابع مالی کلیسا اشاره کردیم و اکنون می‏گوییم در کشور فرانسه:
«کلیسای کاتولیک معتبرترین سازمان در کشور بود که درآمد بسیاری را به خود اختصاص می‏داد و این درآمدها از نظر کلیسا برای وظایف گوناگون آن در زمینه‏ی ترویج زندگی خانوادگی، سازمان دادن آموزش و پرورش (قبل از 1764)،

شکل دادن به کیفیات اخلاقی، حمایت از نظام اجتماعی، انجام امور خیریه، توجه از بیماران، دادن پناهگاه در صومعه‏ها به صاحبان روحیه‏های اهل تعمق یا غیرسیاسی سرخورده از اغتشاش توده‏ها و ظلم و ستم دولت و القای آمیزه‏ای عاقلانه از ترس، امید و تسلیم به کسانی که بر اثر نابرابری طبیعی افراد بشر به فقر و مشقت و اندوه محکوم شده بودند مورد نیاز بود. (38).

امروز ما در جهانی زندگی می‏کنیم که بسیاری از خلأها را سیستم حکومتی و تدابیر اقتصادی و اجتماعی پر کرده است اما باید به یاد بیاوریم که در روزگاران گذشته همه‏ی این نیازها، که امروز با بیمه، کمک دولت، تعهدات بین‏الملل، وجدان عمومی بشر و... برطرف شده و باز هم بشر تلاش می‏کند

بدانها توسعه دهد، به وسیله‏ی مردم خیراندیش در همه‏ی جوامع و عمدتا به خاطر آمرزش اخروی و زندگی جاودانی تا حدی برطرف می‏شد و. در جهان غرب عمدتا کلیسا بود که بر پایه‏ی باور دینی عهده‏دار این گونه امور بود. باور دینی مردم چه در جهان مسیحیت و چه در جهان اسلام می‏تواند وسیله‏ای برای توسعه و ترقی جوامع و ملت‏ها باشد.
 

پی نوشت:

1- (و لقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر ان الارض یرثها عبادی الصالحون) انبیاء، آیه‏ی 105.
2- (... ان الله لا یضیع اجر المحسنین...)، توبه، آیه 122. .
3- ویل دورانت، درآمدی بر تاریخ تمدن، ناشر سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، تهران: 1368، ص 204.
4- ویل دورانت، تاریخ تمدن، ج 4، ص 983.
5- جان بی ناس، تاریخ جامع ادیان، ص 615.
6- ویل دورانت، همان، ج 6، ص 17.
7- ویل دورانت، همان، ج 6، ص 4. .
8- تورات، سفر لاویان باب بیستم، بند یک تا چهار. .
9- تورات، سفر لاویان باب بیست و هفتم، بند چهاردهم.
10- تورات، سفر لاویان خروج باب 35، بندهای 4 و 20 و 21.
11- ویل دورانت، همان، ج 6، ص 5.
12- ویل دورانت، همان، ج 10، ص 373.
13- خداوند همان ارباب و صاحب ده است که مردم آنجا را اداره می‏کرده و هنگام لشکرکشی شاه یا هر حاکم متبوع خود سرباز فراهم می‏ساخته و از املاک خود حفاظت می‏نمود.
14- سرف یا رعیت کسی بوده که از خود زمین نداشته و در زمین متعلق به دیگری کار می‏کرده و هر وقت صاحب می‏خواسته او را اخراج یا همراه زمین به مالک دیگر واگذار می‏کرده است.
15- ویل دورانت، همان، ج 4، ص 1030.
16- همان، ص 1031. .
17- همان، ص 1032.
18- همان، ص 1032.
19- همان، ص 1032.
20- همان، ص 1030.
21- آیه‏ی 57 سوره‏ی آل عمران، حاکی از آن است که مسلمانان با اهل کتاب در عبودیت خدای یگانه و شرک نورزیدن به آن یکسانند و این امر هدف همه پیامبران بوده است. هم‏چنین در آیه‏ی 285 سوره بقره است که میان فرستادگان خدا تفاوتی (در امر رسالت) وجود ندارد. .
22- ویل دورانت، همان، ج 4، ص 1012. .
23- اومانیست‏ها به کسانی گفته می‏شد که مطالعه فلسفه و ادبیات را برای انسان و خدمت به وی دنبال می‏کردند و مناسب‏ترین موضوع مطالعه و بررسی را خود انسان می‏دانستند. آنان اندیشه خود را ازدین متوجه فلسفه و از آسمان به زمین معطوف می‏داشتند.
24- ویل دورانت، همان، ج 6، ص 17. .
25- ویل دورانت، همان، ج 4 ن، ص 1234. .
26- ویل دورانت، همان، ج 9، ص 69.
27- ویل دورانت، همان، ج 9، ص 70. .
28- ویل دورانت، همان، ج 9، ص 70. .
29- ویل دورانت، همان، ج 4، ص 1249 - 124. .
30- ویل دورانت، همان، ج 4، ص 1242.
31- ویل دورانت، همان، ج 4، ص 1243.
32- ویل دورانت، همان، ج 4، ص 1245. .
33- ویل دورانت، همان، ج 6، ص 6.
34- تورات، سفر تثنیه باب چهارم بند 41 و 42. .
35- ویل دورانت، همان، ج 6، ص 6. .
36- ویل دورانت، همان، ج 4، ص 1012. .
37- ویل دورانت، همان، ج 10، ص 919. .
38- ویل دورانت، همان، ج 10، ص 1221.
 

منبع:
میراث جاویدان

نویسنده: محمد جعفری هرندی(عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی شهر ری‏)
این مقاله در تاریخ 1403/1/28 بروز رسانی شده است.


نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما
بررسی مرقع و قطاع در خوشنویسی
بررسی مرقع و قطاع در خوشنویسی
خیابانی: آقای بیرانوند! من بخواهم از نام بردن تو معروف بشوم؟ خاک بر سر من!
play_arrow
خیابانی: آقای بیرانوند! من بخواهم از نام بردن تو معروف بشوم؟ خاک بر سر من!
توضیحات وزیر رفاه در خصوص عدم پرداخت یارانه
play_arrow
توضیحات وزیر رفاه در خصوص عدم پرداخت یارانه
حمله پهپادی حزب‌ الله به ساختمانی در نهاریا
play_arrow
حمله پهپادی حزب‌ الله به ساختمانی در نهاریا
مراسم تشییع شهید امنیت وحید اکبریان در گرگان
play_arrow
مراسم تشییع شهید امنیت وحید اکبریان در گرگان
به رگبار بستن اتوبوس توسط اشرار در محور زاهدان به چابهار
play_arrow
به رگبار بستن اتوبوس توسط اشرار در محور زاهدان به چابهار
دبیرکل حزب‌الله: هزینۀ حمله به بیروت هدف قراردادن تل‌آویو است
play_arrow
دبیرکل حزب‌الله: هزینۀ حمله به بیروت هدف قراردادن تل‌آویو است
گروسی: فردو جای خطرناکی نیست
play_arrow
گروسی: فردو جای خطرناکی نیست
گروسی: گفتگوها با ایران بسیار سازنده بود و باید ادامه پیدا کند
play_arrow
گروسی: گفتگوها با ایران بسیار سازنده بود و باید ادامه پیدا کند
گروسی: در پارچین و طالقان سایت‌های هسته‌ای نیست
play_arrow
گروسی: در پارچین و طالقان سایت‌های هسته‌ای نیست
گروسی: ایران توقف افزایش ذخایر ۶۰ درصد را پذیرفته است
play_arrow
گروسی: ایران توقف افزایش ذخایر ۶۰ درصد را پذیرفته است
سورپرایز سردار آزمون برای تولد امیر قلعه‌نویی
play_arrow
سورپرایز سردار آزمون برای تولد امیر قلعه‌نویی
رهبر انقلاب: حوزه‌ علمیه باید در مورد نحوه حکمرانی و پدیده‌های جدید نظر بدهد
play_arrow
رهبر انقلاب: حوزه‌ علمیه باید در مورد نحوه حکمرانی و پدیده‌های جدید نظر بدهد
حملات خمپاره‌ای سرایاالقدس علیه مواضع دشمن در جبالیا
play_arrow
حملات خمپاره‌ای سرایاالقدس علیه مواضع دشمن در جبالیا
کنایه علی لاریجانی به حملات تهدیدآمیز صهیونیست‌ها
play_arrow
کنایه علی لاریجانی به حملات تهدیدآمیز صهیونیست‌ها