مترجم: محمود کریمی شرودانی
منبع اختصاصی فارسی: راسخون
این، در واقع، جایی است که هر گونه توضیح در مورد کنترل یهودی باید آغاز شود. این جا نژادی وجود دارد که کل دوره ی تاریخ ملی آن، آنها را به صورت دهقانانی بر روی زمین دیده است، قومی که استعداد آنها به جای مادی بودن، روحی بوده است و به جای تجاری بودن، دهقانی بوده است. حتی امروز نیز همان طور است یعنی زمانی که آنها کشوی ندارند، دولتی ندارند و هر جا که می روند به طریقی مورد آزار قرار می گیرند و در هر صورت ادعا می شود که آنان حکمرانان غیر رسمی و اصلی کره زمین هستند. چگونه چنین اتهامی عجیبی سر برآورده است و چرا به نظر می آید که وقایع متعددی این اتهام را تأیید می کنند؟
از اول اول شروع کنید. در طی دورانی که شخصیت ملی یهود شکل گرفت، آنها تحت قانونی زندگی کردند که امکان تبدیل شدن به قشر ثروتمند حاکم و همچنین قشر اعانه بگیران دولت در میان آنها غیر ممکن شد. اصلاح گران امروزی که شکل دهنده ی سیستم های اجتماعی الگو هستند می توانند به خوبی به بررسی سیستم اجتماعی ای که یهودیان اولیه تحت آن سازماندهی شدند، بپردازند.
قوانین حضرت موسی(ع) یک "استرافیت پولی" به شکل سرمایه داران یهودی امروزی را غیر ممکن ساخت، چرا که این قوانین پیروزی از هوای نفس را قدغن کرد. همچنین این قانون بهره برداری مداوم از منعفت ناشی از فشار بر افرادی که در اضطرار و شرایط سخت قرار دارند، را غیر ممکن کرد.
کسب سود بیش از اندازه و سفته بازی محض در سیستم یهود مطلوب نبود.
گرفتن زمین بیش از سهم مجاز امکان پذیر نبود و چون زمین بین مردم تقسیم می شد و اگرچه به علت بدهی یا تحت فشار زمین از دست می رفت، هر 50 سال یک بار در زمانی که سال شادی "The Year of Jubilee" نام داشت، به مالکیت خانواده ی اصلی باز گردانده می شد که این سال، عملاً یک سرآغاز جدید اجتماعی بود. تحت چنین سیستمی ظهور زمین داران بزرگ و یک طبقه پول دار امکان پذیر نبود، اگرچه در خلال آن 50 سال بازه زمانی مناسبی در اختیار گذاشته می شد تا کار و کاسبی های شخصی بتوانند تحت شرایط رقابتی منصفانه خودشان را نشان دهند.
بنابراین اگر یهودیان وضعیت خود به عنوان یک ملت را حفظ کرده بودند و تحت قوانین حضرت موسی(ع) در فلسطین باقی مانده بودند، به سختی می توانستند به چنین برتری مالی که از آن زمان تاکنون بدان دست یافته اند، برسند. یهودیان هرگز از یک دیگر ثروتمند نشدند. حتی در دوران کنونی نیز آنها از یک دیگر ثروتمند نشده اند اما از ملت هایی که در میان آنها زندگی کرده اند، ثروتمند شده اند. قانون یهودیان اجازه می داد که یهودی با مبنایی متفاوت از آنچه که بر اساس آن به دادو ستد با یک برادر یهودی با مبنایی متفاوت از آنچه که بر اساس آن به داد و ستد با یک برادر یهودی می پردازد، داد و ستد کند. چنین چیزی که قانون غریبه ها خوانده می شد، این طور تعریف می شد: " به یک غریبه می توانی با ربا قرص بدهی اما به برادرت نباید با ربا، قرض بدهی"
در حالی که یهودیان در بین ملت ها پراکنده شدند و هرگز در ملت ها ادغام نگشتد و هویت خیلی متمایزی پیدا نکردند، اما فرصت رفتار بر اساس "اصول اخلاقی غریبه ها" را در قرن های متعدد داشته اند. آنها با غریبه بودن در میان غریبه ها و اغلب با بودن در میان دشمنان بیرحم غریبه، این قانون را (اصول اخلاقی غریبه ها) به عنوان یک مزیت جبران کننده شناخته اند. این، هنوز به تنهایی نفوذ یهودیان در امور مالی را توضیح نمی دهد. توضیح آن را باید در خود یهود دید، در قدرت، در کاردانی و در طبیعت ویژه یهود. ما در شرح حال قدیم یهود یافتیم که تمایل برای بودن اسرائیل به عنوان یک ملت چیره و دیگر ملت ها به عنوان نوکران او وجود داشته است. علیرغم این حقیقت که هدف کلی نبوت برای اسرائیل آن طور که به نظر می آید روشنگری اخلاقی جهان در خلال مأموریتش بوده است.
ظاهراً "آرزوی در باب بودن" اسرائیل، مانع چنین هدفی شده است. حداقل چنین چیزی (روشنگری اخلاقی جهان) در عهد عتیق مد نظر بوده است. بر طبق اسناد قدیمی، از طرف خداوند دستور داده شد که کنعانیان که افکار فاسدشان ممکن بود اسرائیل را آلوده کند، بیرون رانده شوند ولی یهودیان اطاعت نکردند. آنها به بررسی مردم کنعانی پرداختند و دریافتند که اگر آنها را بیرون برانند چه مقدار عظیمی از نیروی انسانی تلف می شود. بنابراین اسرائیل آنها را به بردگی کشید." و این، اتفاق افتاد، هنگامی که اسرائیل قدرتمند بود، از آنها جزیه گرفت و مطلقاً آنها را بیرون نراند". این شکل از نافرمانی، این ترجیح سلطه مادی بر رهبری معنوی، بود که موجب شروع مشقت انضباطی طولانی مدت اسرائیل گردید.
پراکندگی یهودیان در میان ملت ها به طور موقت (که این پراکندگی تاکنون بیش از 25 قرن طول کشیده است) برنامه ای را که کتاب های مقدس آنها اعلام می کنند برنامه ای را که کتاب های مقدس آنها اعلام می کنند از طرف خدا تنظیم شده است را تغییر داد و این پراکندگی تا امروز ادامه یافته است. در میان آیین یهودیت - مدرن - روحانی هایی وجود دارند که هنوز ادعا می کنند که مأموریت اسرائیل نسبت به ملت ها معنوی است بیانیه های آنها مبنی بر این که اسرائیل در حال انجام این مأموریت است اگر با مدارک بیشتری همراه شوند، آن طور که باید و شاید، متقاعدکننده نخواهد بود. اسرائیل در سراسر قرون معاصر هنوز هم دارد به دنیایی غیر یهودیان نگاه می کند و تخمین می زند که چه میزان از نیروی انسانی آن را به تسلیم وادار کند. اما تنبیه هنوز هم بر اسرائیل اعمال می شود. اسرائیل یک تبعیدی از سرزمین مادری اش است، محکوم است هر جا که می رود محروم باشد، تا زمانی که تبعید و بی خانمانی در فلسطین دوباره بنا شده پایان یابد و اورشلیم (بیت المقدس) دوباره مرکز معنوی زمین گردد، دقیقاً همان طور که کتب قدیمی انبیاء بنی اسرائیل اعلام کرده اند.
اگر یهود مستخدم بود، کارگری که برای دیگر انسان ها کار می کرد، احتمالاً آوارگی اش نباید این قدر طول می کشید. اما وقتی یهود تاجر شد، غرایزش او را به سرتاسر زمین، قابل سکنی کشانید. در تاریخی دور یهودیانی در چین حضور داشتند. آنها در زمان ساکسون ها در انگلیس به عنوان بازرگان ظاهر شدند. بازرگانان یهودی صد سال قبل از آن که پدر پیلگریم ها در plymouth Rock پیاده شوند، در آمریکای جنوبی حضور داشتند. (پدر پیلگریرها گروهی از افراد انگلیسی بودند که در سال 1620 موفق به سکنی در Plymouth در ماساچوست آمریکا شدند). یهودیان صنعت شکر را در جزیره ی سینت توماس(st. Thomas) در امریکا در 1492 پایه گذاری کردند. وقتی که تنها یکی دو روستا در ساحل شرقی جایی که الان به نام ایالات متحده می شناسیم وجود داشتند، یهودیان در برزیل از اعتبار خوبی برخوردار بودند و آنها تا کجا نفوذ کردند که زمانی را که آنها یک مرتبه به این جا آمدند با این حقیقت نشان داده می شود که اولین بچه سفیدپوستی که در جورجیا به دنیا آمد یک یهودی بود، ایزاک مینیس. حضور یهود در سرتاسر زمین، انسجام و اتحادش با مردمش، آن را به ملتی که درون دیگر ملت ها پراکنده شده و به شرکتی که نمایندگانش همه جا حضور دارند، تبدیل کرد.
اما استعداد دیگری که سهم به سزایی در ترقی یهود در قدرت مالی داشت، توانایی اختراع ابزارهای جدید برای داد و ستد بود. هنگامی که یهود با دنیا در رقابت بود، تجارت به روش های خیلی ابتدایی انجام می شد. و هنگامی که ما شروع به پیدا کردن سرمنشأ بسیاری از روش های کسب و کار که تجارت را امروزه آسان و کمک می کند، می نماییم، به احتمال خیلی زیاد در پایان به چیزی جز یک نام یهودی نمی رسیم.
منبع: کتاب یهود بین الملل به نوشته هنری فورد
منبع اختصاصی فارسی: راسخون
این، در واقع، جایی است که هر گونه توضیح در مورد کنترل یهودی باید آغاز شود. این جا نژادی وجود دارد که کل دوره ی تاریخ ملی آن، آنها را به صورت دهقانانی بر روی زمین دیده است، قومی که استعداد آنها به جای مادی بودن، روحی بوده است و به جای تجاری بودن، دهقانی بوده است. حتی امروز نیز همان طور است یعنی زمانی که آنها کشوی ندارند، دولتی ندارند و هر جا که می روند به طریقی مورد آزار قرار می گیرند و در هر صورت ادعا می شود که آنان حکمرانان غیر رسمی و اصلی کره زمین هستند. چگونه چنین اتهامی عجیبی سر برآورده است و چرا به نظر می آید که وقایع متعددی این اتهام را تأیید می کنند؟
از اول اول شروع کنید. در طی دورانی که شخصیت ملی یهود شکل گرفت، آنها تحت قانونی زندگی کردند که امکان تبدیل شدن به قشر ثروتمند حاکم و همچنین قشر اعانه بگیران دولت در میان آنها غیر ممکن شد. اصلاح گران امروزی که شکل دهنده ی سیستم های اجتماعی الگو هستند می توانند به خوبی به بررسی سیستم اجتماعی ای که یهودیان اولیه تحت آن سازماندهی شدند، بپردازند.
قوانین حضرت موسی(ع) یک "استرافیت پولی" به شکل سرمایه داران یهودی امروزی را غیر ممکن ساخت، چرا که این قوانین پیروزی از هوای نفس را قدغن کرد. همچنین این قانون بهره برداری مداوم از منعفت ناشی از فشار بر افرادی که در اضطرار و شرایط سخت قرار دارند، را غیر ممکن کرد.
کسب سود بیش از اندازه و سفته بازی محض در سیستم یهود مطلوب نبود.
گرفتن زمین بیش از سهم مجاز امکان پذیر نبود و چون زمین بین مردم تقسیم می شد و اگرچه به علت بدهی یا تحت فشار زمین از دست می رفت، هر 50 سال یک بار در زمانی که سال شادی "The Year of Jubilee" نام داشت، به مالکیت خانواده ی اصلی باز گردانده می شد که این سال، عملاً یک سرآغاز جدید اجتماعی بود. تحت چنین سیستمی ظهور زمین داران بزرگ و یک طبقه پول دار امکان پذیر نبود، اگرچه در خلال آن 50 سال بازه زمانی مناسبی در اختیار گذاشته می شد تا کار و کاسبی های شخصی بتوانند تحت شرایط رقابتی منصفانه خودشان را نشان دهند.
بنابراین اگر یهودیان وضعیت خود به عنوان یک ملت را حفظ کرده بودند و تحت قوانین حضرت موسی(ع) در فلسطین باقی مانده بودند، به سختی می توانستند به چنین برتری مالی که از آن زمان تاکنون بدان دست یافته اند، برسند. یهودیان هرگز از یک دیگر ثروتمند نشدند. حتی در دوران کنونی نیز آنها از یک دیگر ثروتمند نشده اند اما از ملت هایی که در میان آنها زندگی کرده اند، ثروتمند شده اند. قانون یهودیان اجازه می داد که یهودی با مبنایی متفاوت از آنچه که بر اساس آن به دادو ستد با یک برادر یهودی با مبنایی متفاوت از آنچه که بر اساس آن به داد و ستد با یک برادر یهودی می پردازد، داد و ستد کند. چنین چیزی که قانون غریبه ها خوانده می شد، این طور تعریف می شد: " به یک غریبه می توانی با ربا قرص بدهی اما به برادرت نباید با ربا، قرض بدهی"
در حالی که یهودیان در بین ملت ها پراکنده شدند و هرگز در ملت ها ادغام نگشتد و هویت خیلی متمایزی پیدا نکردند، اما فرصت رفتار بر اساس "اصول اخلاقی غریبه ها" را در قرن های متعدد داشته اند. آنها با غریبه بودن در میان غریبه ها و اغلب با بودن در میان دشمنان بیرحم غریبه، این قانون را (اصول اخلاقی غریبه ها) به عنوان یک مزیت جبران کننده شناخته اند. این، هنوز به تنهایی نفوذ یهودیان در امور مالی را توضیح نمی دهد. توضیح آن را باید در خود یهود دید، در قدرت، در کاردانی و در طبیعت ویژه یهود. ما در شرح حال قدیم یهود یافتیم که تمایل برای بودن اسرائیل به عنوان یک ملت چیره و دیگر ملت ها به عنوان نوکران او وجود داشته است. علیرغم این حقیقت که هدف کلی نبوت برای اسرائیل آن طور که به نظر می آید روشنگری اخلاقی جهان در خلال مأموریتش بوده است.
ظاهراً "آرزوی در باب بودن" اسرائیل، مانع چنین هدفی شده است. حداقل چنین چیزی (روشنگری اخلاقی جهان) در عهد عتیق مد نظر بوده است. بر طبق اسناد قدیمی، از طرف خداوند دستور داده شد که کنعانیان که افکار فاسدشان ممکن بود اسرائیل را آلوده کند، بیرون رانده شوند ولی یهودیان اطاعت نکردند. آنها به بررسی مردم کنعانی پرداختند و دریافتند که اگر آنها را بیرون برانند چه مقدار عظیمی از نیروی انسانی تلف می شود. بنابراین اسرائیل آنها را به بردگی کشید." و این، اتفاق افتاد، هنگامی که اسرائیل قدرتمند بود، از آنها جزیه گرفت و مطلقاً آنها را بیرون نراند". این شکل از نافرمانی، این ترجیح سلطه مادی بر رهبری معنوی، بود که موجب شروع مشقت انضباطی طولانی مدت اسرائیل گردید.
پراکندگی یهودیان در میان ملت ها به طور موقت (که این پراکندگی تاکنون بیش از 25 قرن طول کشیده است) برنامه ای را که کتاب های مقدس آنها اعلام می کنند برنامه ای را که کتاب های مقدس آنها اعلام می کنند از طرف خدا تنظیم شده است را تغییر داد و این پراکندگی تا امروز ادامه یافته است. در میان آیین یهودیت - مدرن - روحانی هایی وجود دارند که هنوز ادعا می کنند که مأموریت اسرائیل نسبت به ملت ها معنوی است بیانیه های آنها مبنی بر این که اسرائیل در حال انجام این مأموریت است اگر با مدارک بیشتری همراه شوند، آن طور که باید و شاید، متقاعدکننده نخواهد بود. اسرائیل در سراسر قرون معاصر هنوز هم دارد به دنیایی غیر یهودیان نگاه می کند و تخمین می زند که چه میزان از نیروی انسانی آن را به تسلیم وادار کند. اما تنبیه هنوز هم بر اسرائیل اعمال می شود. اسرائیل یک تبعیدی از سرزمین مادری اش است، محکوم است هر جا که می رود محروم باشد، تا زمانی که تبعید و بی خانمانی در فلسطین دوباره بنا شده پایان یابد و اورشلیم (بیت المقدس) دوباره مرکز معنوی زمین گردد، دقیقاً همان طور که کتب قدیمی انبیاء بنی اسرائیل اعلام کرده اند.
اگر یهود مستخدم بود، کارگری که برای دیگر انسان ها کار می کرد، احتمالاً آوارگی اش نباید این قدر طول می کشید. اما وقتی یهود تاجر شد، غرایزش او را به سرتاسر زمین، قابل سکنی کشانید. در تاریخی دور یهودیانی در چین حضور داشتند. آنها در زمان ساکسون ها در انگلیس به عنوان بازرگان ظاهر شدند. بازرگانان یهودی صد سال قبل از آن که پدر پیلگریم ها در plymouth Rock پیاده شوند، در آمریکای جنوبی حضور داشتند. (پدر پیلگریرها گروهی از افراد انگلیسی بودند که در سال 1620 موفق به سکنی در Plymouth در ماساچوست آمریکا شدند). یهودیان صنعت شکر را در جزیره ی سینت توماس(st. Thomas) در امریکا در 1492 پایه گذاری کردند. وقتی که تنها یکی دو روستا در ساحل شرقی جایی که الان به نام ایالات متحده می شناسیم وجود داشتند، یهودیان در برزیل از اعتبار خوبی برخوردار بودند و آنها تا کجا نفوذ کردند که زمانی را که آنها یک مرتبه به این جا آمدند با این حقیقت نشان داده می شود که اولین بچه سفیدپوستی که در جورجیا به دنیا آمد یک یهودی بود، ایزاک مینیس. حضور یهود در سرتاسر زمین، انسجام و اتحادش با مردمش، آن را به ملتی که درون دیگر ملت ها پراکنده شده و به شرکتی که نمایندگانش همه جا حضور دارند، تبدیل کرد.
اما استعداد دیگری که سهم به سزایی در ترقی یهود در قدرت مالی داشت، توانایی اختراع ابزارهای جدید برای داد و ستد بود. هنگامی که یهود با دنیا در رقابت بود، تجارت به روش های خیلی ابتدایی انجام می شد. و هنگامی که ما شروع به پیدا کردن سرمنشأ بسیاری از روش های کسب و کار که تجارت را امروزه آسان و کمک می کند، می نماییم، به احتمال خیلی زیاد در پایان به چیزی جز یک نام یهودی نمی رسیم.
منبع: کتاب یهود بین الملل به نوشته هنری فورد
/ج