مترجم: محمود کريمي شروداني
منبع:راسخون
منبع:راسخون
قتو (ghetto) (محله کليميها) يک محصول آمريکايي نيست بلکه از واردات خود يهوديهاست. يهوديها خودشان را به صورت يک جامعهي ممتاز؛ (از ديگران) مجزا کردهاند. دايرةالمعارف يهود در اين مورد ميگويد: " سازمان اجتماعي يهوديان ساکن در آمريکا، به طور اساسي، نسبت به يهوديان در ساير کشورها، کمي متفاوت شده است. و بدون اين که اجباري در کار باشد، يهوديان ترجيح ميدهند در نزديکي يک ديگر زندگي کنند، ويژگي عجيبي که هنوز هم شايع است."
براي تهيه فهرستي از خطوط کسب و کاري که توسط يهوديان ايالات متحده کنترل ميشود، بايد اکثر صنايع حياتي کشور (آمريکا) را نام برد، صنايعي که يا واقعاً حياتي هستند و يا به خاطر عادتها و سبک زندگي ترويج شده، بالاجبار حياتي به نظر ميرسند. البته صنايع سينمايي، همان طور که هر کسي ميداند، انحصاراً يهودي است. توليدات سرگرمي و بازي، صنايع کتاب و اجراهاي تئاتر، همگي در دستان يهود است. اين شايد به دليل اين حقيقت باشد که تقريباً در همه محصولات امروزي، پروپاگاندا (تبليغات هدفدار) و برخي مواقع آگهيهاي کاملاً مشخص تبليغاتي مشهود است، تبليغاتي که منشأ آن نه به نمايش نامهنويسان (تبليغاتي)، که به توليدکنندگان برميگردد. در ادامه فهرست فوقالذکر ميآيد، (توجه کنيد که فهرست زير مربوط به دهه 1940 ميلادي است و هم اکنون يهود بسيار فراتر از اين رفته است):
صنعت تصاوير متحرک، صنعت شکر، صنعت تنباکو، پنجاه يا بيش از پنجاه درصد صنعت بستهبندي گوشت، بيش از شصت درصد از صنعت توليد کفش، پوشاک آماده آقايان و بانوان، درصد خيلي زيادي از تدارکات موسيقي انجام شده در کشور، جواهرات، بذر و دانه، پنبه (بيشتر در اين اواخر)، صنايع ذوب کلرادو، نويسندگي مجلات، بنگاههاي خبري، تجارت مشروبات الکلي، وام و اوراق قرضه.
اينها، فقط نام صنايعي با گسترهي ملي و بينالمللي بود که در کنترل يهوديان ايالات متحده است، حالا چه به تنهايي اين صنايع را در کنترل داشته باشند چه با مشارکت يهوديان آن طرف درياها.
مردم آمريکا، اگر رديفي از "مردان تجاري آمريکا" که آن طرف درياها (در خارج از کشور)، پرستيژ تجاري ما را متوقف کردهاند، ببينند، به شدت متعجب خواهند شد.
آنها حس شگفتانگيزي از ارزش اسم "آمريکايي" دارند (و آن را دوست ميدارند). و هنگامي که در يک بندر خارجي، شما مسير پيچيدهاي را طي ميکنيد تا به ادارهاي برسيد، با اسم "شرکت وارداتي آمريکايي" يا "شرکت تجاري آمريکايي" يا هر اسم مبهم و مشابه ديگري (که براي اين اداره وجود داشته باشد)، ادارهاي که آن امضا (ي معروف) را برعهده دارد و اميدواريد که در آن يک آمريکايي، يک هم وطن را بيابيد، معمولاً يک يهودي را ميبينيد که به نظر ميآيد کل دوران اقامت او در آمريکا بسيار کوتاه بوده است. شايد مطلبي که بيان شد، بتواند تا حدودي روشنگر اين نقطه نظر باشد که ميگويد: "روشهاي کسب و کار به روش آمريکاييها" در برخي قسمتهاي جهان (به غير از آمريکا) نيز، انجام ميشود. هنگامي که 30 تا 40 نژاد مختلف از انسانها ميتوانند کسب و کار خود را تحت نام "آمريکايي" و نيز به روش قانوني انجام دهند، تعجبآور نخواهد بود که خود آمريکاييها هم نتوانند برخي از شرح و توضيحاتي که در رسانههاي خارجي دربارهي روشهاي (تجارت و کسب و کار) آمريکايي داده ميشود را، تشخيص دهند. آلمانها مدتها پيش از اين که بقيه مردم دنيا دربارهي آنها به واسطهي تاجران دائم السفر يهودي که آلماني صحبت ميکردند، قضاوت ميکنند، شکايت ميکردند.
منبع مقاله :
يهود بينالملل نوشتهي هنري فورد
The lnternational Jew By Henry ford
براي تهيه فهرستي از خطوط کسب و کاري که توسط يهوديان ايالات متحده کنترل ميشود، بايد اکثر صنايع حياتي کشور (آمريکا) را نام برد، صنايعي که يا واقعاً حياتي هستند و يا به خاطر عادتها و سبک زندگي ترويج شده، بالاجبار حياتي به نظر ميرسند. البته صنايع سينمايي، همان طور که هر کسي ميداند، انحصاراً يهودي است. توليدات سرگرمي و بازي، صنايع کتاب و اجراهاي تئاتر، همگي در دستان يهود است. اين شايد به دليل اين حقيقت باشد که تقريباً در همه محصولات امروزي، پروپاگاندا (تبليغات هدفدار) و برخي مواقع آگهيهاي کاملاً مشخص تبليغاتي مشهود است، تبليغاتي که منشأ آن نه به نمايش نامهنويسان (تبليغاتي)، که به توليدکنندگان برميگردد. در ادامه فهرست فوقالذکر ميآيد، (توجه کنيد که فهرست زير مربوط به دهه 1940 ميلادي است و هم اکنون يهود بسيار فراتر از اين رفته است):
صنعت تصاوير متحرک، صنعت شکر، صنعت تنباکو، پنجاه يا بيش از پنجاه درصد صنعت بستهبندي گوشت، بيش از شصت درصد از صنعت توليد کفش، پوشاک آماده آقايان و بانوان، درصد خيلي زيادي از تدارکات موسيقي انجام شده در کشور، جواهرات، بذر و دانه، پنبه (بيشتر در اين اواخر)، صنايع ذوب کلرادو، نويسندگي مجلات، بنگاههاي خبري، تجارت مشروبات الکلي، وام و اوراق قرضه.
اينها، فقط نام صنايعي با گسترهي ملي و بينالمللي بود که در کنترل يهوديان ايالات متحده است، حالا چه به تنهايي اين صنايع را در کنترل داشته باشند چه با مشارکت يهوديان آن طرف درياها.
مردم آمريکا، اگر رديفي از "مردان تجاري آمريکا" که آن طرف درياها (در خارج از کشور)، پرستيژ تجاري ما را متوقف کردهاند، ببينند، به شدت متعجب خواهند شد.
آنها حس شگفتانگيزي از ارزش اسم "آمريکايي" دارند (و آن را دوست ميدارند). و هنگامي که در يک بندر خارجي، شما مسير پيچيدهاي را طي ميکنيد تا به ادارهاي برسيد، با اسم "شرکت وارداتي آمريکايي" يا "شرکت تجاري آمريکايي" يا هر اسم مبهم و مشابه ديگري (که براي اين اداره وجود داشته باشد)، ادارهاي که آن امضا (ي معروف) را برعهده دارد و اميدواريد که در آن يک آمريکايي، يک هم وطن را بيابيد، معمولاً يک يهودي را ميبينيد که به نظر ميآيد کل دوران اقامت او در آمريکا بسيار کوتاه بوده است. شايد مطلبي که بيان شد، بتواند تا حدودي روشنگر اين نقطه نظر باشد که ميگويد: "روشهاي کسب و کار به روش آمريکاييها" در برخي قسمتهاي جهان (به غير از آمريکا) نيز، انجام ميشود. هنگامي که 30 تا 40 نژاد مختلف از انسانها ميتوانند کسب و کار خود را تحت نام "آمريکايي" و نيز به روش قانوني انجام دهند، تعجبآور نخواهد بود که خود آمريکاييها هم نتوانند برخي از شرح و توضيحاتي که در رسانههاي خارجي دربارهي روشهاي (تجارت و کسب و کار) آمريکايي داده ميشود را، تشخيص دهند. آلمانها مدتها پيش از اين که بقيه مردم دنيا دربارهي آنها به واسطهي تاجران دائم السفر يهودي که آلماني صحبت ميکردند، قضاوت ميکنند، شکايت ميکردند.
منبع مقاله :
يهود بينالملل نوشتهي هنري فورد
The lnternational Jew By Henry ford