نویسنده: هنری فورد
مترجم: محمود کریمی
مترجم: محمود کریمی
The lnternational Jew
همه اینها به طور مجزا عالی هستند، اما به صورت اجتماعی مضر هستند. نتیجه این است که تا همین اواخر، کارهای رده پایین به طور کلی تحت نظارت نبودند و دوایر بالاتر هرگز لزوم تدبیر مزایا و اصلاحات صنعتی را حس نکردند. سابقه و نیک نامی یهودیان بزرگ در امور خیریه بسیار با شکوه است ولی سابقه آنها در اصلاحات (بهبود شرایط کاری) صنعتی، هیچ است. با حس ستودنی یهودیان نسبت به همنوع خودشان، آنها بخشی از سودشان را برای جبران نیاز بشر که ناشی از روشهای ثروت اندوزی یهود است، اعطا خواهند کرد، اما دربارهی اصلاح روشهای کسب ثروت آنها به جهت کاهش یا جلوگیری از آن احتیاجات به وجود آمده، ظاهراً چنین اصلاحی هرگز دربارهی آن روشهای ثروت اندوزی رخ نمیدهد. حداقل تا زمانی که نامهای سخاوتمند زیادی در بین یهودیان ثروتمندتر وجود دارد، هیچ کسی برای انسانی سازی عملی و واقعی صنعت، روشهای آن و درآمدهای آن داوطلب نخواهد بود.
این (موضوع) البته مایه تأسف، اما قابل درک است و بیشتر از آن (که قابل درک باشد)، این (موضوع) توضیح دهندهی بسیاری از چیزهایی است که یهود به خاطر آن (چیزها) توسط کسانی که طبیعت او را نمیشناسند، سرزنش میشود. یهود میرود تا بخشی از نتایج کامیابیاش را به اشتراک بگذارد، یک قدم هم فراتر از آن نرفته است، به جز جایی که به خاطر اجبار بیرونی، مجبور باشد که روشهای (کار) و روش تولید ثروت را به اشتراک بگذارد. و هنگامی که اثر آن در جامعه یکسان است به طوری که بدون بیعاطفگی و غیر انسانی بودن ظالمانه انجام شده باشد، آنگاه هنوز هم باید گفت چنین چیزی بدون چنین احساساتی اما خارج از تصورات دیرینهی یهود از تجارت انجام میشود. برخی پیشنهادات برای اصلاحات صنعتی به نظر میآید که یک دیوانگی از جانب یهود باشد، مثل این است که ضربهی یک توپ زن بیسبال را، آن هم فقط به خاطر حس انسان دوستی، به عنوان امتیازی به حریفش بدهیم.
یهودی آمریکایی سازش نمیکند. این را میگوییم نه برای سرزنش او، بلکه فقط به عنوان یک حقیقت. یهود میتوانست در مردم آمریکا ادغام شود، اگر میخواست، اما نمیخواهد. اگر هر گونه تعصبی علیه او در آمریکا وجود داشت (قطع نظر از حس پرس وجو و کنجکاوی که موفقیت عظیم او برمیانگیزد)، این تعصب میتوانست دلیل تنهایی و مجزا بودن باشد. یهود به خاطر شخصیت، اعتقاد یا نژادش قابل اعتراض نیست. آرمانهای معنوی او توسط دنیا به اشتراک گذاشته میشود، اما همچنان سازش نمیکند، یهود با انحصار این احساسش که او "تعلق ندارد" پرورش مییابد. این مزیت اوست و از نقطه نظری شاید نشان دهندهی قضاوتی عالی باشد، اما او حق ندارد هنگامی که تمایل دارد، این را زمینهی شکایت از غیر یهودیان قرار دهد. بهتر است که یهود یک بار برای همیشه و برای همه جاهایی که یهودیان راستین در قضیه قرار میگیرند، موضوع را برای غیر یهودیان شفاف کنند، همانند زمانی که یک یهودی جوان گفت: "تفاوت کلی در جهان بین یهودی آمریکایی و آمریکایی یهودی وجود دارد. یک آمریکایی یهودی، فقط یک یهودی آماتور (مبتدی) است که برای همیشه محکوم به انگل بودن است.
منبع مقاله : کتاب «یهود بینالملل» نوشته: هنری فورد.
همه اینها به طور مجزا عالی هستند، اما به صورت اجتماعی مضر هستند. نتیجه این است که تا همین اواخر، کارهای رده پایین به طور کلی تحت نظارت نبودند و دوایر بالاتر هرگز لزوم تدبیر مزایا و اصلاحات صنعتی را حس نکردند. سابقه و نیک نامی یهودیان بزرگ در امور خیریه بسیار با شکوه است ولی سابقه آنها در اصلاحات (بهبود شرایط کاری) صنعتی، هیچ است. با حس ستودنی یهودیان نسبت به همنوع خودشان، آنها بخشی از سودشان را برای جبران نیاز بشر که ناشی از روشهای ثروت اندوزی یهود است، اعطا خواهند کرد، اما دربارهی اصلاح روشهای کسب ثروت آنها به جهت کاهش یا جلوگیری از آن احتیاجات به وجود آمده، ظاهراً چنین اصلاحی هرگز دربارهی آن روشهای ثروت اندوزی رخ نمیدهد. حداقل تا زمانی که نامهای سخاوتمند زیادی در بین یهودیان ثروتمندتر وجود دارد، هیچ کسی برای انسانی سازی عملی و واقعی صنعت، روشهای آن و درآمدهای آن داوطلب نخواهد بود.
این (موضوع) البته مایه تأسف، اما قابل درک است و بیشتر از آن (که قابل درک باشد)، این (موضوع) توضیح دهندهی بسیاری از چیزهایی است که یهود به خاطر آن (چیزها) توسط کسانی که طبیعت او را نمیشناسند، سرزنش میشود. یهود میرود تا بخشی از نتایج کامیابیاش را به اشتراک بگذارد، یک قدم هم فراتر از آن نرفته است، به جز جایی که به خاطر اجبار بیرونی، مجبور باشد که روشهای (کار) و روش تولید ثروت را به اشتراک بگذارد. و هنگامی که اثر آن در جامعه یکسان است به طوری که بدون بیعاطفگی و غیر انسانی بودن ظالمانه انجام شده باشد، آنگاه هنوز هم باید گفت چنین چیزی بدون چنین احساساتی اما خارج از تصورات دیرینهی یهود از تجارت انجام میشود. برخی پیشنهادات برای اصلاحات صنعتی به نظر میآید که یک دیوانگی از جانب یهود باشد، مثل این است که ضربهی یک توپ زن بیسبال را، آن هم فقط به خاطر حس انسان دوستی، به عنوان امتیازی به حریفش بدهیم.
یهودی آمریکایی سازش نمیکند. این را میگوییم نه برای سرزنش او، بلکه فقط به عنوان یک حقیقت. یهود میتوانست در مردم آمریکا ادغام شود، اگر میخواست، اما نمیخواهد. اگر هر گونه تعصبی علیه او در آمریکا وجود داشت (قطع نظر از حس پرس وجو و کنجکاوی که موفقیت عظیم او برمیانگیزد)، این تعصب میتوانست دلیل تنهایی و مجزا بودن باشد. یهود به خاطر شخصیت، اعتقاد یا نژادش قابل اعتراض نیست. آرمانهای معنوی او توسط دنیا به اشتراک گذاشته میشود، اما همچنان سازش نمیکند، یهود با انحصار این احساسش که او "تعلق ندارد" پرورش مییابد. این مزیت اوست و از نقطه نظری شاید نشان دهندهی قضاوتی عالی باشد، اما او حق ندارد هنگامی که تمایل دارد، این را زمینهی شکایت از غیر یهودیان قرار دهد. بهتر است که یهود یک بار برای همیشه و برای همه جاهایی که یهودیان راستین در قضیه قرار میگیرند، موضوع را برای غیر یهودیان شفاف کنند، همانند زمانی که یک یهودی جوان گفت: "تفاوت کلی در جهان بین یهودی آمریکایی و آمریکایی یهودی وجود دارد. یک آمریکایی یهودی، فقط یک یهودی آماتور (مبتدی) است که برای همیشه محکوم به انگل بودن است.
منبع مقاله : کتاب «یهود بینالملل» نوشته: هنری فورد.